تاریخ انتشار : ۱۰:۱۶ ۱۴۰۴/۰۲/۰۶
دسته : آموزش
ممکن است بدون اینکه متوجه باشید به روابط خود آسیب بزنید
هیچ چیز مثل یک گپ طولانی با یک دوست خوب نمیتواند روز بدی را تغییر دهد. ثابت شده که یک تعامل مثبت روزانه با یک دوست میتواند سلامت روانی ما را تقویت کند. از طرف دیگر، یک گفتگوی ناخوشایند یا ناراحتکننده میتواند ما را روزها تحت استرس قرار دهد. پس چگونه اطمینان حاصل کنیم که همه مکالمات ما خوب پیش میروند؟ راه حل جادویی وجود ندارد، اما برخی اشتباهاتی وجود دارد که میتوانیم از آنها اجتناب کنیم تا ارتباط بهتری با دیگران برقرار کنیم.
به عنوان یک فرد اوتیستیک، برخی از هنجارهای اجتماعی دلخواه برای مکالمه را استرسزا میدانم و گفتگوهای ارگانیکی را ترجیح میدهم که به طور طبیعی مسیر خود را طی میکنند. متأسفانه، زندگی من هنوز پر از انواع دیگر مکالمات است! برای همه ما مهم است که بدانیم چه چیزی یک مکالمه خوب را میسازد، چه به طور طبیعی برایمان پیش بیاید چه نه.
قبل از پرداختن به اشتباهات خاصی که ممکن است مرتکب شویم، بیایید درک کنیم که چرا این موضوع اصلاً مهم است. همانطور که ممکن است حدس بزنید، مکالمات ما بر روابط ما تأثیر میگذارند و بسته به چگونگی پیشرفت آنها میتوانند تأثیر مثبت یا منفی داشته باشند. دکتر مگان مارکوم، روانشناس ارشد در AMFM Healthcare میگوید: «اشتباهات مکالمهای اغلب احساس گسست ایجاد میکنند و میتوانند منجر به مشکلاتی در روابط شوند.»
این موضوع برای همه انواع روابط صدق میکند، زیرا بیشتر تعاملات ما حول تواناییهای ارتباطی ما متمرکز است. مارکوم خاطرنشان میکند که «چه این اشتباهات در چارچوب یک بحث شخصی رخ دهد چه تجاری، عواقب منفی زمانی محتملتر است که این اشتباهات مکرراً اتفاق بیفتند.»
با گذشت زمان، این اشتباهات میتوانند به احساس سوءتفاهم در افراد دامن بزنند و دیگران ممکن است در نهایت به کلی از مکالمه اجتناب کنند. — مگان مارکوم، دکترای روانشناسی
اشتباهاتی که هنگام صحبت با دیگران مرتکب میشویم تفاوت بین روابط سالم و پایدار و روابطی است که ممکن است در بلندمدت دوام نیاورند. آنها حتی میتوانند روابط ما را به پایان برسانند. مارکوم توضیح میدهد: «با گذشت زمان، این اشتباهات میتوانند به احساس سوءتفاهم در افراد دامن بزنند و دیگران ممکن است در نهایت به کلی از مکالمه اجتناب کنند.»
در اینجا رایجترین اشتباهاتی که ممکن است صرف نظر از سبک ارتباطیمان مرتکب شویم آورده شده است.
آیا تا به حال سوالی پرسیدهاید فقط برای اینکه خودتان به آن پاسخ دهید؟ این اشتباه تنها ناخوشایند نیست؛ این کار میتواند ما را مغرض نشان دهد زیرا به طور طبیعی ما یک موضوع را مطرح میکنیم تا قبل از آنکه خودمان راجع به آن نظر دهیم دیگری درباره آن صحبت کند. به گفته مارکوم، «این میتواند به طرف مقابل این حس را بدهد که جدی گرفته نمیشود.»
ساکت ماندن وقتی چیزی برای گفتن دارید میتواند چالشبرانگیز باشد. در برخی روابط هر دو طرف صحبت یکدیگر را قطع میکنند و با این اتفاق مشکلی ندارند، اما این بیشتر استثناست تا قاعده.
