Loading...
  1. خانه
  2. مطالب و اطلاعیه ها
  3. آموزش
  4. هنر برقراری ارتباط

  تاریخ انتشار : ۰۸:۵۸ ۱۴۰۴/۰۷/۰۶

  دسته : آموزش

هنر برقراری ارتباط


 

«این یک تبادل مداوم بین دو آگاهی است… یک بیناذهنیت مستمر که همیشه در هر دو جهت جریان دارد.» - اورسولا کی. له گوین

نویسنده، جیم ران، زمانی گفت: «اگر فقط ارتباط برقرار کنید، می‌توانید گلیم خود را از آب بیرون بکشید. اما اگر ماهرانه ارتباط برقرار کنید، می‌توانید معجزه کنید.» بیشتر کتاب‌های درسی و راهنماهای خودیاری در مورد ارتباطات، بر مدل‌هایی استوار هستند که به‌ندرت به آنچه بین و فراسوی تعاملات افراد وجود دارد، می‌پردازند. آموزش‌هایی برای قاطعیت، رد کردن افکار غیرمنطقی، حل تعارض و مواردی از این دست وجود دارد؛ اما همگی فاقد کاربردهای بی‌نهایت گسترده‌تر زندگی واقعی هستند. اختلافات خصمانه و دوقطبی‌سازی در سطح بالایی قرار دارد و درمانگران زوج‌ها با مشکل اصلی «اختلاف در ارتباط» که مراجعان مطرح می‌کنند، بیش از حد مشغول هستند.

این فکر عالی از اورسولا کی. له گوین را در نظر بگیرید که درباره پتانسیل یک تجربه ارتباط بین‌فردی عمیق‌تر و پربارتر صحبت می‌کند، که در نهایت فرآیندی از درآمیختن با دیگری است: «هر دو چیزی که با فرکانسی تقریباً یکسان نوسان می‌کنند، اگر از نظر فیزیکی به یکدیگر نزدیک باشند، به‌تدریج تمایل پیدا می‌کنند که با هم قفل شده و با فرکانس یکسانی به تپش درآیند.» این مانند دیدن دو آونگ است که با سرعت‌های متفاوتی شروع به حرکت می‌کنند اما در نهایت با هماهنگی حرکت می‌کنند.

این فرآیند برای انسان‌ها نیز در دسترس است. زنانی که در یک خوابگاه دانشجویی زندگی می‌کنند، اغلب چرخه‌های قاعدگی‌شان همزمان می‌شود؛ کسانی که آیکیدو (یک هنر رزمی مبتنی بر هماهنگی) تمرین می‌کنند، مانند من، این حس را هنگام ترکیب شدن در مانورهای پیچیده و تعاملی احساس کرده‌اند.

مثال دیگر، شرکت در یک کنسرت موسیقی هندی و گوش دادن به یک «راگا» است، که یک چارچوب ملودیک برای بداهه‌نوازی در موسیقی کلاسیک هند و شبیه به یک حالت ریتمیک است. اگر تمایل وجود داشته باشد، دو نفر که از یک هماهنگی ذاتی برخوردارند، می‌توانند به‌صورت کلامی و فیزیکی همزمان و با یک هم‌نوایی موزون با هم ارتباط برقرار کنند. وقتی این اتفاق نمی‌افتد، نتایج می‌تواند ویرانگر و دردناک باشد یا صرفاً یک فرصت از دست رفته.

مربی من در دانشگاه کلمبیا، انسان‌شناس پل بایرز، در ارتباطات بین‌فردی تخصص داشت. او فیلم‌برداری و مطالعه می‌کرد که چگونه سیستم‌های تعاملی انسان مانند طبیعت عمل می‌کنند؛ فرآیندی که در آن، «کل» بزرگ‌تر از مجموع اجزای خود است. از بسیاری جهات، کار او مانند ورود به یک تصویر هولوگرافیک بود که سه‌بعدی به نظر می‌رسد، زیرا هر بخش از آن، تصویر اصلی را تکرار می‌کند. این امر به شکل کاملاً متقاعدکننده‌ای نشان می‌دهد که کل، در واقع، چیزی فراتر از اجزای آن است.

