Loading...
  1. خانه
  2. مطالب و اطلاعیه ها
  3. آموزش
  4. ۱۱ نکته برای تربیت نوجوانان

  تاریخ انتشار : ۰۸:۰۸ ۱۴۰۴/۰۸/۱۲

  دسته : آموزش

۱۱ نکته برای تربیت نوجوانان


نوجوان‌ها می‌توانند چالش‌برانگیز باشند — گاهی عبوس، گاهی تند و عصبی، گاهی هیجانی و بی‌هدف. بخش منطقی مغزشان (لوب پیش‌پیشانی) هنوز رشد کامل نکرده و همین باعث می‌شود که زندگی روزمره با آن‌ها گاهی مثل یک ترنِ هوایی پرهیجان باشد که والدین صرفاً سعی می‌کنند محکم به دستگیره بچسبند!

وقتی کودک پنج‌ساله‌ات سر ناسازگاری دارد، می‌توانی به سادگی او را بغل کنی و به اتاقش ببری. اما نوجوانی شش‌پا و دویست‌پوندی که سر جایش ایستاده و نمی‌خواهد تکان بخورد، تقریباً غیرقابل‌حرکت است!

و خطرها هم دیگر بچگانه نیستند: تصادف، اعتیاد، بارداری، خشونت… چیزهایی که می‌توانند شب‌ها بیدارت نگه دارند.

برای عبور موفق از این سال‌های حساس، این ۱۱ نکته را در نظر بگیرید:

۱.  جنگ‌های درست را انتخاب کنید

نوجوان در مرحله‌ای است که دارد از شما فاصله می‌گیرد تا «خودش» را تعریف کند. طبیعی است که نسبت به کنترل از بیرون حساس شود. اگر زیاد مداخله کنید، یا وابسته و ترسو می‌شود یا به‌شدت طغیان‌گر.

راز کار این است که قدرت خود را رها نکنید، بلکه شکلش را عوض کنید: از یک فرمانده، به یک مشاور تبدیل شوید.

ببینید کدام موضوع‌ها واقعاً برایتان حیاتی‌اند — همان دو سه خط قرمز اصلی (مثلاً سلامت و ایمنی). سر بقیه چیزها سخت نگیرید.

وقت آن است که دست از نصیحت درباره‌ی لباس پوشیدن یا شکل مو بردارید؛ ولی می‌توانید همچنان انتظار داشته باشید درس‌ها را جدی بگیرد یا اگر دیر می‌شود، تلفن بزند.

۲. وسیله و هدف را با هم قاطی نکنید

شاید فکر کنید ورزش برایش خوب است یا بهتر است در نمایش مدرسه شرکت کند. ایده‌ی خوبی است، اما او ممکن است این را فشار برای «انجام کاری که شما می‌خواهید» تعبیر کند.

به جای جنگیدن سر خودِ فعالیت، از خودتان بپرسید: “هدف نهایی چیست؟”

آیا هدف، کمتر منزوی بودن است؟ سلامتی جسمی بیشتر؟

آن هدف را روشن کنید و بپذیرید ممکن است او راه دیگری برای رسیدن به همان مقصد داشته باشد.

۳. در کارهایی که نمی‌تواند، کنارش بایستید

فکر کنید بزرگ‌ترین چالش فرزندتان چیست — نه در جزئیات، بلکه کلی‌تر:

زود تسلیم شدن؟ زیاد ماندن در موقعیت‌های بن‌بست؟ انتقاد از خود؟ ترس از خطر کردن؟ خودمحوری؟ ناتوانی در کنترل احساسات؟ خجالت از درخواست کمک؟

با او در این‌باره گفت‌وگو کنید، نظرش را بگیرید و با هم برای تقویت این مهارت‌ها طرحی بریزید.

۴. به جای خشم، از دل‌نگرانی حرف بزنید

آدم‌ها در برابر بیانِ «نگرانی و دلسوزی» پذیراترند تا «خشم و انتقاد».

مثل همان تفاوت «من» گفتن به جای «تو» گفتن.

وقتی با زبانِ آرام و انسانی سخن بگویید، گفت‌وگو هم بهتر پیش می‌رود و هم او شما را نه فقط به‌عنوان «والد»، بلکه به‌عنوان انسانی می‌بیند که عاشق اوست و دغدغه‌اش را دارد.

۵. تفکر خوب را تشویق کنید

بسیاری از نوجوان‌ها مثل وکلای بددست‌اند: برای خواسته‌هایشان استدلال می‌آورند، اما استدلال‌شان نمی‌خواند!

بااین‌حال وقتی از منطق و تحلیل درستی استفاده کردند، حتماً آن را تحسین کنید — مثلاً با موافقت یا دادن امتیاز. این یعنی جایزه دادن به «فکر خوب».

۶. در مثبت‌ها احساسی باشید، در منفی‌ها خونسرد

اصل طلایی والدگری: احساس را برای لحظات مثبت نگه دارید.

