تاریخ انتشار : ۰۹:۵۸ ۱۴۰۴/۰۵/۲۵
دسته : آموزش
اگر روی این مقاله کلیک کردهاید چون میخواهید بهترین دوست فرزندتان باشید، جای درستی آمدهاید. طبیعی است که بخواهید به فرزندتان نزدیک باشید و در این هیچ ایرادی نیست. اگر حتی میلی به رابطه قوی با فرزندتان نداشتید، جای نگرانی بود. اما آیا ممکن است بیش از حد به فرزندتان نزدیک شوید؟ آیا باید واقعاً بهترین دوست او باشید؟ بیایید وارد موضوع شویم.
وقتی بچه بودم، همیشه میخواستم مادرم بهترین دوستم باشد. از اولین بوسهام تا اولین حمله اضطرابیام همهچیز را با او در میان میگذاشتم. او محبوبترین فرد زندگیام بود، بزرگترین محرم اسرار و پشتیبان من، و کسی که بیشتر از همه به او اعتماد داشتم.
اما چیزی کم بود. حس میکردم این رابطه یکطرفه است. البته که دوستم داشت—بیشتر از آنکه او یا من بتوانیم در کلمات بگنجانیم. اما او مثل من با من درد دل نمیکرد. رازهای بزرگش، پشیمانیها یا نگرانیهایش را با من در میان نمیگذاشت. و برای مدت طولانی این مرا آزرده میکرد. مادرم همیشه میگفت تا وقتی بزرگ نشوم، نمیتوانیم دوست باشیم. احساس قلبم شکسته شد، ویران شدم و احساس طرد شدن داشتم.
اما حالا که یک بزرگسال هستم، کاملاً میفهمم چرا این را میگفت. معنایش این نبود که دوستم ندارد. معنایش این بود که آنقدر دوستم داشت که تصمیم گرفت از یک «مرز» بهعنوان ابزار برای حفظ امنیت من استفاده کند، حتی اگر میدانست موقتاً باعث رنجش من میشود. او میدانست که بزرگتر است. مسئولیت مراقبت از من با اوست، نه برعکس. میدانست اگر به من میگفت که درگیر مشکلات شدید (احساسی، جسمی، مالی و غیره) است، مرا میشکست. من وقتم و انرژیام را صرف کمک به او میکردم و از تجربه کردن دوران کودکیام محروم میشدم.
بنابراین، در حالی که امروز مادرم بهترین دوست من است، بسیار سپاسگزارم که آن زمان بهترین دوستم نبود.
خب، درباره فرزند شما چه باید گفت؟
ممکن است فکر کنید: «اما رابطه من با بچهام فرق دارد.» و شاید همینطور باشد. شاید فرزندتان دوستان دیگری ندارد. شاید شما دو نفر به شکلی با هم پیوند خوردهاید که دیگران درک نمیکنند. یا شاید متوجه شدهاید که بیش از آنچه باید نقش «دوست» را گرفتهاید—و میدانید که نیاز به تغییر است.
هر جا که هستید، این حرفها برای شماست.
وقتی پدر یا مادر، دوستی با فرزند را در اولویت بگذارد، میتواند آسیب بیشتری ایجاد کند تا منفعت. و اغلب «دوست بودن» بیشتر درباره چیزی است که شما دلتان میخواهد، نه آنچه کودک نیاز دارد.
دوست صمیمی یعنی چه؟ دوست صمیمی «همسطح» شماست. کسی است که با او راز و نیاز میکنید، با هم گریه میکنید، تصمیمات مشکوک میگیرید و به هم تکیه دارید. شاید این عالی به نظر برسد، اما این نوع رابطه بهایی دارد.
در اینجا چند دلیل که چرا والدگری به سبک دوستی میتواند مشکلساز شود:
نبود مرزها: بعضی چیزها را به دوست صمیمی میگویید که نباید به فرزندتان بگویید. گفتن بیش از حد درباره روابط شخصی، مشکلات مالی و وضعیت سلامت روان میتواند بار احساسی ناخواستهای را بر دوش کودک بگذارد. شما باید از او مراقبت کنید، نه برعکس.
فقدان سلسلهمراتب روشن: بچهها باید بدانند چه کسی مسئول است و به چه کسی برای راهنمایی رجوع کنند. اگر نقش خود را بهعنوان برابرشان ایفا کنید، باعث سردرگمی میشود که چه کسی قوانین را تعیین و تصمیم نهایی را میگیرد.
ناپایداری: دوستیها اغلب بر اساس حال و هوا و موقعیت تغییر میکنند و مستلزم این هستند که دو طرف «بخواهند» دوست باشند. وقتی اوضاع دشوار شود، بچهها به پدری یا مادری نیاز دارند که همیشه حضور داشته باشد—فارغ از احساس لحظهای نسبت به یکدیگر.
و شاید مهمتر از همه این است که بچهتان میتواند و خواهد توانست دوستان دیگری پیدا کند. اما تعداد پدر یا مادرهای او محدود است. اگر شما نقش والدگری را کنار بگذارید، جایگزینی برای آن وجود ندارد.
دوست بودن با بچهتان بیشتر از آنکه درباره او باشد، درباره شماست. میتوانید برایش هر بهانهای بیاورید:
اما هر طور نگاه کنید، غالباً این موضوع به شما برمیگردد، نه به بچه.
برای شما ممکن است این موضوع ناشی از اجتناب از تعارض، میل به دوست داشته شدن یا کمبود روابط دوستی برای خودتان باشد.
والدی باشید که امروز به او نیاز دارد تا در آینده دوستی باشد که خودش انتخاب میکند.
✍️ سوفی ریگل
🌐 https://www.psychologytoday.com