تاریخ انتشار : ۱۱:۵۲ ۱۴۰۳/۱۲/۲۸
دسته : آموزش
با نزدیک شدن به پایان سال، ممکن است خودتان را در حال تأمل درباره تصمیمات گذشتهتان ببینید. آیا توانستید به آرزوهایتان دست یابید؟ اگر اینطور است، عالی است! به خودتان یک دست مریزاد بگویید. اگر نه، شما تنها نیستید. طبق گزارش U.S. News & World Report، ۸۰ درصد از تصمیمات سال نوی مردم تا ماه دوم سال شکست میخورند. دقیقاً چه چیزی در این فرایند اشتباه میشود؟ در حالی که دلایل از فردی به فرد دیگر متفاوت است، در اینجا چهار دلیل رایج وجود دارد که ممکن است مانع موفقیت شما شود.
۱. اهداف شما واضح نیستند.
آیا میدانید اهداف شما از کجا آمدهاند؟ چرا برای شما مهم هستند؟ دستیابی به این اهداف چه تأثیری بر زندگی شما خواهد داشت؟
اگر نتوانید به این سوالات به راحتی پاسخ دهید، ممکن است نیاز داشته باشید که قبل از تعیین اهداف خود، آنها را واضحتر کنید. عدم قطعیت درباره اهدافتان، فضایی برای بیتوجهی، سردرگمی و فاصله میان اهداف و آرزوهایتان ایجاد میکند. شما ممکن است فکر کنید که مهمترین قدم فقط ایجاد اهداف است، اما تعریف اهداف مبهم میتواند به شما استرس روانی بیشتری وارد کند. عنصر حیاتی، طراحی کارها به گونهای است که با آنچه که هستید و با جایی که میخواهید باشید، همراستا باشد.
۲. شما احساس غرق شدن میکنید.
تغییر میتواند ترسناک باشد. ممکن است به نظر برسد که شما در حال چرخش ناگهانی برای سازگاری با مسیری هستید که اهدافتان را شکل میدهد. شما ممکن است ندانید از کجا شروع کنید، اما همچنین ممکن است تحت فشار باشید که سریعاً این کار را انجام دهید. این فشار ممکن است از محیط، فرهنگ، عزیزان و حتی از خودتان ناشی شود. به مرور زمان، این فشار ممکن است باعث شود احساس کنید دیوارها دارند به شما نزدیکتر میشوند. حتی اگر از زیر فشار بیرون بیایید، ممکن است ندانید که سفر از کجا شروع میشود. همچنین، حتی اگر بدانید که سفر از کجا آغاز میشود، نگاه به جاده طولانی پیش رو باعث میشود که احساس کنید این کار بیش از حد و خیلی زود است. این عوامل ممکن است سبب شوند که شما پیش از آغاز حتی، تسلیم شوید.
۳. شما احساس ناامیدی میکنید.
در حین تلاش برای اهدافتان، ممکن است نسبت به فرایند بیحوصلگی کنید. شاید نشانههایی از پیشرفت نمیبینید، یا حداقل نه به سرعتی که قبلاً انتظار داشتید. شما ممکن است خود را در حال تأمل در مزایا و معایب بیابید و اینکه آیا این اهداف ارزشمند هستند یا نه. وقتی این اتفاق میافتد، شما در معرض یک اثر برفکی قرار دارید. به جای اینکه بلند شوید، دستانتان را پاک کنید و به جلو بروید، وقتی با موانع روبهرو میشوید، اهداف شما ممکن است دیگر قابل دستیابی یا مطلوب به نظر نرسند.
اگر نمیخواهید از آرزوهایتان دست بکشید، ممکن است در یک دوراهی قرار بگیرید. در این نقطه، شما تصمیم میگیرید که ادامه دهید یا روش خود را دوباره ارزیابی کنید. ممکن است به روال خود عادت کرده باشید، در عادتهای خود راحت باشید و به ایدهی هدف و روش منظم رسیدن به آن وابسته باشید. از یک سو، روشهای شما ممکن است کافی باشند و تنها نیاز به زمان بیشتری داشته باشید. از سوی دیگر، پیروی سختگیرانه از راهبردهای شما میتواند باعث شود که شما از دیگر امکاناتی که بتوانند به دستیابی به هدف کمک کنند، غافل شوید.
۴. شما آماده تغییر نیستید.
رشد یک فرآیند خطی نیست. شما ممکن است فکر کنید که به تغییر علاقه دارید و واقعاً هم ممکن است باشید، اما آیا واقعاً آمادهاید؟ احتمالاً اگر اهداف جدیدی برای خود تعیین میکنید، به نوعی خواهان تغییر هستید. با این حال، عدم بررسی دقیق اینکه چه چیزی، چه زمانی، کجا و چرا، ممکن است باعث شود که نتوانید بهطور واقعی از خود بپرسید آیا اکنون آمادهاید تغییرات لازم را ایجاد کنید یا نه. ممکن است خود را در حال ساختن و پذیرفتن هر بهانهای بیابید که شما را از مسیرتان دور کند. این عدم ارتباط، انگیزش و تعهد به این معنا نیست که اهداف شما نماینده رویاهایتان نیستند. ممکن است فقط به این معنا باشد که این اهداف در حال حاضر برای شما مهمترین نیستند.
منبع: https://www.psychologytoday.com