تاریخ انتشار : ۲۳:۴۶ ۱۴۰۳/۱۱/۰۹
دسته : آموزش
مزایای خطاپذیری مراقبان
نویسنده: دکتر الیزا بونفمان (روانشناس)
منبع: www.psychplogytoday.com
چه کسی فکر میکرد که داشتن یک «والد کامل» میتواند یک مسئولیت باشد؟ اگر شما هم شک دارید که چنین چیزی به نام والد کامل وجود دارد، من نیز تا زمانی که او را ملاقات نکردم، همینطور فکر میکردم! در کلینیک روانشناسی که به عنوان یک روانشناس کودک در اوایل دوران کاریام کار میکردم، هر هفته یک جلسه تیمی داشتیم که در آن به بررسی ارجاعات جدید میپرداختیم. من به یک دختر نوجوان ارجاع داده شدم که مشکلش این بود که مادرش «بسیار کامل» است. در این جلسه معمولاً جدی، که به بررسی بیماریهای روانی بزرگ، افسردگی و تروما اختصاص داشت، خندههای بلندی به گوش رسید. همکارانم پرسیدند: «مشکل واقعی چیست؟» آنها مشکوک بودند که هنگام ملاقات با این خانواده، چیزی واقعاً وحشتناک کشف خواهیم کرد. آخر چه کسی به خاطر داشتن یک مادر کامل به درمان مراجعه میکند؟
اجازه دهید این مادر و دختر را بدون جزییات شناسایی (مگر اینکه کمال، خواننده را به شناختن آنها وادار کند!) از طریق بازگویی جلسات درمانیشان معرفی کنم. همکاری با این دو به من روشهایی را نشان داد که کمال در والدین میتواند هم ویژگیهای مثبت را در یک کودک تجلی کند و هم مشکلاتی ایجاد کند. وضعیت آنها همچنین به من یادآوری کرد که هدیه نادیدهگرفتهشدهای به نام نقص وجود دارد. بسیاری از والدینی که با آنها کار میکنم، میخواهند به والدینی کامل و بدون نقص تبدیل شوند و این داستان یادآوری میکند که باید مراقب آرزوهای خود باشیم و به یاد داشته باشیم که «کمال» ممکن است چیزی نباشد که بخواهیم به دنبالش برویم.
جلسه اولم با مادر و دختر را با مقدار زیادی شک و تردید در مورد «مشکل بسیار کامل بودن» آنها که منجر به نیاز به درمان شده بود، آغاز کردم. وقتی آنها شروع به صحبت کردند، به زودی حقیقت دلیل ارجاع را شناسایی کردم. مادر زیبا، باهوش و مهربان بود. او تقریباً هرگز عصبانی یا ناامید نمیشد. او میتوانست به دخترش در هر درس مدرسه در سطح دبیرستان کمک کند. او هرگز در زمان برداشتن دخترش از مدرسه تأخیر نمیکرد و همیشه به موقع برای قرارها میرسید. او همیشه در زمان نیاز با دخترش صحبت میکرد و هرگز کنجکاوی یا جاسوسی دخترش نمیکرد و نق نمیزد. حتی اکنون، نزدیک به ۳۰ سال بعد، هیچکس دیگری را مانند این مادر ملاقات نکردهام: یک والد کامل، درست است؟
برای کسانی که ممکن است شک کنند، نه، او در زندگی دخترش بیش از حد دخالت نداشت. بلکه او مرزهایی تعیین کرده و دخترش را تشویق کرده بود تا تا حد ممکن مستقل باشد. اگرچه حفظ محرمانگی مانع از نوشتن هر چیزی که شناسایی این خانواده را ممکن کند، میشود، اما میتوانم با صداقت بگویم که هیچ شگفتی یا مشکل پنهانی وجود نداشت که بتوانم کشف کنم. این مادربه عنوان والد تقریباً هیچ اشتباهی نکرده بود و بدون قید و شرط به دخترش گوش میداد و او را ارزشمند میشمرد و به نظر میرسید که با نسل جوان هماهنگ است. اما وقتی که به عمق موضوع رسیدم پی بردم که این «کمال» واقعاً برای دختر نوجوانش مشکلاتی ایجاد کرده بود
چه خطراتی برای دخترش ناشی از این کمال بود؟
من بسیار سپاسگزارم که این مادر و دختر را در اوایل دوران کاریم ملاقات کردم. اولین چیزی که یاد گرفتم این است که دستیابی به کمال واقعی در والدین تقریباً غیرممکن است. اگرچه این مادر قطعاً به آن نزدیک بود، زیرا این یک پدیده بسیار نادر است که بتوان تمامی الزامات لازم برای والدین خوب بودن را به خوبی رعایت کرد، چه برسد به اینکه به طور کامل انجام شود. من معتقدم که این دو به دلیل برکتهای بیولوژیکی و خوششانسیهای زندگی به این وضعیت نزدیک شده بودند، با منابع بیش از حد، از جمله پول، یک خانه فوقالعاده در یک جامعه آرام و امن، هوش بالاتر از میانگین، سلامت خوب، عدم تاریخچه تروما، خلق و خوی آرام و زمان کافی، زیرا کار مادر، تربیت فرزندانش بود. بیشتر افراد چنین وضعیتی را در والدین خود ندارند. به راحتی میتوان دید که چرا بیشتر افراد نمیتوانند و نباید انتظار داشت «کامل» باشند.
مزایای نقص
این مورد همچنین برای من روشن کرد که نقص هم مزایایی دارد، حداقل تا حدی. زمانی که تقریباً یک ساعت دیرتر به دنبال دخترم از کلاس رقص رفتم، او یاد گرفت که میتواند چنین اشتباهی را پشت سر بگذارد. دیگر والدین جلو آمدند و از او مراقبت کردند، خوشبختانه، و ما دوستانی پیدا کردیم و بر اساس نیازها و نقصهای مشترکمان، خدماتی را با هم تبادل کردیم. کودکان به اندازه کافی از اشتباهات ما یاد میگیرند همانطور که از اشتباهات خودشان یاد میگیرند، به ویژه زمانی که این اشتباهات شناسایی شوند و تلاشهایی برای بهبود انجام شود. بنابراین به دنبال کمال در فرزندان یا خودتان نباشید. بیشتر تغییرات مفید انسانی در روشهای غیرمنتظره، اصلی، زیبا و بله، از طریق روشهای ناقص اتفاق میافتد.
نتایج درمان خانواده این مادر و دختر
بنابراین، چه اتفاقی برای این مادر و دختر در درمان خانوادهشان افتاد؟ با تمام منابع و انگیزهای که برای حل مشکلاتشان داشتند، آنها به گفتگو، تمرین و تحمل اشتباهات جزئی والدینی (در معرض قرار دادن دختر) پرداختند و این مشکل را در یک درمان کوتاهمدت حل کردند که منجر به شروع موفقیتآمیز سال اول دانشگاه دختر شد.
آنها همچنین تقریباً در اجرای استراتژیهای پیشنهادی بهطور کامل عمل کردند که به نتیجه خوبی منجر شد. به هر صورت، دختر حتی در تلاش برای مقابله با کمال مادرش، همچنان از مزایای مادر تقریباً کاملاً خود بهرهمند میشد.