Loading...
  1. خانه
  2. مطالب و اطلاعیه ها
  3. آموزش
  4. یک عادت والدگری که به‌طور پنهانی به فرزندتان آسیب می‌زند

  تاریخ انتشار : ۰۸:۳۴ ۱۴۰۴/۰۳/۱۳

  دسته : آموزش

یک عادت والدگری که به‌طور پنهانی به فرزندتان آسیب می‌زند


پس از سال‌ها کار با کودکان و خانواده‌ها، بارها یک الگو را در والدگری دیده‌ام: غریزه حل مشکل. این کاملاً انسانی است. شما فرزندتان را دوست دارید، و زمانی که او ناراحت یا درگیر مشکلی است، اولین واکنش شما این است که بلافاصله با یک راه‌حل به کمکش بروید. اما واقعیت تلخی وجود دارد: حل فوری همه چیز، همیشه مفید نیست. این کار می‌تواند باعث شود کودک احساس کند درک نشده، نادیده گرفته شده یا ناتوان است.

بیایید ببینیم این موضوع در سنین مختلف چگونه خود را نشان می‌دهد و چه راهکار موثرتر و توانمندسازتری وجود دارد.

همه مشکلات نیاز به راه‌حل ندارند

جکس، ۷ ساله، وقتی ساختمانی که با لگو ساخته بود خراب شد، شروع به گریه کرد. مادرش سریعاً با چسب و ابزار آمد تا همه چیز را درست کند. اما چیزی که جکس نیاز داشت راه‌حل نبود؛ او به کسی نیاز داشت که کنارش بنشیند و بگوید: «واقعاً ناراحت‌کننده است. دوست داری هر وقت آماده شدی با هم دوباره بسازیمش؟»

با همدلی شروع کنید، نه با راهکار

لیلا، ۱۰ ساله، با ناراحتی گفت که هیچ‌کس هنگام زنگ تفریح با او بازی نمی‌کند. پدرش فوراً پیشنهاد داد بازی جدیدی امتحان کند یا رفتار برون‌گرا‌تری داشته باشد. ولی چیزی که لیلا نیاز داشت احساس ارتباط بود. گفتن «واقعاً حس ناجوری داره» بیشتر کمک می‌کرد تا او احساس کند دیده شده و مورد حمایت است.

کمال‌گرایی به فشار نیاز ندارد

مایلز، ۱۱ ساله، برای نوشتن یک تکلیف درسی کاملاً درمانده شده بود. گفت: «کارم افتضاح خواهد شد.» والدینش که از تعلل او مضطرب بودند، به او گفتند هر طور شده باید کارش را تمام کند. در حالی که مایلز نیاز داشت مطمئن شود کامل نبودن مشکلی ندارد و بداند که ارزش او بیش از یک نمره است.

گاهی سکوت بهترین حمایت است

سوفیا، ۱۴ ساله، بعد از مدرسه با والدینش به تندی رفتار کرد. آنها شروع به نصیحت و صحبت درباره احترام گذاشتن کردند. در حالی که چیزی که سوفیا واقعاً نیاز داشت فضا و یک واکنش آرام بود: «به نظر می‌رسه خسته‌ای. هر وقت آماده بودی، من اینجام.»

وقتی راه‌حل دادن، مسئولیت را از کودک می‌گیرد

الی، ۱۸ ساله، یک مصاحبه دانشگاهی را خراب کرد. با شرمندگی این موضوع را با مادرش در میان گذاشت. مادرش بلافاصله پیشنهاد داد خودش به دفتر پذیرش دانشگاه ایمیل بزند. با اینکه نیت مادر خوب بود، این پیام را منتقل کرد که به توانایی الی در مدیریت بحران اعتماد ندارد. چیزی که الی نیاز داشت این بود: «من بهت اعتماد دارم. این پایان راه نیست.»

چه کارهایی می‌توانید انجام دهید

  • با حضور شروع کنید. کمتر حرف بزنید، بیشتر گوش دهید. قبل از توصیه دادن، آرامش خود را حفظ کنید.
  • احساس را تأیید کنید، نه صرفاً ارائه راه‌حل. گفتن «می‌فهمم چرا الآن این موضوع برات بزرگ و سخت شده» خیلی دلگرم‌کننده‌تر است تا «بیا ببین باید چه کار کنی.»
  • توانمندسازی به جای جایگزینی. بچه‌ها اعتمادبه‌نفس را با مواجهه و حل مشکلات به دست می‌آورند، نه زمانی که کسی همیشه آنها را نجات می‌دهد.

غریزه‌ی حل مشکل از عشق می‌آید. اما قدرت واقعی در «حضور» است. فرزندتان به کسی نیاز ندارد که همه مشکلاتش را حل کند. او نیاز دارد احساس کند توانمند، دیده شده و مورد حمایت است.

پس دفعه بعد که وسوسه شدید سریع پاسخ دهید، مکث کنید، نفس عمیق بکشید و به یاد داشته باشید: «همیشه اولین کار ایجاد ارتباط موثر است.»

✍️ دکتر جفری برنشتاین 
منبع: Psychologytoday.com

مطالب تصادفی

7 فایده بلند صحبت کردن با خود

7 فایده بلند صحبت کردن با خود

به عنوان یک کودک، متوجه شدم که یکی از افرادی که دوست دارم با او صحبت کنم، خودم هستم. این ...

گاو باشیم یا بوفالو؟!

گاو باشیم یا بوفالو؟!

✳️ یک افسانۀ انگلیسی می‌گوید که وقتی طوفان می‌آید هم گاوها و هم بوفالوها از قبل آمدن آن را حس می‌کنند. ...

روش گفتگو با کودک افسرده

روش گفتگو با کودک افسرده

 تهیه شده توسط بخش تحقیق و توسعه پارس‌مسترز ایران گفتگو با کودکان افسرده نیازمند حساسیت و توجه به احساسات آنهاست. در ...

توانایی داستان سرایی و قدرت فروش

توانایی داستان سرایی و قدرت فروش

توانایی داستان سرایی و قدرت فروش خود را بالا ببرید داستان ها به ارائه های مجازی قدرت متقاعدسازی می بخشند. داستان سرایی ...

ما در اسرع وقت پاسخگوی شما خواهیم بود!
ساعات 9 الی 20