زمانی که مدیر یک دبیرستان جایگزین بودم، برای رساله دکترایم درباره چگونگی وقوع «بن‌بست‌های ارتباطی» (گیر کردن بین سنگ و صخره) تحقیق می‌کردم. پل برای کمک به من در مورد برخی اختلافات نگران‌کننده بین دانش‌آموزان به مدرسه آمد. پس از گوش دادن به مسائل مشکل‌ساز مختلف، او از ما خواست که دست‌های یکدیگر را بگیریم و سپس درباره احساساتمان نسبت به ارتباطاتمان با یکدیگر و اینکه چگونه می‌توانیم در حال، آینده و در مسیر پیش رو، بیشتر به هم وابسته باشیم، صحبت کنیم. این کار حسی از هماهنگی، خنده و گرما را برای همه به ارمغان آورد و بسیاری از حاضران، آن لحظه را به‌عنوان سرآغاز دوستی‌های جدید و هیجان‌انگیز در آن سال تحصیلی توصیف کردند. این تجربه بر اساس درک گسترده‌تری از ارزش به اشتراک گذاشتن و یادگیری درباره زندگی یکدیگر بود.

شگفتی من زمانی بیشتر شد که مشاهده کردم آن‌ها چگونه، هم به‌صورت کلامی و هم غیرکلامی، با هم هماهنگ شدند. این نتیجه از فیلم‌برداری این تعاملات، آهسته کردن فریم‌ها و مشاهده رقص متمایز و موزون هماهنگی در حرکت آهسته به دست آمد.

پل معتقد بود که ما از طریق «حالات مشترک» ارتباط برقرار می‌کنیم. این به اشتراک‌گذاری حالت، مانند بودن با کسی روی یک پله‌برقی است که با وجود خلق‌وخوهای متفاوت، با سرعتی ثابت حرکت می‌کند. وقتی این پیوستن آغاز می‌شود، حتی با وجود ویژگی‌های فرهنگی یا انرژی‌های متفاوت، یک «قفل‌شدگی فازی» رخ می‌دهد. این شبیه به یک رالی برد-برد روی میز پینگ‌پنگ است. ارتباط، همزمان و هماهنگ می‌شود و ریتم‌های بیولوژیکی را در خود ادغام می‌کند و فرصتی قدرتمند برای پرورش امکانات عالی در روابط ایجاد می‌کند.

اورسولا کی. له گوین این پدیده طبیعی را این‌گونه توضیح می‌دهد: «…یک تبادل مداوم بین دو آگاهی… یک بیناذهنیت مستمر که همیشه در هر دو جهت جریان دارد.» وقتی ما این هم‌نوایی حاصل از تجربه ارتباط را احساس می‌کنیم، یک تکامل طبیعی به سمت استفاده از تمام حواس‌مان رخ می‌دهد؛ چیزی که انسان‌شناس، مری کاترین بیتسون، آن را «نگاه فراگیر» می‌نامد. اینجاست که می‌توانیم مرزهای آگاهی خود را برای تشویق بیان بداهه گسترش دهیم.

انسان‌شناس، ری بردویستل، با تأکید بر اینکه آگاهی از زمینه‌های اجتماعی و فرهنگی‌مان در این فرآیند چقدر حیاتی است، نکته بالا را برجسته کرد. این همزمانی به حساسیت ما نسبت به نشانه‌های غیرکلامی بستگی دارد. به گفته کارشناس رسانه، مارشال مک‌لوهان، این «زمینه‌های بین‌فردی» جایی هستند که ما یکدیگر را در سطحی عمیق‌تر درک می‌کنیم.