به طور کلی، شروع به صحبت قبل از اینکه طرف مقابل حرفش را تمام کند بیادبانه و بیاحترامی تلقی میشود. مارکوم خاطرنشان میکند: «قطع کردن صحبت کسی اغلب میتواند به احساس بیارزش شدن یا تحقیر منجر شود»،
همه ما داستانهایی شنیدهایم - یا خودمان تجربه کردهایم - از قرارهای بدی که طرف مقابل نمیتواند از صحبت درباره زندگی خود دست بردارد. این کسلکننده است و میتواند طرف مقابل را با این احساس رها کند که مهم نیستند. برقراری تعادل بین به اشتراک گذاری، قلب یک مکالمه خوب است.
ما میخواهیم باز باشیم و به کسی درباره آنچه برایمان اتفاق میافتد بگوییم، اما نمیخواهیم این موضوع آنها را تحت الشعاع قرار دهد. این میتواند طرف مقابل را به این فکر بیندازد که آیا اصلاً لازم است آنجا باشند! مهم است به یاد داشته باشید که گفتگوها بر اساس پویایی رفت و برگشتی رشد میکنند. هیچ کس نمیخواهد تمام شب تماشا کند که یک نفر توپ تنیس را به دیوار میزند.
وقتی دوست یا عزیزی با مشکلی پیش ما میآید، طبیعی است که بخواهیم به او کمک کنیم تا آن را حل کند - اما ممکن است فقط بخواهد درد دل کند. دانا کاسپرسن، سخنران TEDx، متخصص تعارض و نویسنده کتاب «تعارض یک فرصت است: 20 تصمیم اساسی برای عبور از زمانهای دشوار» میگوید: «یک اقدام رایج و مضر در تعارض این است که وقتی کسی مشکلی را توصیف میکند، به جای اینکه گوش دهیم و تجربه طرف مقابل را تأیید کنیم شروع به نصیحت کردن کنیم.»
ممکن است بخواهیم کمک کنیم، اما توصیههای ناخواسته میتوانند طرف مقابل را به این فکر بیندازد که ما آنها را درمانده میدانیم. کاسپرمن میگوید: «تأثیر پیشنهاد ناگهانی اغلب این است که فرد دارای مشکل هم احساس میکند واقعاً به حرفش گوش داده نمیشود و هم احساس میکند به تنهایی قادر به یافتن راهحلها نیست.»
پرسیدن سوالات برای یک مکالمه خوب حیاتی است، اما باید مطمئن شویم که این سوالات راه را هموار میکنند نه اینکه علامت توقف ایجاد کنند. سوالات بسته سوالاتی هستند که پاسخ بله یا خیر دارند، نه سوالاتی که همصحبت شما را به ادامه گفتگو دعوت میکنند.
تفاوت بین «آیا نوشیدنیتان را دوست دارید؟» و «چه چیزی در مورد نوشیدنیتان دوست دارید؟» میتواند یک سوال را از یک پاسخ تککلمهای به دعوتی برای یک یا دو بند تبدیل کند.
پرسیدن سوالات بعدی نشان میدهد که گوش میدهیم، درگیر هستیم و به شخصی که با او صحبت میکنیم اهمیت میدهیم. اگر سوالی بپرسیم، آنها پاسخ دهند و ما یک موضوع کاملاً جدید را مطرح کنیم، طرف مقابل ممکن است احساس کند که فقط در حال وقتگذرانی هستیم و به آنچه میگویند علاقهای نداریم.
وقتی پاسخ فردی به سوالمان را میشنویم، باید به طور طبیعی ما را به این تمایل برساند که چیزی بیشتر درباره حداقل یک جنبه از آنچه گفتهاند بدانیم. آن نقطه میتواند به یک سوال پیگیری تبدیل شود که نشان میدهد فعالانه گوش میدهیم، حتی اگر فقط بگوییم، «دوست دارم بیشتر درباره آن بشنوم.»
اشاره کردیم که یک مکالمه باید تبادلی رفت و برگشتی باشد، بنابراین بمباران کردن فرد با سوالات بیوقفه چیزی است که باید از آن اجتناب کرد. حتی اگر از لحنی ملایم و دوستانه استفاده کنیم، ممکن است همصحبتمان را مضطرب و تدافعی کنیم. نمیخواهید مثل یک وکیل به نظر برسید و آنها را حس کنند که روی جایگاه شهود هستند.
بعد از هر سوال و جواب، به جای اینکه مستقیماً به سراغ سوال بعدی بروید لحظهای مکث کنید و ببینید آیا طرف مقابل سوالی دارد یا نه.
