Loading...
  1. خانه
  2. مطالب و اطلاعیه ها
  3. آموزش
  4. ۱۲ سوگیری رایج که بر تصمیم‌سازی ما تأثیر می‌گذارند

  تاریخ انتشار : ۱۸:۳۲ ۱۴۰۴/۰۴/۱۷

  دسته : آموزش

۱۲ سوگیری رایج که بر تصمیم‌سازی ما تأثیر می‌گذارند


شاید قدمت بحث درباره‌ی برتری خیالی (Illusory Superiority) به کنفسیوس و سقراط برگردد، اما ممکن است برایتان عجیب باشد که بحث آن به عنوان اثر دانینگ-کروگر تنها نزدیک به ۲۰ سال عمر دارد؛ و شاید این موضوع تنها به دلیل محتوایی باشد که من شخصاً در شبکه‌های اجتماعی خودم می‌بینم، اما اخیراً این سوگیری را زیاد می‌بینم—حتی در قالب میم‌ها. اگر با این پدیده آشنا نیستید، اثر دانینگ-کروگر به سوگیری شناختی‌ای اشاره دارد که در آن، افرادی با سطح پایین دانش در موضوعی، مهارت یا دانش خود را بیش از حد واقعی برآورد می‌کنند. به طور مشابه، این اثر می‌تواند درباره‌ی متخصصانی باشد که سطح دانش یا توانایی خود را کمتر از حد واقعی ارزیابی می‌کنند.

شاید البته این فقط ایستگاه اطلاعاتی من نباشد؛ شاید واقعاً بخشی از اقتصاد نوین دانش ما باشد و شیوه‌ی پردازش تند و سریع اطلاعات (درست یا غلط) با کمک اینترنت. به هر حال، با توجه به تکراری که اخیراً در مواجهه با این سوگیری شناختی داشته‌ام، و علاقه‌ای که به پست قبلی‌ام با موضوع «۱۸ مغلطه منطقی رایج و روش‌های متقاعدسازی» دیدم، تصمیم گرفتم فهرستی مشابه تهیه کنم — این‌بار درباره‌ی سوگیری‌های شناختی.

سوگیری شناختی به معنای «خطای سیستماتیک» در فرایند فکر کردن است. این سوگیری‌ها اغلب به یک میان‌بر ذهنی مربوط می‌شوند—یعنی راه‌حل‌نمایه‌هایی ذهنی که امکان می‌دهند بدون بحث و ارزیابی عمیق، به نتیجه برسیم. اگرچه انواعی از میان‌برهای ذهنی وجود دارد، لیست زیر منحصراً درباره‌ی سوگیری‌های شناختی است. البته این تنها سوگیری‌های شناختی موجود نیستند (مثلاً اثر هاله‌ای یا پدیده‌ی جهان عادلانه هم وجود دارند)؛ بلکه این‌ها ۱۲ سوگیری رایجی هستند که از تجربه‌ام روی تصمیم‌گیری‌های روزمره ما اثر گذاشته‌اند.

۱. اثر دانینگ-کروگر

علاوه بر توضیحی که پیش‌تر ارائه شد، اغلب متخصصان نسبت به چیزی که نمی‌دانند آگاه‌اند (و امیدوارم صادقانه و فروتنانه با آن مواجه شوند). از این نظر، هرچه بیشتر بدانید، احتمالاً کمتر مطمئن خواهید بود—نه به‌دلیل نداشتن آگاهی، بلکه به‌دلیل احتیاط. در مقابل، وقتی فقط کمی درباره‌ی موضوعی می‌دانید، آن را بیش از حد ساده می‌بینید و به شکل سوگیرانه فکر می‌کنید که فهمش راحت است در حالی که شاید چنین نباشد.

۲. سوگیری تأییدی

این‌که اثر دانینگ-کروگر را اول آوردم، به معنای فراگیرتر بودنش نیست—هرچند جالب است؛ اما در کلاس‌های تفکر انتقادی‌ام، دائماً درباره‌ی سوگیری تأییدی به دانشجویان هشدار می‌دهم. همه‌ی ما تمایل داریم به ایده‌هایی توجه کنیم که اعتقادات موجودمان را تأیید می‌کند. حتی وقتی تحقیق می‌کنیم، اغلب دنبال منابعی هستیم که باورمان را تأیید کند. برای غلبه بر این سوگیری، لازم است نقش وکیل مدافع شیطان را بازی کنیم؛ یعنی باید هر دو وجه (یا اگر وجوه مختلفی وجود دارد، همه را) در نظر بگیریم. فراموش نکنید ما معمولاً از نظر شناختی تنبل هستیم و به‌راحتی حاضر نیستیم ساختار دانسته‌های خود را تغییر دهیم.

