تاریخ انتشار : ۱۳:۰۷ ۱۴۰۳/۱۲/۲۷
دسته : آموزش
در چهار سال اول کسبوکارم، از داخل کمد دیواریام کار میکردم. امروز، به عنوان مدیرعامل شرکت خودم و یک سخنران بینالمللی، میتوانم صادقانه بگویم که برند من تأثیر جهانی داشته است، چیزی که هنوز هم مرا شگفتزده میکند. اگرچه در ابتدای کارم به عنوان یک صاحب کسبوکار اشتباهات بزرگی مرتکب شدم، اما توانایی سخنرانیام هر بار مرا نجات داد. بیشتر تکنیکهایی که امروز آموزش میدهم، در ابتدا بهصورت ناخودآگاه در من وجود داشتند.
بعد از دههها سخنرانی حرفهای، افراد زیادی مرا تشویق کردند تا روشهایی را که بهطور ذاتی در هر سخنرانی استفاده میکردم، آموزش دهم. من خوششانس بودم که توجه جهانی را جلب کردم، کسبوکار زیادی به دست آوردم و بهطور مداوم از من درخواست میشد تا پیامم را بیشتر منتشر کنم. به من گفته شد که دیگر سخنرانان نیز از چیزی که بهطور طبیعی در من وجود داشت، بهرهمند خواهند شد.
ایجاد این سیستم زمان، انرژی و تلاش زیادی برد، اما میدانستم که اگر میخواهم مردم واقعاً فرمول پنهان فراموشنشدنی بودن را درک کنند—چیزی که نهتنها تأثیر قابل توجهی بر مخاطبانشان دارد، بلکه توجه رسانههای ملی و دعوتنامههای بیپایان برای سخنرانی را جذب میکند—باید زمان بگذارم و چارچوبی ایجاد کنم که در تأثیرگذاری بینظیر باشد.
من میخواهم شما هم هر بار که صحبت میکنید، فراموشنشدنی باشید، چه در باشگاه خودتان، چه در اتاق جلسات، روی صحنه اصلی، در ویدیو، کنفرانس یا دورهمی. فقط بدانید که چنین تأثیری به ندرت بدون تلاش اتفاق میافتد. و حقیقت این است که شما میتوانید از یک سخنران متوسط و معمولی به یک ارائهدهنده فراموشنشدنی تبدیل شوید. من این اتفاق را بارها و بارها در برنامههایم دیدهام.
بعد از هفت روز قفل کردن خودم در دفترم مثل یک دانشمند دیوانه، «علم سخنرانی» را ایجاد کردم—۲۰ تکنیک پایهای و تخصصی که به عنوان یک «ابرقدرت» عمل میکنند. وقتی بهطور جداگانه یا جمعی استفاده شوند، میتوانند بهسرعت تأثیر شما را افزایش دهند و وقتی به تسلط برسید، شما را فراموشنشدنی میکنند.
روشهای پایهای
اجازه دهید که چند روش پایهای را به اشتراک بگذارم که بسیاری از سخنرانان از آنها غافل میشوند و در نتیجه فرصت ایجاد تأثیر ماندگار را از دست میدهند. وقتی حتی فقط این سه روش از ۲۰ روش من را به کار بگیرید، بلافاصله احساس اعتماد به نفس بیشتری خواهید کرد و تأثیر بیشتری خواهید داشت.
ممکن است متوجه شده باشید که وقتی بیشتر مردم صحبت میکنند، تمایل دارند به جای گفتوگو، یک تکگویی داشته باشند. این قابل درک است، زیرا آنها به محتوای خود علاقهمند هستند و ممکن است آنقدر در آن غرق شوند که فراموش کنند این در واقع یک گفتوگو است. بخش «وظیفه» این روش، آگاهی شماست که ۵۰٪ از انرژی شما باید به محتوا، زمانبندی و دستور کار اختصاص یابد. ۵۰٪ دیگر چیزی است که بیشتر سخنرانان از آن غافل میشوند و جایی است که ممکن است مخاطبان خود را از دست بدهید: «نگهداری».
