تاریخ انتشار : ۱۰:۰۴ ۱۴۰۴/۰۹/۰۴
دسته : آموزش
چرا نشانههای ظریف اغلب در تغییر رفتار، موثرتر از نیروی اراده عمل میکنند؟
چه میشد اگر دیدن بتمن – یا کسی که لباس او را پوشیده – میتوانست رفتارهای خودخواهانه را تغییر دهد؟ چه میشد اگر ایجاد تغییرات کوچک در روتینهای روزمره واقعاً میتوانست تواناییهای اجتماعی ما را بهبود ببخشد؟ یک مطالعه جدید نشان میدهد که شاید واقعاً چنین باشد.
در مطالعهای که در میلان ایتالیا انجام شد و در نوامبر ۲۰۲۵ به چاپ رسید، مشاهده فردی با لباس بتمن منجر به این شد که نرخ واگذاری صندلی به زنان باردار تقریباً دو برابر شود. طی ۱۳۸ سفر با مترو، محققان دریافتند افرادی که «بتمن» را در نزدیکی زن باردار میدیدند، بسیار نوعدوستانهتر از کسانی بودند که او را ندیده بودند.
محققان این پدیده را «اثر بتمن» نامیدهاند و معتقدند نوعی «ذهنآگاهی غیرارادی» در کار است. به نظر میرسد توجه به این نشانههای ظریف اجتماعی، واکنشهای معمول و خودکار افراد را تغییر میدهد. جالبترین نکته اینجاست که ۴۴ درصد از افراد مورد پرسش اعلام کردند که اصلاً آگاهانه متوجه حضور بتمن نشده بودند.
ما تصور میکنیم ظرفیتمان برای نوعدوستی ثابت است. اما دیدن یک ابرقهرمان – یا یک تغییر ساده در روزمره– میتواند آن را افزایش دهد. به عنوان یک گفتاردرمانگر، شیفته این هستم که چگونه این «ریز-لحظات» میتوانند جنبههای «بزرگ» وجود ما، مثل میزان اهمیت دادنمان به دیگران را تغییر دهند. این موضوع بهویژه در قلمرو زبان و خودگویی (گفتگو با خود) کلیدی است. اغلب، ما حتی متوجه جریان مداوم افکاری که زیربنای نحوه صحبت ما درباره دیگران و خودمان است، نمیشویم.
این موضوع یادآور مطالعه دیگری درباره بتمن در سال ۲۰۱۷ است؛ جایی که کودکان وقتی خود را با ضمیر سوم شخص و به عنوان یک ابرقهرمان خطاب میکردند، مدت طولانیتری به انجام کارهای خستهکننده ادامه میدادند. به جای اینکه فکر کنند «من میتوانم انجامش دهم»، فکر میکردند «دورا میتواند انجامش دهد» یا «بتمن میتواند انجامش دهد.» محققان، ریچل وایت و همکارانش، این پدیده را «اثر بتمن» نامیدند. در این مورد، اتخاذ زاویه دید سوم شخص به بچهها فاصلهای را میدهد که برای ادامه تلاش و کمک به تنظیم هیجانات خود و غرق نشدن در احساسات، به آن نیاز دارند.
در هر دو مطالعه «بتمن»، نشانههایی که ظاهراً ناچیز و ظریف هستند، اغلب اثرات قابلتوجهی دارند.
از نظر روانشناختی چه اتفاقی میافتد؟ این مطالعات به پدیدهای اشاره دارند که محققان آن را «زمينهسازی» مینامند. یعنی محیط ما دائماً نشانههایی میفرستد که بخشهای مختلفی از هویت ما را فعال میکند. دیدن بتمن، قهرمانی را به یاد ما میآورد، اما نه فقط به صورت انتزاعی؛ بلکه میتواند واقعاً ما را «آماده» کند تا قهرمانانهتر عمل کنیم. لباس ابرقهرمان به عنوان یک تلنگر بصری عمل میکند و ما را از حالت پیشفرض و خودمحورمان بیرون میکشد و به وضعیتی بخشندهتر و هوشیارتر سوق میدهد.
