تاریخ انتشار : ۱۲:۵۵ ۱۴۰۲/۰۳/۱۶
دسته : آموزش
یک طنزپرداز چهار نکته را برای ایجاد ارتباط فراموش نشدنی با مخاطبان به اشتراک میگذارد!
نویسنده: دان کولیور (مربی و سخنران حرفهای)
در حالی که ناامیدانه سعی میکردم از دانش آموزان چهره سنگی و مربی کلاس «مقدمهای بر طنزپردازی» خود خنده بگیرم، عرق روی صورتم جاری شد. من تمرین وحشتناکی به نام «نمایش را نجات بده» را انجام میدادم، جایی که هنرآموز باید وارد صحنه شود و از مخاطبانی با آمادگی صفر خنده بگیرد. آه، و یادم رفت بگویم، مربی نیز به تماشاگران دستور داده بود که هیچ خندهی «ترحمآمیزی» نکنند.
پس از آنچه که ساعتها تلاش و سکوت خجالتآور به نظر میرسید، تسلیم شدم. دستانم را بالا بردم و صادقانه از حضار پرسیدم: «چه میخواهید؟!» در کمال تعجب، کل اتاق ناگهان از خنده منفجر شد! وقتی متوجه شدم که تعامل واقعی با مخاطبم بسیار جذابتر از بهترین تلاشهای کمدی من است، آرامش مرا فرا گرفت. با گذشت زمان، من به استفاده از این قدرت درگیر کردن برای ارتباط با مخاطبان، در حالی که در دستهی نمایش هنری «گروه مرد آبی» و به عنوان یک دلقک در یک گروه حرفهای فعالیت میکردم، ادامه دادم. اکنون از آن به عنوان تمرین دهنده، مربی و سخنران برای شرکت های Fortune 500 در سراسر جهان استفاده میکنم.
ژاک لکوک، مربی طنزپردازی پیشگام و هنرپیشهی تئاتر فرانسوی، توضیح میدهد که طنزپردازی در واقع برای وجود داشتن نیاز به تعامل واقعی با مخاطب دارد. این تعامل یک گفتگوی دو طرفه است زیرا مخاطب و طنزپرداز با هم پیچ و خمهای اجرا را کشف میکنند. به عنوان یک عضو تست مسترز، شما نیز میتوانید از این قدرت تعامل برای ایجاد یک ارتباط پویا و فراموش نشدنی با مخاطبان خود استفاده کنید. در اینجا چهار روش تعامل برای اضافه کردن این الگوهای عقب و جلو به ارائهها آورده شده است.
1- طنز خود را با مخاطب مرتبط کنید.
نقشهای طنزپردازی انفرادی من اغلب در یک تئاتر سیاه و سفید اتفاق میافتد که در آن یک نورافکن من را روشن میکند. گاهی اوقات، در یک بخش آرام از اجرای من، یکی از مخاطبان در تاریکی عطسه میکند. اگر به سادگی مکث کنم و با بازیگوشی به سمت عطسه نگاه کنم، همیشه نه تنها از عطسه کننده، بلکه از کل تماشاگر نیز خندهی مطلوبی میگیرم. توجه کردن به تنها یک مخاطب در واقع میتواند کل مخاطب را درگیر کند! اما به یاد داشته باشید که همیشه اعضای مخاطبان خود را به شیوه ای مثبت به رسمیت بشناسید نه اینکه آنها را خجالت زده کنید، که میتواند آنها را با شما دشمن کند.
نوبت شماست
در سخنرانی بعدی، مراقب پاسخهای غیرکلامی مخاطبان خود باشید، مانند فردی که در حین یکی از نکات شما سر تکان میدهد. برای افزودن مقداری تعامل، مکث کنید و با تاکید بگویید: «بله! اون تکون دادن سر رو دیدم! این شخص میداند که من در مورد چه چیزی صحبت میکنم!» و به دنبال آن سر خود را به طور اغراقآمیزی تکان دهید. این احتمال وجود دارد که شما نه تنها از طرف مخاطبی که سر تکان میدهد، بلکه از بقیه مخاطبان نیز لبخند دریافت کنید. درگیر کردن مخاطبان حاصل شد!
2- طنز خود را به زمان حال مرتبط کنید.
درخواست از مخاطب برای شرکت در نوعی فعالیت بدنی یک روش رایج در نمایشهای موفق طنزآمیز است که دلیل خوبی دارد – این روش کار میکند! تعامل افراد با محیط اطرافشان به آنها یادآوری میکند که ارائهی شما زنده و جاندار است. فعالیتهایی مانند اشتراکگذاری اطلاعات با نفرات کناری، تعویض صندلیها، یا دست به دست کردن یک وسیله به مخاطبان یادآوری میکند که در آن لحظه همه با هم هستید. تشویق آنها به استفاده از حواس دیگرشان به جز شنیدن و دیدن، آنها را روی پیام شما متمرکز میکند.
نوبت شماست
نگه داشتن مخاطبان خود در زمان حال به ویژه به عنوان یک روش تعامل در ارائههای مجازی مؤثر است. دفعهی بعد که متوجه میشوید در حال ارائهی یک سخنرانی به صورت آنلاین هستید، به درگیر کردن مخاطبان خود فکر کنید و آنها را تشویق کنید تا با محیط اطراف خود تعامل داشته باشند. شاید در حین معرفی خود، از آنها بخواهید که به بیرون از پنجرهی نزدیکشان نگاه کنند و سپس آب و هوای محلی خود را در بخش گفتگوی جلسهی مجازی تایپ کنند. یادآوری این نکته به مخاطبان مجازی که فعالانه در سخنرانی شما شرکت میکنند، آنها را به تعامل فعال با شما و محتوای شما میکشاند.