وقتی کار خوبی کردند، با شوق و انرژی واکنش نشان دهید؛ وقتی خطا کردند، بی‌احساس و بی‌هیجان درباره‌ی پیامدها حرف بزنید.

با این کار یاد نمی‌گیرند که برای جلب توجه باید شیطنت کنند.

۷. اختلاف‌ها را زود ترمیم کنید

گاهی شما حرفی می‌زنید که بی‌قصد بوده، اما او واکنش تندی نشان می‌دهد. در همان لحظه یا بعدتر، ماجرا را جمع کنید:

«ببخش اگه ناراحتت کردم، منظوری نداشتم. می‌تونی بگی چی ناراحتت کرد؟»

این کار از انباشته‌شدن دلخوری‌ها جلوگیری می‌کند و باعث می‌شود هر دو از «ماجرا» درس بگیرید.

۸. زمان باکیفیت بسازید

دوره‌ی آن کودک مشتاقِ هشت‌ساله گذشته، اما هنوز دلش توجه شما را می‌خواهد.

پیشنهاد بدهید: «این آخرهفته با هم یه کاری بکنیم. فکر کن ببین چی دوست داری. هرچی گفتی، همونو انجام می‌دیم.»

فعالیت مهم نیست؛ تجربه‌ی مشترک مهم است.

۹. اجازه دهید دیگران نقش حمایتی بازی کنند

شاید حرف شما را نپذیرد، اما همان حرف را از زبان مادربزرگ، عمه، مادرِ دوستش یا مشاور مدرسه بشنود و بپذیرد.

کنار بایستید و اجازه دهید آن رابط کار خود را بکند. مهم، رشد اوست نه پیروزی شما در بحث.

۱۰. ارزیابی‌اش کنید، نه از روی جزئیات، بلکه با نگاه کلی

والدین معمولاً از چیزهای کوچک آشفته می‌شوند: تکلیف عقب‌افتاده، دوست‌پسر یا دوست‌دختر تازه…

اما برای آرامش خودتان، گاهی چند قدم عقب‌تر بروید و به تصویر کلی نگاه کنید:

آیا دوستان سالمی دارد؟ مسئولیت‌پذیر است؟ می‌تواند احساساتش را مدیریت کند؟ هدف و آینده‌ای در ذهن دارد؟ بعد از شکست‌ها دوباره روی پایش می‌ایستد؟ می‌تواند کمک بخواهد؟

این‌ها شاخص واقعی پیشرفت‌اند، نه جزئیات روزمره.

۱۱. در صورت نیاز کمک بگیرید

اگر واقعاً در مسیری گیر کرده، موضوع را پنهان نکنید یا به امید زمان ننشینید.

فعال باشید: با کسی که اعتماد دارید مشورت کنید، یا از متخصص کمک بگیرید.

هدف، «درست کردن او» نیست، بلکه کمک به این است که یاد بگیرد زندگی‌اش را بهتر هدایت کند.

پایان دوران کودکی، آغاز دوران مشاوره است — و شما، به‌جای فرمان دادن، حالا بیش از هر زمان دیگر باید شنونده، همراه، و الگوی آرامش باشید.
✍️ باب تایبی: مددکار بالینی اجتماعی و نویسنده‌ی ۱۳ کتاب 
🌐 Psychologytoday.com

مطالب تصادفی

چگونه ارائه‌ی خود را تکان دهید.

چگونه ارائه‌ی خود را تکان دهید.

از این 10 اشتباه اصلی اجتناب کنید. یک نکته‌ی خنده دار در مورد مردم. ما سعی می‌کنیم بیشتر از اینکه برای ...

آموزش مسئولیت‌پذیری به کودکان

آموزش مسئولیت‌پذیری به کودکان

مسئولیت پذیری، انواع و اهمیت آن منبع: https://veryspecialtales.com مسئولیت‌پذیری به معنای پاسخگویی به اعمال، تعهدات یا وظایف خود است. مسئولیت شامل شناسایی ...

آیا آزمون شخصیت می‌تواند به شما در ارتباط بهتر کمک کند؟

آیا آزمون شخصیت می‌تواند به شما در ارتباط بهتر کمک کند؟

آزمون‌های شخصیت، یک صنعت چند میلیارد دلاری، در همه جا وجود دارند—از فرآیندهای استخدامی تا تمرینات تیم‌سازی و حتی در ...

 تحلیل مخاطب: راهنمایی برای سخنرانان 

 تحلیل مخاطب: راهنمایی برای سخنرانان 

  سخنرانان خودمحور، سخنرانی‌ای را ارائه می‌دهند که خودشان می‌خواهند ارائه کنند، بدون توجه به اینکه مخاطب هدفشان چه کسانی هستند ...

ما در اسرع وقت پاسخگوی شما خواهیم بود!
ساعات 9 الی 20