تاریخ انتشار : ۱۰:۲۷ ۱۴۰۳/۰۹/۱۷
دسته : آموزش
در حالی که هوش مصنوعی آمده است که بماند، اما یک ابزار تقویتکننده است، نه جایگزین.
نوشته ویکتور دیوید، مشاور ارشد دولت ایالتی استرالیا در زمینهی هوش مصنوعی
همانطور که ماشینها قادر به انجام کارهای انسانی شدهاند - مانند کامپیوترها و خودروهای خودران - مردم همچنان مرزهای بعدی فناوری را در مینوردند. اخیراً این مرز هوش مصنوعی یا AI بوده است.
با فناوری به سرعت در حال توسعهی خود، هوش مصنوعی اکنون نه تنها قادر به تقلید متن نوشته شده توسط انسان است، بلکه میتواند همدل، خردمند، بذلهگو و حتی عاشقانه به نظر برسد. چه کسی به یک انسان واقعی نیاز دارد وقتی میتوانیم همه اینها را از یک ماشین دریافت کنیم؟
اما ما همیشه به افراد واقعی نیاز خواهیم داشت، شاید حتی بیشتر در میان موج فزایندهی هوش مصنوعی. با وجود تمام کارهایی که میتواند انجام دهد، هوش مصنوعی در مقایسه با تواناییهای پیچیدهی حل مسئله انسان و طیف عمیق احساسات او پایینتر است. این ابزار بدون انسانها نمیتواند وجود داشته باشد.
ارزش ارزشهای انسانی
یک برنامهی هوش مصنوعی میتواند به سرعت بهترین پاسخ تخمینی را از هزاران، شاید میلیونها نمونه در دسترس خود ارائه دهد. و هوش مصنوعی تقریباً هر بار، به طور باورنکردنی درست عمل میکند.
در حالی که یک فرد ممکن است توسط باورها، ارزشها، تجربیات و روشهای برخورد با موقعیتهای شخصی خود محدود یا تحت تأثیر قرار گیرد، یک برنامهی هوش مصنوعی هیچ نظر از پیش تعیین شدهای ندارد. و این همان مشکل است: هر چیزی که ما به عنوان انسان به آن اهمیت میدهیم، چه یک ارزش، حق یا تجربهی شخصی باشد، برای یک برنامهی هوش مصنوعی تنها یک مفهوم، یک انتزاع است. میتواند همدل و مشتاق به نظر برسد، اما غم، شادی، عشق یا حیرت عمیق برای هوش مصنوعی به اندازهی آسفالت، جرم گوش یا پلوتونیوم برای شما معنا دارد: نه خیلی بیشتر از یک توصیفکننده.
این توانایی احساس معنای یک واژه، و علاوه بر آن، تلفظ آن واژه، مکث، لحن، توجه و تأکیدی که به آن داده شده است، تنها توسط یک انسان واقعی قابل درک است.
یک شنوندهی سخنرانی شما ممکن است احساس تأثیر، حیرت و الهام کند. این مهارت برای تحت تأثیر قرار دادن مخاطب به جای ترتیب منطقی کلمات بر اساس تخمین و احتمال با امید به ایجاد حیرت، چیزی است که انسانها را در دنیای هوش مصنوعی متمایز میکند. با وجود قدرت محاسباتی بیش از حد در دسترس برای هر کس، مهارتهای نرم ما بیش از هر زمان دیگری ما را متمایز میکند.
برنامههای هوش مصنوعی میتوانند بیوقفه ویژگیهای انسانی مانند ارتباطات، کار تیمی، رهبری و خلاقیت را مقایسه، تحلیل، ارزیابی و رتبهبندی کنند. آنها حتی میتوانند دربارهی این ویژگیها به تفصیل بنویسند. با این حال، تنها انسانها میتوانند واقعاً آنها را تجربه کنند. این عامل تجربی، لبهی پیشرو ما نسبت به هوش مصنوعی است و هیچ کس نمیتواند آن را از ما بگیرد.
سؤالات ظریف را در نظر بگیرید: آیا کسب و کار باید گسترش یابد یا بازسازی شود؟ آیا لباس قرمز یا زرد برای شما مناسبتر است؟ آیا نامزد A یا B برای تیم مناسبتر است؟ هوش مصنوعی فقط میتواند مزایا و معایب را فهرست کند و در نهایت، یک تحلیل منطقی انجام دهد، در حالی که یک فرد تجربه و تفکر پیچیدهای دارد که هوش مصنوعی ندارد.
«خط انسانی»
بیش از پیش آشکار میشود که موتورهای جستجو و رسانههای اجتماعی اطلاعات بیشتری درباره ما دارند که احتمالاً با آن راحت نیستیم - اطلاعاتی که ما آزادانه تایپ کردهایم، و همچنین آنچه از احتمالات الگوریتمی و خردههای اطلاعاتی که در اینترنت به جا میگذاریم، به دست آمده است.
این منجر به ابداع یک اصطلاح جدید شده است: «خط ترسناک». این عبارت توسط اریک اشمیت، مدیرعامل سابق گوگل، بیان شد، زمانی که او تلاش میکرد نقطهای را توضیح دهد که تا آنجا پلتفرمهای داده بزرگ و شرکتهای فناوری اطلاعات احساس میکردند میتوانند به طور منطقی پیش بروند بدون اینکه از یک خط عبور کنند - آن خط تا حدی به دلیل نگرانیهای اخلاقی و تا حدی برای حفظ وجهه در نزد عموم ترسیم شده است.
