تاریخ انتشار : ۰۷:۵۳ ۱۴۰۳/۱۲/۲۳
دسته : آموزش
من یک ارائه فوقالعاده را تماشا کردم که هر اسلاید آن من را جذب میکرد. کاری بسیار عالی بود. اما یک مشکل وجود داشت: کار ارائه شده متعلق به سخنران نبود. او کار رهجوی را ارائه میداد بدون اینکه به او اعتباری بدهد. این چیزی نیست که راهبری باید باشد.
وقتی به رهیاری یا همان منتورینگ فکر میکنیم، اغلب یک رهیار مورد اعتماد را تصور میکنیم—کسی که دانش و تجربیات خود را به اشتراک میگذارد تا به ما در رشد شخصی و حرفهای کمک کند. مربیان باید اعتماد به نفس را الهام بخشند، حمایت کنند و مسیر موفقیت را روشن کنند. اما همه رهیاریها به این مقصد ایدهآل نمیرسند. در واقع، برخی از آنها میتوانند به جهتی سمی و مخرب بروند و مربی را به یک آزاردهنده تبدیل کنند.
این جنبه تاریک رهیاری تنها یک آزار نیست—بلکه میتواند مسیر شغلی را منحرف کند، اعتماد به نفس را ویران کند و زخمهای ماندگاری بر روی رشد شخصی و حرفهای بگذارد.
دکتران وینیت چوپرا، دنا ایدلسون و سانجی سنت اصطلاحی برای این پدیده دارند: «سوء استفاده از رهیاری.» آنها مربیان سمی را به سه نوع فعال محکوم به شکست تقسیم میکنند:
این رفتارها تنها اعتماد را تضعیف نمیکنند، بلکه خلاقیت را سرکوب کرده، پیشرفت شغلی را مسدود میکنند و محیطهای سمی ایجاد میکنند. تصور کنید که چقدر ناامیدکننده است که ببینید ایدههایتان توسط یک دزد به سرقت میرود یا خستگی ناشی از استثمارکنندهای که شما را بهعنوان نیروی کار رایگان میبیند.
اما همه مشاورههای سمی واضح و پر سر و صدا نیستند. فرآیندهای رهیاری غیرفعال محکوم به شکست نیز بههمان اندازه آسیبزا هستند:
آسیبهای ناشی از این گونههای سمی غیرفعال اغلب چندان واضح نیستند، اما میتوانند به همان اندازه پیشرفت شغلی را متوقف کنند. به عنوان مثال، یک رهیار گلوگاه میتواند با تأخیر در تصمیمگیریها یا بازخوردها، رشد شاگردان را متوقف کند، در حالی که یک مربی باشگاهنشین ممکن است شاگردان را برای چالشها آماده نکند.
عواقب سوء استفاده از رهیاری فراتر از رابطه بین مربی و شاگرد گسترش مییابد. رهیاری سمی میتواند به کاهش رضایت شغلی، افزایش خستگی و از دست دادن شدید اعتماد به نفس منجر شود. شاگردانی که مورد استثمار یا غفلت قرار میگیرند، ممکن است ایمان به تواناییهای خود — یا بدتر، به خود مفهوم رهیاری را از دست بدهند.
این وضعیت آنها را در موقعیتی بسیار نامساعد قرار میدهد، زیرا افرادی که رهیار دارند، معمولاً درآمد و عملکرد بهتری نسبت به کسانی دارند که فاقد رهیار هستند. تجارب سمی میتوانند باعث شوند رهجویان در جستجوی رهیاران آینده محتاط شوند که آنها را از منافع بلندمدت راهنمایی حمایتی محروم میکند.
پس، راهحل چیست؟ همه چیز با آگاهی شروع میشود.
شناسایی نشانههای هشداردهنده: اگر دائماً احساس میکنید که ارزش شما نادیده گرفته میشود و یا مورد سوء استفاده یا غفلت قرار میگیرید، ارزش دارد که رابطه رهیاری خود را ارزیابی مجدد کنید. درک اینکه چنین تجربیاتی تنها مختص شما نیستند و رایج هستند، میتواند آزادیبخش باشد و شما را به اقدام وادارد.
ایجاد یک شبکه حمایتی و متنوع از رهیاران: اتکا به یک رهیار واحد ریسک زیادی ایجاد میکند و مفهومی قدیمی است. داشتن چندین رهیار، که به آن تیم مشاوره، هیئت شخصی یا خوشه مشاوره گفته میشود، به شما دیدگاههای متنوعی میدهد و وابستگی به یک رهیار خاص را کاهش میدهد. این کار مانند تنوع در یک سبد سرمایهگذاری است؛ هر چه تعداد رهیاران بیشتر باشد، تأثیر هر تجربه منفی کمتر خواهد بود.
اهمیت تعیین مرزها و دفاع از نیازها: اگر یک رابطه رهیاری به سمت استثمار یا غفلت پیش برود، ارتباط واضح و قاطع میتواند وضعیت را اصلاح یا حداقل به سمت دیگری سوق دهد. و اگر این امکانپذیر نبود، به یاد داشته باشید که خروج از یک فرآیند سمی رهیاری نه تنها یک شکست نیست، بلکه گامی به سمت خودحفاظتی و رشد است.
رهیاری، وقتی به درستی انجام شود، تحولی شگرف ایجاد میکند. این فرآیند شامل تعادل، احترام و منافع متقابل است. رهیاران سمی استثنا هستند، نه قاعده، اما تأثیر آنها میتواند عمیق باشد. با حفظ هوشیاری، اقدام فعال و هدفمند، میتوانید از دامهای سوء استفاده در رهیاری دوری کنید و بر روی پرورش روابطی تمرکز کنید که واقعاً به پیشرفت حرفه و زندگی شما کمک کنند.
نکته پایانی: رهیاری عالی در دسترس است و ارزش جستجوی آن را دارد—حتی پس از مواجهه با چند چالش در این مسیر.
منبع: www.Psychologytoday.com