۳. سوگیری منفعت شخصی

آیا تا به حال در امتحانی مردود شده‌اید و فکر کرده‌اید معلم‌تان شما را دوست ندارد؟ شاید بعداً نمره‌ی عالی گرفته‌اید و دلیلش را مطالعه‌ی بیشتر خودتان می‌دانید؟ تبریک می‌گویم، دچار سوگیری منفعت شخصی شده‌اید. ما موفقیت‌ها را به تلاش خود نسبت می‌دهیم و موقع شکست، تقصیرها را گردن دیگران یا شرایط بیرونی می‌اندازیم.

۴. نفرین دانش و سوگیری گذشته‌نگری

شبیه به میان‌بر ذهنی دسترس‌پذیری و تا حدی اثر اجماع کاذب، وقتی واقعاً دانشی را یاد گرفتید، آن دانش برایتان بدیهی می‌شود و اغلب فراموش می‌کنید زمانی هم بوده که این را نمی‌دانستید؛ پس فکر می‌کنید دیگران هم مثل شما آن را می‌دانند: «نفرین دانش». اما این فرض عادلانه‌ای نیست. سوگیری گذشته‌نگری هم شبیه همین است، چون بعد از اینکه اطلاعاتی درباره‌ی واقعه گرفتید، تصور می‌کنید قبلاً معلوم بوده که آن اتفاق قرار بوده بیفتد. «باید حدس می‌زدم این طور می‌شود!»

۵. سوگیری خوش‌بینی/بدبینی

همان‌طور که از نامش پیداست، اگر حال‌مان خوش باشد، احتمال پیامدهای مثبت را بیش از حد واقعی تخمین می‌زنیم و اگر خلق‌مان پایین باشد یا به آینده بدبین باشیم، احتمال پیامدهای منفی را بزرگ‌تر می‌بینیم. در دو حالت، احساسات می‌توانند منجر به تفکر غیرمنطقی شوند. توصیه‌ام: احساسات را کنار بگذارید.

۶. مغلطه هزینه‌ی هدررفته 

اگرچه بیشتر به‌عنوان یک مغلطه شناخته می‌شود، اما «هزینه‌ی هدررفته» به اندازه‌ی دیگر سوگیری‌ها با تفکر معیوب در ارتباط است. مثلاً اغلب فکر می‌کنیم اگر چیزی خرج کرده‌ایم (انرژی، پول یا زمان)، باید چیزی برداشت کنیم. اگرچه گاهی باید بپذیریم که باخته‌ایم و دیگر برنگردد. هزینه‌ی هدررفته به چیزی اشاره دارد که از دست رفته و دیگر قابل بازگشت نیست. چون از باخت بدمان می‌آید (Kahneman, 2011)، بی‌دلیل به دنبال جبران آنچه از دست رفته می‌رویم و به اشتباه باز هم سرمایه‌گذاری می‌کنیم. توصیه‌ی درست: ضرر را بپذیر و رها کن.

۷. سوگیری منفی‌نگری

سوگیری منفی شبیه به بدبینی است، اما تفاوت ظریفی دارد. مثل مغلطه هزینه‌ی هدررفته، به شدت از باخت متنفریم؛ برد را دوست داریم، اما شکست را بیشتر از هر چیزی دوست نداریم! پس در تصمیم‌گیری، اغلب وزن پیامدهای منفی را بیشتر از مثبت‌ها در نظر می‌گیریم—حتی اگر عقلانی نباشد.

۸. سوگیری زوال 

شاید شنیده باشید کسی می‌گوید اینترنت فاتحه‌ی انتشار اطلاعات را خوانده؛ ولی سقراط هم همین حرف را درباره‌ی نوشتن زده بود! دکلینیسم یعنی گذشته را به زمان حال ترجیح می‌دهیم، چون تحمل تغییر برایمان سخت است. افراد به راحتی دوست دارند جهان قابل‌فهم باشد؛ تغییر، تفکر ما را هم باید تغییر دهد و از آنجا که ما شناختی تنبل هستیم، از تغییر می‌پرهیزیم.

۹. اثر بازگشت 

اثر بازگشت یعنی وقتی باورمان به چالش کشیده شود، بجای تسلیم، آن را بیشتر تقویت می‌کنیم. کوک و لوِندوسکی (۲۰۱۱) این مفهوم را در زمینه‌ی تغییر نگرش‌ها توضیح داده‌اند. این اثر هم مثل دکلینیسم از مقاومت در برابر تغییر ناشی می‌شود و شبیه به منفی‌نگری، انسان‌ها از دست دادن باورهایشان را دوست ندارند. اگر شواهد کافی برخلاف باور وجود داشته باشد، البته ممکن است از آن دست بکشیم.