به طور مشابه، وقتی کودکان از گفتگوی درونی سوم شخص با نام یک ابرقهرمان استفاده میکنند، فاصلهای روانی نسبت به ناامیدیِ لحظهای خود ایجاد میکنند. جمله «بتمن میتواند کارهای سخت را انجام دهد» کمتر از «من مجبورم این کار سخت را انجام دهم» دلهرهآور به نظر میرسد. آنها در واقع قدرتِ هویتی بزرگتر از «خودِ فعلی و درگیرِ مشکلشان» را قرض میگیرند.
این پژوهش قدرتمند است زیرا ما اغلب فرض میکنیم که تغییرات بزرگ نیازمند مداخلات بزرگ هستند. در عوض، شاید لازم باشد تمرکزمان را تغییر دهیم و درک کنیم که کوچکترین اصلاحات در الگوهای فکری یا گفتارمان میتواند عمیقاً بر رفتار تأثیر بگذارد—که این رفتار نیز به نوبه خود بر فکر تأثیر میگذارد و یک چرخه مثبت (مطلوب) ایجاد میکند.
در اینجا چند روش برای استفاده از اثر بتمن در زندگی خودتان آورده شده است:
من اغلب شاهد این پویایی در دانشآموزانی که با آنها کار کردهام، بودهام. وقتی یک چیز اشتباه پیش میرود، میگویند: «اه، این هیچوقت درست نمیشه…» و زود کاغذ یا کتاب را کنار میاندازند. انگار آن اظهارنظر باعث شد ناامیدیِ زیرپوستیشان واقعیتر، صلبتر و عملیتر شود.
و دقیقاً به همان شکل، وقتی از چیز مثبتی که تولید کردهاند ابراز تعجب کردهام—مثلاً گفتم «وای، نمیدونستم میتونی اینطوری بنویسی» (البته زمانی که واقعاً حقیقت داشته)—متوجه میشوم که اغلب لبخند میزنند و سپس به تلاش ادامه میدهند.
مسئله این نیست که بخواهیم بچهها به تحسین ما وابسته باشند. بلکه میخواهیم نوعی گفتگوی درونی سخاوتمندانه به آنها ارائه دهیم که بعداً بتواند به آنها کمک کند. بنابراین اگر چیزی ناامیدکننده است، ارزشش را دارد که با آرامش بگوییم: “اوه، مشکلی نیست. چرا دوباره امتحان نمیکنی؟” به جای بزرگ کردن قضیه، صرفاً مشکل را بپذیرید و از آن عبور کنید. به آنها کمک کنید جنبههای “ابرقهرمانی” خودشان را ببینند.
زبانی که ما استفاده میکنیم—چه بلند و چه در سرمان—فقط تجربهی ما را توصیف نمیکند، بلکه آن را شکل میدهد.
ممکن است با تغییر ظریف محیط یا نحوه صحبت کردنمان، بتوانیم جنبههایی از خودمان را که ثابت به نظر میرسند، تغییر دهیم. ما آنقدرها که فکر میکنیم گیر نیفتادهایم. ظرفیت ما برای نوعدوستی، صبر، تمرکز و پایداری، انعطافپذیر است—و تحت تأثیر نیروهایی به سادگیِ یک لباس مبدل در مترو یا نحوه جملهبندی یک فکر قرار میگیرد.
دنیا پر از بتمنهای نامرئی است که ما را به سمت “خودِ بهترمان” سوق میدهند. سوال این است: چه نشانه کوچکی را میتوانید همین هفته وارد زندگیتان کنید تا قهرمان درونتان را فعال کنید؟ این میتواند به سادگیِ تغییر نحوه صحبت با خودتان در شرایط سخت باشد، یا قرار دادن یک یادآوری تصویری روی میزتان از کسی که میخواهید باشید.
همانطور که دوست دارم در کارم هنگام صحبت با کودکان بگویم: تغییرات کوچک روی هم جمع میشوند (و نتایج بزرگ میسازند).
✍️ ربکا رولند، دارای دکترای آموزش، آسیبشناس گفتار و زبان، مدرس دانشکده تحصیلات تکمیلی آموزش دانشگاه هاروارد و عضو هیئت علمی دانشکده پزشکی هاروارد است. او نویسنده کتاب «هنر گفتگو با کودکان» (انتشارات HarperOne) میباشد.
🌐 Psychologytoday.com