تاریخ انتشار : ۰۹:۲۴ ۱۴۰۳/۱۲/۰۲
دسته : آموزش
در دنیای غیرقابل پیشبینی امروز، مسیر تربیت کودکانی مهربان، همکار و شاد میتواند دشوار باشد.
برای والدین، فشاری درونی وجود دارد تا کودکانی خوب تربیت کنند که با انتظارات اجتماعی همخوانی داشته باشند، در حالی که همچنین باید فضایی برای تبدیل شدن آنها به افرادی مستقل فراهم کنند. گاهی این دو مفهوم به نظر متضاد میآیند.
در حین تحقیق در این زمینه، روشی برای تربیت کودکان را کشف کردم که بر راهنمایی به جای کنترل تأکید دارد.
به عنوان یک حامی تربیت مثبت، باید بگویم این تمایز یک تغییر بزرگ در روشهای فرزندپروری است و من از رویکرد راهنمایی بسیار خوشم میآید. واقعاً برایم جالب بود که متوجه شوم بیشتر تربیت من به شیوه کنترلگری بود!
راهنمایی کودک (به جای کنترل) به آنها استقلال و اختیار را به عنوان فردی مستقل میدهد، در حالی که والدین کنترلگر زمام امور را در دست دارند.
راهنمایی میتواند روابط را بهبود بخشد و به کودکان فضایی برای کاوش در انتخابهای شخصیشان در چارچوبهای مشخص بدهد.
تعریف سبکهای فرزندپروری: راهنمایی در مقابل کنترل
راهنمایی: تشویق کودک به نشان دادن بهترین نسخه خود، در حالی که به آنها اجازه میدهید با حمایت و عشق والدین انتخابهایی داشته باشند و تصمیماتی بگیرند.
کنترل: میتواند تحمیلی، اقتدارگرایانه، فریبکارانه یا انتقادی باشد. کنترل یک کودک ممکن است توانایی او برای ساخت مهارتهای مهم تصمیمگیری و هویتیابی را مختل کند.
یک جنبه کلیدی در راهنمایی کودک احترام است. به یاد داشته باشید، کودک شما فردی با افکار، احساسات و ایدههای خود است. احترام به استقلال آنها اعتماد را در رابطه شما تقویت میکند.
همچنین مهم است که با همدلی گفتگو کنید. قبل از اینکه بلافاصله واکنش نشان دهید و عواقبی را اعمال کنید، خود را تا سطح کودکتان پایین بیاورید تا رفتار آنها را بهتر درک کنید. به شعار تربیت مثبت پایبند باشید، تا آرامش را به اشتراک بگذارید، بدون اینکه به بدتر شدن اوضاع دامن بزنید.
بیایید این را از طریق سبکهای گفتگو بررسی کنیم.
دستور دادن در مقابل توضیح دادن
مثالها:
به جای آن، این روش را امتحان کنید:
توضیح: وقتی اتاقت تمیز باشد، پیدا کردن چیزها وقتی به آنها نیاز داری راحتتر است. همچنین این باعث میشود صبحها با اتاقی مرتب شروع کنی. میخواهی امتحان کنی؟
همکاری در مقابل اجبار
مثالها:
به جای آن، این روش را امتحان کنید:
همکاری: بیایید با هم اتاق را تمیز کنیم، و سریعتر کار را انجام دهیم.
انتقاد در مقابل بازخورد
مثالها:
به جای آن، این روش را امتحان کنید:
بازخورد: متوجه شدم که اتاقت کمی شلوغ است. اگر اتاقت را تمیز نگهداری ممکن است احساس کنی که منظمتر هستی و حس بهتری داشته باشی.
دیکته کردن در مقابل بحث کردن
مثالها:
به جای آن، سعی کنید:
بحث: بیایید راههایی برای سازماندهی اتاق پیدا کنیم تا تمیز نگهداشتن آن راحتتر باشد.
تفاوت را متوجه میشوید؟
با کودکان درباره «چرایی» درخواست خود صحبت کنید. به آنها کمک کنید تا درک کنند، به عنوان مثال، چرا داشتن اتاقی تمیز به آنها کمک میکند، بدون اینکه به خاطر شلختگی از آنها انتقاد کنید.
مهم است که توجه داشته باشید که کنترل کودک ممکن است نتایج موقتی به همراه داشته باشد. برای نمونه، بیشتر کودکان وقتی والدین تهدید به برداشتن اسباببازی یا بازی محبوبشان میکنند، به سرعت به درخواست آنها پاسخ میدهند.
با این حال، اگر بر تربیت کودکان با ذهنیت رشد تأکید کنیم، کنترل دیگر در معادله جایی ندارد.
کودکان با ذهنیت رشد میدانند که میتوانند بر چالشها غلبه کنند و روشهای جدیدی برای انجام کارها یاد بگیرند. ما میخواهیم تابآوری بسازیم، نه تسلیم. از خود بپرسید، آیا میخواهید کودک شما از روی ترس اطاعت کند؟ یا به خاطر اینکه کار درست است؟
اگر راهنمایی کلید باشد، کودکان خودشان به نتایج خوبی درباره انتخابهای درست میرسند، زیرا این چیزی است که آنها آموزش دیدهاند.
در نهایت
از بهترین قضاوت خود استفاده کنید تا تعیین کنید چه زمانی کنترل کاملاً ضروری است. در موقعیتهای خطرناک، کنترل بر کودک بسیار مهم میشود. اگر رفتار خطرناک یا مخرب است، راهنمایی ممکن است روش صحیح نباشد.
زمانهایی وجود دارد که کنترل کودک واکنش طبیعی والدین است، و این نیز خوب است! فرض کردن اینکه راهنمایی همیشه روش اصلی خواهد بود، عملی نیست. این ابزارها به منظور راهنمایی هستند، نه اینکه ما را در احساس بد والد بودن مقصر بدانند.
و به یاد داشته باشید، ما همه در این مسیر با هم هستیم.
منبع: https://rockitmama.com