تاریخ انتشار : ۱۲:۰۱ ۱۴۰۳/۱۱/۲۸
دسته : آموزش
آیا مخاطبان از شنیدن صحبتهای شما لذت میبرند؟ باید اینطور باشد! در اینجا ۹ ویژگی مثبت شخصیتی را که باید هنگام سخنرانی نشان دهید، بررسی میکنیم.
در کتاب خود با عنوان حضور، پروفسور آمی کودی از دانشکده کسب و کار هاروارد، به نه احساس جهانی اشاره میکند: خشم، ترس، نفرت، خوشحالی، غم، شگفتی، تحقیر، شرم و افتخار.
امیدوارم که اخیراً هنگام ارائه خود، همه این احساسات را تجربه نکرده باشید. با این حال، اشاره به احساسات «جهانی» من را به فکر فرو برد که آیا حالتهای عاطفی و دیگر حالات درونی ما هنگام صحبت کردن به بیرون بروز میکند یا خیر. آیا ما از طریق چهره و زبان بدن خود احساساتمان را هنگام صحبت با دیگران نشان میدهیم؟ البته که اینطور است. و آیا مخاطبان درباره ما و ایدههایمان از طریق فیلتر تصوری که از ما دارند، تصمیم میگیرند؟
شما میدانید که اینطور است—و این همان چیزی است که امروز میخواهم دربارهاش صحبت کنم. حالا که صحبت از احساسات جهانی است، بیایید به نه ویژگی مثبت شخصیتی که باید به مخاطبان نشان دهید، بپردازیم. این ویژگیها نه تنها به جلب نظر شنوندگان کمک میکنند (همانطور که تفکر مثبت به طور کلی کمک میکند)، بلکه در واقع ویژگیهای اساسی برای نمایش یک رویکرد و شخصیت سازنده هستند.
۱. اعتماد به نفس
کودی به خاطر یکی از محبوبترین سخنرانیهای TED، «زبان بدن شما ممکن است کسی که هستید را شکل دهد» مشهور است. او در اینجا به تحقیقات تیمش در مورد حالتهای قدرت اشاره میکند. کودی ادعا میکند که ایستادن به شکل زن شگفتانگیز(Wonder Woman)، سطح تستوسترون را که به اعتماد به نفس کمک میکند، افزایش میدهد و کورتیزول مضر را کاهش میدهد. هرچند این تحقیق اکنون مورد بحث است، یک حقیقت واضح باقی میماند: اعتماد به نفس در ایجاد اعتماد، اعتبار و قابل قبول بودن بسیار مؤثر است. از وضعیت پایداری استفاده کنید، کل صحنه را اشغال کنید و با سرعتی صحبت کنید که هم برای شما و هم برای شنوندگان راحت باشد.
۲. شادی
اگر فعالیتی وجود داشته باشد که بیشتر از سخنرانی عمومی باعث نگرانی و رفتار اجتنابی شود، دوست دارم در مورد آن بشنوم. در واقع، چنین چیزی وجود ندارد. نظرسنجیها در طول دههها نشان دادهاند که صحبت کردن با گروهها رایجترین شکل اضطراب اجتماعی است. نشان دادن شادی در صحبت کردن به معنای روشن کردن موضوع و مخاطبان شما به طور همزمان است. تجسم مثبت میتواند به رسیدن به چنین نتیجهای کمک کند. در نهایت، آیا شما از ایده به اشتراکگذاری ایدهها با افرادی که میدانید به آنها علاقهمند هستند، لذت نمیبرید؟
۳. بیهراسی
البته—شما فکر میکنید که خیلی چیزها به این سخنرانی بستگی دارد. در اینجا یک واقعیت مفید وجود دارد: این سخنرانی، هر سخنرانی، کمتر از آنچه فکر میکنید، اهمیت دارد. آیا اگر گاهی ناامید شوید ارزش اصلی شما تغییر میکند؟ مخاطبان انتظار دارند که کمی اضطراب و حداقل مقدار کمی ترس نشان دهید، زیرا سخنرانی عمومی به آنها هم اضطراب میدهد. بیهراسی را نشان دهید، حتی اگر کاملاً آن را احساس نکنید، و آنها نیز آرام خواهند شد. پس، البته شما هم آرام خواهید شد.
۴. عشق
معادله برنده شما عشق به توان دو است: پذیرش فرصت برای تاثیرگذاری بر زندگی دیگران و دوست داشتن افرادی که با آنها صحبت میکنید. شادی، بیان بیرونی تعهد شما به نفع دیگران است، در حالی که عشق منبع آن است. این افراد زمانی را از زندگی شلوغ خود برای تحت تأثیر قرار گرفتن از آنچه شما میگویید، اختصاص دادهاند. چه چیزی از این بهتر!
