تاریخ انتشار : ۱۴:۵۶ ۱۴۰۲/۰۴/۰۵
دسته : آموزش
گرفتن خنده از دیگران با باور به شوخ طبعی خود شروع میشود.
نویسنده: بیل براون (تست مسترز برجسته)
چند بار این جمله را شنیدهاید؟ «شما باید طنز را به سخنرانی خود اضافه کنید.» اما اغلب، گفتن آن آسانتر از انجام آن است.
چه در یک سخنرانی و چه در مکالمهی معمولی به دنبال خنده باشم، اگر به شوخطبع بودن شهرت داشته باشم این کار آسانتر است - نه تنها در ذهن مخاطبانم، بلکه در ذهن خودم. اگر باور کنم که من شوخ هستم کمک میکند.
چطور این کار را انجام میدهید؟ با شوخ طبع بودن تا جایی که میتوانید. ممکن است بپرسید: «اگر من به طور ذاتی با نمک نباشم چه؟» من گمان میکنم که شما یک حس شوخ طبعی دارید، مهم نیست که چقدر ممکن است نهفته باشد. شما باید آن را شناسایی کنید و توسعه دهید.
من در کارگاه های طنز شرکت کردهام که در آن ساختار لطیفه و موضوعات دیگر برای استندآپ کمدی را آموختهام. من متوجه شدم که قطعا این نوع طنز سبک من نیست. من بیشتر دارای سبک یک خطی سریع هستم. نوع طنز من چیزی است که من آن را طنز موقعیتی مینامم. من نیازی به استفاده از شاه بیت شوخی ندارم، گفتگو یا موقعیت اصلی این کار را برای من انجام میدهد. و من می گویم که این نوع کامل طنز برای سخنرانی است.
طنز من در لحظه شکل میگیرد. برای موفقیت این سبک از طنز، باید به سرعت فرصتهای شوخی را تشخیص دهم. جناسها به من آموزش داده اند که این کار را انجام دهم.
ممکن است بگویید: «جناس؟ وای نه!» بله، جناسها میتوانند تکراری و پیش افتاده باشند، اما اغلب خندهدار هستند. هر چه بیشتر از جناس استفاده کنید، بیشتر خواهید فهمید که کدام یک ارزش طنز دارند.
جناس دو مهارت را به من آموخته است: چگونه فرصتهای شوخ طبعی را حس کنم و چگونه از آنها استفاده کنم. هر دو مهارت در افزودن طنز به سخنرانیهای شما مفید هستند.
یکی دیگر از مزایای استفاده از جناس این است که میتوانید حس جناسگویی را در دیگران نیز تحریک کنید. اگر شما یک جناس بگویید، یک جناسگو با جناس خودش جواب میدهد. آنگاه نوبت شماست که فوراً شروع به فکر کردن در مورد پاسخ خود کنید. این یک آموزش بسیار مفید است.
اگر به دنبال راه دیگری برای توسعهی حس شوخ طبعی خود هستید، سخنرانیهای بداهه زمانی باورنکردنی برای انجام آن است. گاهی اوقات سوالی که از شما پرسیده میشود کاملا جدی است، اما بسیاری از اوقات می توان سوال را در جهت طنز حرکت داد.
یکی از اعضای باشگاه به تازگی از سفر به آلاسکا برگشته بود. در آنجا با اسکیت ماهی مواجه شد. وظیفهی من توصیف آن ماهی بود. نمیدانستم اسکیت ماهی چیست، اما باید چیزی می گفتم. از خودم پرسیدم وقتی میگویم «اسکیت» چه چیزی به ذهنم میرسد؟ اسکیت روی یخ و اسکیت غلتکی. بنابراین، من با گفتن این جمله شروع کردم: »در واقع دو نوع اسکیت ماهی وجود دارد، ماهی اسکیت روی یخ و ماهی غلتکی." سپس از آنجا داستانی را توسعه دادم.
بسیاری از اوقات شوخ طبعی من به شکل نظر دادن به روشی است که واضح است معنایی ندارد. اگر میتوان از یک جمله دو برداشت داشت، شما برداشت اشتباه را انتخاب کنید.
گاهی اوقات میتوانید با درک آنچه که مخاطب انتظار دارد، و گفتن چیزی متفاوت، یک طنز تک خطی خندهدار داشته باشید در یک مسابقهی سخنرانی، در مورد اتفاقی صحبت کردم که یک روز که در رادیو بودم رخ داد. من گویندهی اخبار بودم و داستانی دربارهی سیستم حمل و نقل سریع پاریس میخواندم. میدانستم که این عنوان برای مخاطبان من واقعا خسته کننده به نظر میرسد، بنابراین مکث کردم و سپس گفتم: «هیجان شما را حس میکنم.» که سبب خندهی حضار شد.
همانطور که تمرین میکنید، به تدریج این توانایی را پیدا میکنید که طنزهای تک خطی خندهدار را از آنهایی که باعث خنده نمیشوند متمایز کنید. اما هر چه بیشتر شهرت خود را به عنوان فردی بامزه افزایش دهید، افراد بیشتری خواهند خندید، حتی اگر این یکی از بهترین طنزهای تک خطی شما نباشد. این به شما اعتماد به نفس و شهامت گفتن لطیفههای بیشتری را میدهد. که به نوبهی خود باعث افزایش شهرت شما به عنوان یک فرد بامزه میشود.
منتظر نمانید تا یک سخنرانی برای آماده کردن داشته باشید. این شهرت را برای شوخ طبعی، به ویژه در ذهن خود ایجاد کنید. اینجاست که اضافه کردن طنز به یک سخنرانی بسیار آسانتر می شود.