نگهداری، توجه شما به واکنش مخاطبان است، با این هدف که از واکنشهای آنها استفاده کنید تا یک تکگویی را به یک گفتوگو تبدیل کنید: شما حالات چهره، زبان بدن و مشارکت آنها را میخوانید و سپس از آنها استفاده میکنید. این کار یک زاویه ارگانیک و بدون متن از هیجان را به سخنرانی شما اضافه میکند. شما بهطور مستقیم از حالات آنها به عنوان بازخورد استفاده میکنید و آنها را به عاملی محرک در نحوه ارائه پیام خود تبدیل میکنید. شما احتمالاً به «وظیفه» مسلط هستید، اما ممکن است به ندرت بهطور کامل به وظیفه و نگهداری بهطور همزمان بپردازید، اما این مهارتی است که میتوانید توسعه دهید.
«این روش یکی از موارد موردعلاقه هنرآموزان من است، زیرا اجرای آن آسان است و تأثیر فوری بر مخاطبان و احساس ارتباط آنها با شما دارد.
- منِ سخنران: (یک لحظه شخصی را به اشتراک بگذارید، به رشد خود نگاه کنید)
مثال: «زمانی بود که من ...»
- ما: (طوری صحبت کنید که همه در اتاح احساس ارتباط کنند)
مثال: «ما تمایل داریم که ...»
- شما: (یک سوال بپرسید که منجر به یک پاسخ ساده «بله، این منم!» شود)
مثال: «آیا تا به حال ...؟»
مثال: «زمانی بود که من میخواستم در کسبوکارم یک جهش انجام دهم، اما خیلی ترسیده بودم. ما تمایل داریم که چیزهای بزرگتری برای خودمان بخواهیم، اما اغلب از برداشتن قدم بعدی میترسیم. آیا تا به حال رویای بزرگی داشتهاید اما درجا زدهاید؟»
این روش را میتوانید به هر پیام یا موضوعی و در مقابل هر مخاطبی اعمال کنید. این روش به هر ارائهای هیجان اضافه میکند، یک پیام خشک را به یک پیام جذاب تبدیل میکند و به مخاطبان شما حسی مانند دوستان جدید میدهد. در حالی که محتوای شما ممکن است تغییر کند، سبک ثابت خواهد بود و به نتیجهای تأثیرگذار منجر میشود.
- شماِ بزرگ: دستاوردهای بزرگ خود را بهطور بسیار فروتنانه بیان کنید.
مثال: «من هنوز شگفتزدهام که توانستهام به ... دست یابم.»
- نقطه پایین: جایی که وفاداری شنونده از طریق نشان دادن انسان بودن شما ساخته میشود.
مثال: «چیزی که ممکن است درباره من ندانید این است که ...»
- دلیل شما: درسی که از نقطه پایین یاد گرفتید و دلیل انجام کار فعلیتان.
مثال: «در نتیجه آن تجربه، من الآن ...»
سخنرانان اغلب به اشتباه باور دارند که گرافیک، وبسایت، پاورپوینت یا مواد بازاریابی آنها باید بزرگتر، بهتر و درخشانتر باشند تا آنها را برجسته کنند، اما این ابزار و راهبردها در واقع ارتباط کمی با فراموشنشدنی بودن شما دارند.
باور کنید یا نه، فراموش کردن ارائههای بصری عالی بسیار آسان است. از طرف دیگر، شما میتوانید فراموشنشدنی باشید. هیچکس نمیتواند این کار را انجام دهد جز خود شما.
این فرصت و دعوت شماست تا به جای گسترش، عمیقتر شوید و روشهای علم سخنرانی را در نحوه ارائه پیام خود به کار بگیرید. کسی بیرون منتظر است، میخواهد و نیاز دارد که تأثیر ماندگار شما را تجربه کند.
منبع: toastmasters.ir