۵. کنجکاوی
آیا تا به حال فکر کردهاید چرا بازیگران میتوانند هزارمین اجرای یک نمایش برادوی را انجام دهند و به نظر برسد که همه چیز برای اولین بار اتفاق میافتد؟ بخشی از آن تکنیکهای بازیگر است. اما یک هسته از کنجکاوی نیز وجود دارد: امشب همکاران من چه چیزی به من خواهند داد؟ چه اتفاقی در ترافیک این شب روی صحنه خواهد افتاد؟ همه اینها شامل شما نیز میشود: شما نیز به موضوعی که به آن علاقهمند هستید، متعهد هستید. امروز شما و مخاطب چه چیزی در مورد آن یاد خواهید گرفت؟
۶. همدلی
بیشتر ارائهدهندگان، سخنرانی را از دیدگاه خود میبینند، تجربه میکنند و ارزیابی میکنند. در هر سه بخش برعکس عمل کنید و آنگاه خود را شنونده و بیننده آنچه مخاطب میبیند و میشنود خواهید یافت. این همان جایی است که ذهن (و قلب) شما باید باشد. من این را زندگی در دنیای مخاطب مینامم. محتوای خود را آماده کنید و حتی آن را ارائه دهید، از خود بپرسید: «این محتوا چگونه به این افراد منتقل میشود؟» اگر قبل از سخنرانی تحلیل مخاطب انجام دهید، بهتر آماده خواهید بود.
۷. صمیمیت
رُزالین راسل، بازیگر چهار بار نامزد اسکار، یک بار گفت: «بازیگری یعنی به آرامی و با حالت برهنه دور خود بچرخید.» سخنرانی عمومی نیز همینطور است. یکی از جنبههای شگفتانگیز ارائه سخنرانیها و ارائهها این است که مخاطب شما میتواند درست از طریق محتوایی که فکر میکنید شما را محافظت میکند آنچه که شما هستید را ببیند و آیا نمیخواهید با آنها صمیمی باشید؟ هنگامی که صمیمیت را با مخاطب مدلسازی میکنید، میگویید: «من چیزی برای پنهان کردن از شما ندارم.» این زمانی است که درهای تأثیرپذیری از طرف آنها باز میشود.
۸. آسیبپذیری
دو ویژگی که ممکن است در نهایت تعجبتان کند را برای آخر گذاشتهام. برخی از افراد متمرکز بر قدرت این درس را با ناباوری میشنوند. «آیا باید آسیبپذیر باشم؟ من را تکهتکه میکنند!» اما مخاطبان علاقهای به تبدیل شدن به پلههای شما برای درخشش ندارند. در واقع، آنها میخواهند شما را دوست داشته باشند و به شما اعتماد کنند (آخرین باری که به یک ارائه رفتید و امیدوار بودید سخنران در حال خودستایی باشد، چه زمانی بود؟). باور کنید، بخشی از این اعتماد به این است که ببینید شما هم انسانی هستید، یعنی آسیبپذیر، درست مانند آنها. آنها بیشتر به شما اعتماد خواهند کرد.
۹. بخشش
اینجا یک حقیقت دیگر است که شما قبلاً میدانید: اگرچه نباید مانند یک احمق عمل کنید، گاهی اوقات مخاطبان این کار را خواهند کرد. به دو چیز توجه کنید: (۱) مخالفت به این معناست که آن شخص هنوز به شما گوش میدهد و هنوز درگیر است. این کاملاً متفاوت از کسی است که ذهنش بسته شده و به خانه رفته است. و (۲) به جز اینکه برای روح خوب است، بخشش شما را از نظر اعتماد، محبوبیت، قابل قبول بودن و سایر ویژگیهایی که قبلاً بحث کردم، به مخاطب متصل نگه میدارد. وقتی یک شنونده میبیند که شما راه درست را انتخاب میکنید، او نیز با شما همراه میشود، اما در یک باتلاق گلآلود به شما نخواهد پیوست.
و حس شوخطبعی چطور؟ آیا باید در سخنرانی از شوخطبعی استفاده کنید؟ گاهی اوقات مشتریان من ابراز نگرانی میکنند که نمیتوانند مخاطب را بخندانند. اما من به آنها میگویم که من هر روز از اشتیاق برای یک موضوع بیشتر از توانایی خنداندن مخاطب استقبال میکنم. من فکر میکنم که شنوندگان شما هم همین احساس را دارند.