تاریخ انتشار : ۱۹:۴۵ ۱۴۰۲/۰۳/۲۵
دسته : آموزش
چرا باید از چیزهایی بیش از «امم» و «آه» اجتناب کنید.
نویسنده: ویل نومان
مدت زیادی پس از پیوستنم به تست مسترز، متوجه شدم که نقشهای مسئول دستور زبان و شمارندهی میان کلمات چقدر میتواند در کمک به بهبود نحوهی ارتباط من با دیگران مهم باشد. من یاد گرفتم که کلماتی مانند "اوم" و "پس" باید حذف شوند زیرا هیچ هدف مفیدی ندارند، حواسمان را از چیزی که در تلاش برای انتقال آن هستیم منحرف میکنند و باعث میشوند کمتر حرفهای به نظر برسیم.
در آن زمان بود که به این فکر کردم که چگونه، نه فقط در هنگام سخنرانی یا پاسخ دادن به یک سوال سخنرانی فیالبداهه، بلکه همیشه نیاز به بهبود سطح ارتباطم داشتهام.
با در نظر گرفتن این موضوع، پیشنهاد میکنم فهرست آنچه را که به عنوان «کلمات پرکننده» میدانیم، گسترش دهیم. آیا هر کلمه یا ترکیبی از کلمات غیر ضروری را نباید پرکننده دانست؟
در اینجا یک مثال آورده شده است: گاهی اوقات شما میشنوید که یک سخنران میگوید: «این را گفتم.» یا «همانطور که قبلاً گفتم.» آیا این لازم است؟ آیا ما نمیدانیم آنها چه گفتند؟ آیا آنها فکر میکنند ما فراموش کردهایم؟
شما میتوانید به خود آموزش دهید که کلمات و عباراتی را که اضافی هستند تشخیص دهید. مهمتر از آن، میتوانید مطمئن شوید که هرگز آنها را نگویید، چه در سخنرانی و چه در مکالمه.
این فهرست ادامه دارد. «در این زمان ...»، «من میخواهم ...»، «بدون مقدمه ...»، «به طور کلی ...»، جملاتی که حاوی عباراتی مانند این هستند بدون درج این عبارات غیر مفید بسیار خوب خواهند بود. شما میتوانید با حذف اینها از صحبتها و گفتگوهای خود، آنها را موجزتر و دقیقتر کنید.
اگر کمی جلوتر برویم، برخی از کلمات یا عبارات پرکننده نیز وجود دارد که نه تنها غیر ضروری، بلکه توهینآمیز هستند. وقتی کسی میگوید «صادقانه بگویم»، چه فکر میکنید؟ من دوست ندارم که این را بگویم اما به نظر میرسد که به این معنی است که: «آیا این بدان معناست که شما تا این لحظه در صحبتهای خود با ما صادق نبودهاید؟»
همین را میتوان در مورد «با تمام احترامی که برای شما قائل هستم» گفت. آیا نباید تصور کنم که شما محترمانه رفتار میکنید بدون اینکه مجبور باشید به من یادآوری کنید؟
وقتی کسی جملهای را با «گوش کنید...» یا «ببینید...» شروع میکند، چه فکر میکنید؟ چرا به من میگویند چه کار کنم؟ آیا آنها فکر نمیکنند که من قبلاً گوش میدهم؟
برخی از روشهای صحبت کردن، زمانی که به طور مؤثر مورد استفاده قرار گیرند، میتوانند مخاطبان را درگیر خود نگه دارند و حتی ممکن است آنها را متقاعد کنند تا دعوت به اقدام شما را دنبال کنند. با این حال، هنگامی که به طور نادرست استفاده شوند، چیزی بیش از حواس پرتی نیستند.
به عنوان مثال، شمارش را در نظر بگیرید – زمانی که شخصی میخواهد نکتهای را بیان کند و با گفتن «شمارهی یک…» شروع میکند، من شنیدهام که بسیاری از سخنرانان همچنان به توضیح اینکه شمارهی یک چیست، بدون رفتن به شمارهی دو ادامه میدهند. در انتظار شنیدن شمارهی دو آنقدر حواسم پرت میشود که شروع به از دست دادن تمرکز میکنم.
در مورد تکرار چطور؟ ممکن است شنیده باشید که کسی میگوید: «من بارها و بارها و بارها و بارها به او گفتم.» واقعا؟ آن را فقط به یک زوج یا شاید حداکثر سه تکرار محدود کنید و سپس به سراغ اصل مطلب بروید.
آیا متوجه شدهاید که چند بار یک نفر با گفتن «خب...» شروع به صحبت میکند؟ تقریباً در همهی موارد، جمله بدون این کلمه خوب خواهد بود. بنابراین، بیایید "خب" را به فهرست کلمات یا عبارات پرکنندهی خود اضافه کنیم.
چگونه باشگاه شما میتواند فراتر از کلمات پرکنندهی معمول نگاه کند؟ یکی از باشگاه های من از نقش دستور زبان برای تکمیل شمارندهی میان کلمات استفاده میکند. در حالی که شمارندهی میان کلمات تعداد دفعاتی را که سخنرانان از کلمات پرکنندهی رایج استفاده میکنند ردیابی میکند، دستور زبان بر کلماتی تمرکز میکند که غیرضروری هستند و حواس مخاطبان را از سخنرانی دور میکنند یا باعث میشوند مخاطب تمرکز خود را از دست بدهد.
هنگامی که فهرست کلمات پرکنندهی خود را گسترش میدهید، این کلمات یا عبارات غیر ضروری را در نظر بگیرید که باید در سخنرانیها و همچنین ارتباطات روزمره از آنها اجتناب کنید. (و چند مورد از خودتان اضافه کنید!)
- با همهی این اوصاف
- عرض کنم به حضورتان
- در واقع
- در حقیقت