۱۰. خطای انتساب بنیادی

این خطا شبیه سوگیری منفعت شخصی است—برای شکست خود بهانه بیرونی می‌تراشیم اما شکست دیگران را گردن ویژگی شخصی‌شان می‌اندازیم. این خطا ممکن است از میان‌بر ذهنی «دسترس‌پذیری» هم ناشی شود. مثال رایج: تصور کنید پشت ماشینی رانندگی می‌کنید و راننده‌ی جلویی به طور غیرمنتظره سرعت می‌گیرد یا کاهش می‌دهد و شما تصمیم می‌گیرید سبقت بگیرید، وقتی نگاه می‌کنید، راننده زنی است. اشتباه انتساب بنیادی اینجاست که رانندگی ضعیف او را به جنسیتش ربط می‌دهید (یعنی پیش‌داوری اشتباه). در حالی‌که شاید فقط سه بچه‌ که در عقب سر و صدا می‌کنند دارد و دیرش شده و بعد از یک روز سخت به خانه می‌رود. اگر جای او بودید، دلایل بیرونی برای عملکرد خود می‌آوردید، نه ویژگی فردی. (در ضمن، همسر من راننده‌ای بهتر از من است!)

۱۱. سوگیری گروه خودی

همان‌طور که در سوگیری‌های قبلی دیدیم، درباره‌ی خودمان مهربان هستیم؛ سوگیری گروه خودی یعنی بی‌دلیل به طرفداری افراد گروه/قبیله‌ی خود تمایل داریم. حتی اگر فکر کنیم بی‌طرفیم، این سوگیری در همه هست، چون مزیت تکاملی محسوب می‌شود—حفاظت از افراد شبیه خودمان، به ویژه نزدیکان.

۱۲. اثر فورر یا اثر بارنوم

مثل دکلینیسم، درک اثر فورر نیازمند فهم این نکته است که انسان‌ها دوست دارند دنیا برای‌شان معنا داشته باشد. اگر الگو نداشته باشیم، باید بیشتر فکر کنیم تا اطلاعات جدید را جا بدهیم. پس اگر خلاهای ذهنی داشته باشیم، سعی می‌کنیم با چیزهای آشنا پرشان کنیم. این باعث می‌شود اطلاعات مبهم و کلی را شخصی و معنی‌دار تعبیر کنیم و چیزهایی را که احساس می‌کنیم خاص ماست نگه داریم و بقیه را کنار بگذاریم. تمایل به برداشت معنا از اطلاعات، باعث می‌شود افراد توصیف‌های مبهم شخصیتی را کاملاً درباره خود دانسته و غافل باشند که همین توصیف برای همه مناسب است، مثل زمانی که افراد طالع‌بینی یا فال می‌خوانند، همین جملات مبهم و کلی برای‌شان خاص و درست به نظر می‌رسد.

درحالی‌که میان‌برهای ذهنی معمولاً به ما کمک می‌کنند تا با فرایندهای تصمیم‌گیری پیچیده کنار بیاییم و دچار خستگی نشویم، برخی از آن‌ها تصمیمات ما را غیرمنطقی می‌کنند. فارغ از اینکه اینجا چندین سوگیری شناختی مطرح شد، باید دانست که این‌ها تنها سوگیری‌های ذهن انسان نیستند و هزاران تصمیم روزانه می‌گیریم؛ بعضی مهم و بعضی کم‌اهمیت. اما تصمیمات مهم را باید با فکر و قضاوت دقیق گرفت—not بر پایه‌ی سوگیری ذهنی.

اگر دوست دارید درباره‌ی این سوگیری‌ها و سوگیری‌های دیگر اطلاعات بیشتری کسب کنید، سایت yourbias.is را توصیه می‌کنم. به یاد داشته باشید: تصمیمات مهم باید بر اساس قضاوت صحیح و تفکر انتقادی باشند، نه با سوگیری ذهنی!
✍️ کریستوفر دویر
🌐 https://www.psychologytoday.com

برچسب ها :
توسعه فردی

مطالب تصادفی

ارائه‌ی سخنرانی فروش

ارائه‌ی سخنرانی فروش

یک طرح یا سخنرانی فروش به دنبال متقاعد کردن است. هدف از ارائه‌ی آن، فروش یک محصول، مفهوم یا ...

«آنجا» بودن برای دیگران: حمایت از دیگران چه سودی دارد؟

«آنجا» بودن برای دیگران: حمایت از دیگران چه سودی دارد؟

کمک به دیگران ممکن است بیش از آنچه فکر می‌کنید برای شما مفید باشد. نوشته شده توسط دیکشیتا جادهاو و کلی-آن ...

تجربه برند و تجربه مشتری

تجربه برند و تجربه مشتری

✅ تجربه برند در مقابل تجربه مشتری: تفاوت های واقعی برند چهره یک شرکت است که مشتریان هنگام تعامل با ...

حل تعارضات با تنش کمتر 

حل تعارضات با تنش کمتر 

بیاموزید چگونه گفتگوهای دشوار اما مؤثر داشته باشید.  اگرچه باورکردنی نیست، اما خودِ تعارض ذاتاً چیز بدی نیست. در واقع نشان‌دهنده ...

ما در اسرع وقت پاسخگوی شما خواهیم بود!
ساعات 9 الی 20