موانع این شیوه ارتباطی زیست‌محیطی و فراگیر را می‌توان در محدودیت‌های فرهنگی ناشی از روانشناسی نهادینه‌ی نهادهای غالب ما مانند مدارس، سیاست، رسانه‌ها و پزشکی جستجو کرد. این امر منجر به یک چارچوب گسسته و نامنسجم می‌شود. متأسفانه این رویکرد با تحمیل این ایده که اجزاء با کل برابر هستند، هدایت می‌شود. این نگرش ذاتاً به نتیجه‌ای تقلیل‌گرایانه می‌انجامد و جدایی را به جای همکاری با وابستگی‌های متقابل و پیچیده‌ای که در این زمینه‌ها وجود دارد، ترجیح می‌دهد.

چالش دیگر، ابزارهای پیام‌رسان دیجیتال هستند که سعی در انتقال احساسات دارند. این کار، به عقیده نورا بیتسون، رئیس مؤسسه بین‌المللی بیتسون، مانند تلاش برای بیرون کشیدن انگور از شراب است. حرکت ما به سمت ارتباطات چهره به چهره کمتر، می‌تواند مانع توسعه مهارت‌های کلامی و غیرکلامی شود. این امر قبلاً بر سلامت روانی ما تأثیر گذاشته و حالات روانی مانند تنهایی، اضطراب و روابط را تحت تأثیر قرار داده است. با این حال، وقتی ما در نزدیکی یکدیگر و به شیوه‌ای فراگیر و مرتبط با هم ارتباط برقرار می‌کنیم، همانطور که ماریا پوپووا، خالق The Marginalian، توصیف می‌کند: «…جادویی‌ترین و مقدس‌ترین چیز این است که نتیجه هرچه باشد، ما در نهایت در این فرآیند آسیب‌پذیرکننده صحبت کردن و گوش دادن، یکدیگر را متحول کرده‌ایم.»


چند پرسش برای بحث در مورد داشتن یک «نگاه فراگیر» در ارتباطات:

  • شما در ارتباط با آموزش عمومی، سیاست، خانواده، کار و جامعه خود چگونه هستید؟ (تجربه شما از خودتان در این روابط چیست؟)
  • چقدر از ارتباطات خود با همسایگان و دوستان نزدیکتان راضی هستید؟
  • در چه زمینه‌هایی مهارت‌های ارتباطی خود را رضایت‌بخش یا ناامیدکننده می‌دانید؟
  • چگونه به کسی که از شما عصبانی است پاسخ می‌دهید؟
  • به چه روش‌هایی صمیمیت را در مشارکت خود در تصمیم‌گیری با دیگران تجربه می‌کنید؟

درباره نویسنده

کنت سیلوستری، دکترای تعلیم و تربیت (Ed.D.)

کنت سیلوستری، روان‌درمانگر سیستمی و نویسنده کتاب «دریچه‌ای فراخ‌تر: چگونه زندگی خود را متفاوت ببینیم» است.

🌐 www.Psychologytoday.com

مطالب تصادفی

قدرت هوش هیجانی در رهبری

قدرت هوش هیجانی در رهبری

قدرت هوش هیجانی در رهبری وقتی به رهبران بزرگ فکر می‌کنیم، آنچه که اغلب آنها را متمایز می‌کند فقط تفکر ...

7 نکته برای تقویت گپ‌های کوتاه

7 نکته برای تقویت گپ‌های کوتاه

چگونه در مهمانی های کاری و دورهمی‌های تعطیلات خود مکالمات خودمانی داشته باشید. با نزدیک شدن مهمانی‌های کاری طول ...

10 روش پاسخ به سوال «خودتان را معرفی کنید» در مصاحبه

10 روش پاسخ به سوال «خودتان را معرفی کنید» در مصاحبه

شما رزومه‌تان را ارسال کرده‌اید و برای یک مصاحبه در شرکت رویایی‌تان دعوت شده‌اید. هر مصاحبه‌ای شامل مجموعه‌ای از سوالات ...

راهکارهایی برای کاهش استرس

راهکارهایی برای کاهش استرس

ما همه به کمی کاهش استرس در زندگی‌مان نیاز داریم، درست است؟ از مسائل روزمره کاری و حفظ روابط گرفته تا ...

ما در اسرع وقت پاسخگوی شما خواهیم بود!
ساعات 9 الی 20