به طور مشابه، چیزی وجود دارد که من آن را «خط انسانی» مینامم: هوش مصنوعی میتواند تمام اطلاعات مربوط به همدلی، خرد، پویایی انسانی و بینش را تا جایی که به طور منطقی میتواند یک پاسخ انسانی را تخمین بزند، ترکیب کند - و نه بیشتر.
همانطور که مردم میترسند موتورهای جستجو و رسانههای اجتماعی از خط ترسناک عبور کنند و نظرات و تصمیمات خرید ما را دستکاری کنند، ترسی وجود دارد که هوش مصنوعی به طور پنهانی باهوشتر از ما شود، حتی هوشی برای فریب دادن ما به دست آورد تا همچنان فکر کنیم که ما کنترل را در دست داریم در حالی که در واقع، هوش مصنوعی کنترل را به دست گرفته است.
من این ترس را درک میکنم، اما حتی اگر هوش مصنوعی بتواند به طور زیرکانهای هوشمند باشد، هرگز نمیتواند واقعاً از آن خط انسانی عبور کند و همدلی واقعی بر اساس احساسات و تجربیات شخصی نشان دهد. همچنین نمیتواند چیزی واقعاً عمیق که بازکاری دانش موجود نباشد، ارائه دهد.
البته، توسعهدهندگان مدام هوش مصنوعی را آموزش میدهند تا خط انسانی خود را پنهان کند، و آنها به طور مداوم لبههای تیز را صیقل میدهند. به عنوان مثال، ممکن است متوجه شده باشید که ChatGPT به شیوهای پرحرفتر و عذرخواهانهتر از یک انسان پاسخ میدهد. احتمالاً این یک پوشش برای خط انسانی آن است، یا شاید حتی این مورد هم با گذشت زمان بهبود یابد. با این حال، در حالی که مرز انسانی جامد نیست، همیشه یک خط باقی خواهد ماند.
هیچ کس نمیتواند مانند شما احساس و فکر کند، مانند شما بیان و خلق کند، و بنابراین مانند شما صحبت و تعامل کند. من سعی کردهام ChatGPT سخنرانی Toastmasters من را بنویسد، و حتی پس از چند تکرار، نتیجه در بهترین حالت متوسط، کمی روباتیک و کاملاً عمومی است. حتی اگر هوش مصنوعی بتواند نمونههای بیپایانی را تحلیل کند و تخمین بزند که مخاطب دوست دارد چه چیزی بشنود، انتظار ندارم که یک سخنرانی عالی و انگیزشی هرگز توسط آن نوشته شود.
بهترین راه برای استفاده از قدرت محاسباتی بیپایان هوش مصنوعی، تکان دادن تفکر خودتان است. هوش مصنوعی میتواند به عنوان یک تخته سیاه برای ایدهها عمل کند. میتوانید هنگامی که در یافتن زاویهی مناسب برای نکتهی خود گیر کردهاید یا اگر برای طوفان فکری ایدهها برای نکته دیگری در سخنرانی خود به کمک نیاز دارید، به آن مراجعه کنید.
میخواهید راهی برای بیان متفاوت چیزها پیدا کنید؟ از هوش مصنوعی بخواهید 10 نوع مختلف ارائه دهد.
کنجکاو هستید که آیا در تجربه زندگی شما محتوایی برای سخنرانی وجود دارد؟ از هوش مصنوعی بپرسید که آیا میتواند چند ساختار ارائه دهد.
همهی پیشنهادات هوش مصنوعی درخشان نیستند، اما میتوانند تخیل شما را تحریک کنند و به شما کمک کنند تا رویکرد جدید مفیدی را به هم متصل کنید. سپس نوبت شماست که این ایدههای محتوایی را به چیزی که از شما میآید تبدیل کنید و بدرخشید.
اخیراً، هوش مصنوعی توانست به من کمک کند تا زاویه جدیدی برای سخنرانی توست مسترز خود پیدا کنم، یک موقعیت دشوار در محل کار را مدیریت کنم و به طور تاکتیکی در مورد قراردادهای اجاره با صاحبخانهام مذاکره کنم. در هر سه موقعیت، هوش مصنوعی به من کمک کرد تا دیدگاهم را تازه کنم. اگرچه هوش مصنوعی احساسات انسانی ندارد، اما میتواند به طور مکانیکی نشان دهد که کجا گیر کردهاید و چگونه میتوانید از آنجا بهبود یابید.
هوش مصنوعی میتواند در قدرت محاسباتی از انسان پیشی بگیرد، اما پاسخهایش همیشه حساب شده به نظر خواهند رسید. هوش مصنوعی میتواند فهرستی تقریباً بیپایان از راهحلها ارائه دهد، اما فقط یک انسان میتواند راه حل درست را انتخاب کند. و در حالی که هوش مصنوعی میتواند تخمین بزند که چه احساسی دارید، تنها یک انسان میتواند با آن احساس ارتباط برقرار کند.
به عنوان یک تخته سیاه، هوش مصنوعی میتواند به بهبود مهارتهای ارتباطی شما در محل کار و در توست مسترز کمک کند، اما فقط شما میتوانید این اشارهها را به خلاقیت واقعی تبدیل کنید و با بودن خودتان از خط انسانی فراتر روید.
یادداشت نویسنده: این مقاله بدون کمک هوش مصنوعی نوشته شده است (اما تصاویر با هوش مصنوعی ساخته شدهاند).