استفاده از زبان تحقیرآمیز اشتباهی است که باید از آن اجتناب کرد:احترام در بسیاری از جنبههای زندگی همه چیز است و مکالمات هم از این قاعده مستثنی نیستند. مارکوم میگوید: «بزرگترین اشتباهی که میتوان مرتکب شد اساساً عدم احترام به طرف مقابل هنگام مکالمه است.»
او میگوید که «این میتواند خیلی سریع گفتگو را از بین ببرد و مانعی بین دو نفر ایجاد کند.» رفتار تحقیرآمیز میتواند واکنشی مستقیم به چیزی باشد که کسی به ما میگوید، مثل ادعای اینکه بیش از حد واکنش نشان میدهند، یا میتواند عدم تأیید باشد، مثل گفتن «هرچی» وقتی کسی نارضایتی خود را از ما ابراز میکند.
خوشبختانه میتوانیم از این اشتباهات عبور کنیم و گفتگوهای بهتر و کاربردیتری داشته باشیم. بزرگترین کاری که میتوانیم برای جلوگیری از هر یک از اشتباهات فوق انجام دهیم ساده است: با گشودگی گوش دهیم و با احترام رفتار کنیم. به گفته کاسپرسن، باید «با کنجکاوی گوش دهیم و آنچه فرد گفته است را تأیید کنیم.»
کاسپرسن اضافه میکند: «به آنها کمک کنید افکارشان را باز کنند به جای اینکه افکار خود را تحمیل کنید.» گوش دادن فعال به عنوان کلید اساسی ارتباط بهتر شناخته میشود.
ارائه خلاصهای کوتاه از آنچه طرف مقابل گفته است میتواند به شما کمک کند هرگونه خطای احتمالی را سریع اصلاح کنید و از سوءتفاهم جلوگیری کند. — مگان مارکوم، دکترای روانشناسی
برای جلوگیری از سوءتفاهم و اطمینان از مشارکت، میتوانید آنچه همصحبتتان گفته است را خلاصه کنید. مارکوم توصیه میکند «ارائه خلاصهای کوتاه از آنچه طرف مقابل گفته است میتواند به شما کمک کند هرگونه خطای احتمالی را سریع اصلاح کنید و از سوءتفاهم جلوگیری کند... با اجازه دادن به فرد برای شفافسازی و بهبود دقت در درک متقابل.»
در نهایت، میخواهیم تا حد امکان شخصی رفتار کنیم. با استفاده از زبان تأییدکننده و عمل از جایگاه کنجکاوی از تعارض اجتناب کنید. مارکوم میگوید: «سوالات بعدی را بپرسید و اگر مخالف هستید به جای خصومت از زبان خنثی استفاده کنید. چیزی مثل این بگویید، اینطور که من موقعیت را فهمیدم نبود اما کنجکاوم بیشتر درباره دیدگاه شما بشنوم.»
میتوانیم با حضور بیشتر در مکالماتمان از این اشتباهات اجتناب کنیم. وقتی با احترام رفتار کنیم و بخواهیم بیشتر درباره تجربه دیگری بدانیم، اجتناب از قطع کردن صحبت آنها یا صحبت بیوقفه درباره خودمان آسان است. کاسپرسن توضیح میدهد: «با قصد واقعی فهمیدن گوش دهید، بدون حمله یا دفاع از خود ابراز وجود کنید و قبل از اینکه بفهمید واقعاً چه چیزی برای هر دو طرف مکالمه مهم است به سراغ راهکارها نپرید.»
اگر اتفاقاً یکی از این اشتباهات را مرتکب شدید، دیر نیست: هنوز هم میتوانید وضعیت را تغییر دهید. مثلاً کاسپرسن میگوید اگر خودمان را در حال ارائه توصیه ناخواسته یافتیم، به جای گفتن «خب، کاری که باید بکنی اینه که...» میتوانیم بگوییم، «پس به نظر میرسه که [این اتفاق] افتاده، سختترین چیز در این مورد برای شما چیه؟ الان دارید سعی میکنید چه چیزی را بفهمید؟»
خطاهای ارتباطی مثل بازجویی از طرف مقابل یا پرسیدن فقط سوالات بسته میتوانند ویرانیهایی در روابط ایجاد کنند، اما میتوانیم با حضور داشتن، گوش دادن فعالانه، مشارکت داشتن و کسب اطلاعات بیشتر قبل از نتیجهگیری یا فرضیات از آنها اجتناب کنیم.
نویسنده: آریان رسنیک
منبع: verywellmind.com