3- آن را شخصی کنید.
یک طنزپرداز اغلب وسوسه میشود که توقف کند، و چیزی را با تماشاگران به اشتراک بگذارد، چیزی که حتی ممکن است مخاطبان را به دردسر بیندازد. مخاطب معمولاً از این شیوه سیر نمیشود! داستانهای شخصی ابزاری شناختهشده در ارائههای مؤثر هستند، زیرا از طریق آسیبپذیری و ارتباط، تعامل ایجاد میکنند. همانطور که شما داستان شخصی خود را تعریف میکنید، مخاطبان شما با خواستهها، نیازها و ترسهای شما ارتباط برقرار میکنند و نمیتوانند منتظر بمانند تا بدانند چه اتفاقی میافتد. علاوه بر این، با استفاده از یک داستان شخصی به عنوان یک «مطلب کناره» در طول ارائه، مخاطبان شما احساس خواهند کرد که شما از ارائهی تمرین شدهی خود صرفاً برای آنها خارج میشوید و آنها را به روشی حتی فوریتر درگیر میکنید.
نوبت شماست
سعی کنید در سخنرانی بعدی خود یک «مطلب کناره» ایجاد کنید. داستانهایی درباره زمانی که چیزی یاد گرفتهاید یا احساس حیرت یا شگفتی کردهاید، به خوبی در جذب مخاطب مؤثر است، زیرا آسیبپذیری شجاعانهای را نشان میدهند. از روش ایجاد داستانی موقعبت-مشکل-تصمیم زیر استفاده کنید تا مخاطبان توجه خود را به تک تک کلمات شما معطوف کنند.
موقعیت
محیطی را که در آن بودید و احساساتی را که داشتید به وضوح توصیف کنید تا مخاطب را به لحظهی وقوع داستان خود منتقل کنید. به عنوان مثال، «این من را به یاد دورانی در سال 1997 میاندازد. زمستانی سرد و برفی در فیلادلفیا بود، و من نسبت به ارائه کاری آتی خود بسیار عصبی و نگران بودم.»
مشکل
چالش مرتبطی که با آن روبرو بودید و آنچه در خطر بود را توضیح دهید. به عنوان مثال، «رئیس من مرا تشویق کرده بود که یک ارائهی سه ماهه به هیئت مدیره خود داشته باشم. غرور من و کارم در خطر بود!»
تصمیمگیری
تصمیم عمدی که برای حل مشکل خود گرفتید را روشن کنید. به عنوان مثال، «در حالی که یک شب در آپارتمانم با نگرانی نشسته بودم، فکر کردم، باید کاری در این مورد انجام دهم. دقیقاً همان لحظه ای بود که تصمیم گرفتم به باشگاه محلی خودم Toastmasters بپیوندم!»
هنگامی که داستان خود را با چارچوب موقعبت-مشکل-تصمیم ایجاد کردید، مخاطبان درگیر خود را در کف دست خود خواهید داشت.
4- آن را فیزیکی کنید.
قبل از شروع نمایشهای سیرک، دلقکها اغلب بر روی صحنه گردش میکنند تا به جمعیت برای اجرای عجیب و غریب بعدی انرژی دهند. این فعالیتها اغلب شامل تشویق مخاطب به انجام حرکات ساده و غیرکلامی است. به عنوان مثال، یک طنزپرداز ممکن است بخشی از مخاطبان را به نوعی کف زدن سرگرم کننده و هماهنگ هدایت کند. شما نیز می توانید با الگوبرداری از یک رفتار غیرکلامی و تشویق آنها به بازتاب آن رفتار، مانند تکان دادن سر یا بالا بردن دست، از حرکات تحریک کننده برای جذب مخاطب خود استفاده کنید.
نوبت شماست
در بالای متن سخنرانی بعدی خود، یک حرکت تحریک کننده برای اجرا در طول معرفی خود بنویسید. در حالی که سر خود را به نشانهی مثبت تکان میدهید، یک تجربه مرتبط را توصیف کنید، و مخاطبان خود را تشویق کنید تا آن تکان دادن را به شما منعکس کنند. به عنوان مثال، اگر در حال ارائه یک سخنرانی متقاعدکننده در مورد استفاده از حمل و نقل عمومی هستید، میتوانید همانطور که سرتان را از روی انتظار تکان میدهید بگویید: «فکر می کنم همهی ما موافق هستیم که ترافیک می تواند ناامید کننده باشد!» مخاطب شما احتمالاً با تکان دادن سر شما پاسخ خواهد داد. تنظیم برخی از حرکات تحریک کننده ساده در طول سخنرانی میتواند راه آسانی برای افزایش تعامل یا تشویق مخاطبان شما باشد تا حرکات شما را منعکس و با اظهارات شما موافقت کنند.
برای شروع استفاده از قدرت جذب مخاطب در ارائههای خود، نیازی به قدم گذاشتن در یک کلاس طنزپردازی با مخاطبان چهره سنگی نیست. برخی از این روشهای ساده را در سخنرانی بعدی خود امتحان کنید و ممکن است از اینکه خود را در تعامل پویاتری با مخاطبان خود می بینید شگفت زده شوید. شما از ارائه به مخاطب خود دست میکشید و شروع به درگیر شدن با مخاطبان خود میکنید!