تاریخ انتشار : ۲۳:۴۳ ۱۴۰۳/۰۶/۲۴
دسته : آموزش
پارسمسترز، به عنوان یک باشگاه آموزشی و تقویت مهارتهای ارتباطی و رهبری، رویکردی منحصر به فرد به یادگیری و توسعه فردی دارد. این رویکرد بهطور ویژه بر همکاری، تعامل و یادگیری اجتماعی تأکید دارد. فلسفهی یادگیری در پارسمسترز به شدت تحت تأثیر نظریات روانشناس برجستهی روسی، لو ویگوتسکی، قرار دارد. نظریات ویگوتسکی بر اهمیت تعامل اجتماعی، یادگیری مشارکتی و توسعه مهارتها از طریق همکاری و راهنمایی تأکید دارد. در این مقاله، به بررسی اصول یادگیری در پارسمسترز و ارتباط آن با نظریات ویگوتسکی خواهیم پرداخت.
1. منطقهی توسعهی نزدیک (ZPD) و یادگیری مشارکتی:
یکی از مفاهیم کلیدی نظریات ویگوتسکی، منطقهی توسعهی نزدیک (Zone of Proximal Development یا ZPD) است. این مفهوم به فاصلهای اشاره دارد که بین آنچه فرد به تنهایی قادر به انجام آن است و آنچه با کمک و راهنمایی دیگران قادر به انجام است، وجود دارد. در پارسمسترز، این فلسفه به روشنی منعکس میشود. هر عضو با ارائهی سخنرانیها و دریافت بازخوردهای سازنده از اعضای دیگر، در واقع در منطقهی توسعهی نزدیک خود قرار میگیرد. این بازخوردها و راهنماییها به فرد کمک میکند تا مهارتهایی را که به تنهایی قادر به کسب آنها نیست، با کمک و حمایت دیگران به دست آورد.
2. یادگیری از طریق تعامل اجتماعی:
ویگوتسکی معتقد بود که یادگیری اساساً یک فرآیند اجتماعی است. او باور داشت که افراد از طریق تعامل با دیگران، به ویژه با کسانی که مهارتها و دانش بیشتری دارند، یاد میگیرند. در پارسمسترز، این اصل از طریق برنامههای گروهی و تمرینهای مشترک به اجرا درمیآید. اعضا در جلسات گروهی شرکت میکنند، به سخنرانیهای یکدیگر گوش میدهند و با تبادل نظر و تجربه، از هم یاد میگیرند. این فرآیند، نه تنها به بهبود مهارتهای گفتاری و ارتباطی کمک میکند، بلکه اعتماد به نفس و توانایی رهبری را نیز تقویت میکند.
3. نقش سکوسازیو تسهیلگری در یادگیری:
در نظریات ویگوتسکی، سکوسازی (Scaffolding) نقشی اساسی در یادگیری دارد. این مفهوم به معنای ارائهی حمایت و کمکهای موقتی به فرد است تا زمانی که او بتواند به طور مستقل آن وظایف را انجام دهد. در پارسمسترز، نقش رهیاران دقیقاً همین است. آنها به اعضا کمک میکنند تا با چالشهای جدید مواجه شوند، مهارتهای خود را ارتقاء دهند و به تدریج به تواناییهای مستقل خود دست یابند. این راهنمایی میتواند شامل بازخوردهای دقیق، پیشنهادات مفید و تمرینهای هدفمند باشد.
4. اهمیت زمینهمندی و بافت اجتماعی:
ویگوتسکی تأکید زیادی بر بافت اجتماعی یادگیری داشت. او معتقد بود که یادگیری باید در بافتی واقعی و معنادار اتفاق بیفتد. در پارسمسترز، یادگیری در فضایی صورت میگیرد که به طور طبیعی و واقعی تعاملات اجتماعی و ارتباطات شکل میگیرد. اعضا با تمرینهای واقعی و سناریوهای عملی مواجه میشوند که به آنها کمک میکند تا مهارتهای خود را در محیطهای مختلف به کار ببرند. این نوع یادگیری زمینهمند، انگیزهبخشتر است و به افراد کمک میکند تا به صورت معنادارتر و موثرتر یاد بگیرند.
5. یادگیری به عنوان یک فرآیند پویا و مداوم:
نظریات ویگوتسکی بر این باور استوار است که یادگیری یک فرآیند پویا و مداوم است. در پارسمسترز نیز یادگیری به همین صورت تلقی میشود؛ فرآیندی که همواره ادامه دارد و هیچگاه پایان نمیپذیرد. هر نشست، هر سخنرانی و هر بازخورد فرصتی است برای رشد و توسعه. اعضا تشویق میشوند تا به طور مداوم یاد بگیرند، تجربیات خود را به اشتراک بگذارند و در محیطی حمایتکننده و انگیزهبخش به رشد فردی خود بپردازند.
نتیجهگیری:
فلسفهی یادگیری در پارسمسترز، به شدت با نظریات ویگوتسکی در مورد یادگیری اجتماعی و مشارکتی همسو است. با تأکید بر تعاملات اجتماعی، راهنماییهای سازنده، یادگیری زمینهمند و تمرین در منطقهی توسعهی نزدیک، پارسمسترز فضایی ایجاد میکند که در آن هر فرد میتواند به بهترین نسخهی خود تبدیل شود. این رویکرد نه تنها مهارتهای ارتباطی و رهبری را تقویت میکند، بلکه اعتماد به نفس و حس تعلق به یک جامعهی یادگیرنده را نیز بهبود میبخشد. با این روش، پارسمسترز نه فقط به عنوان یک باشگاه آموزشی، بلکه به عنوان یک جامعهی پویا و حمایتگر عمل میکند که در آن هر فرد فرصت رشد و پیشرفت دارد.