تاریخ انتشار : ۱۱:۱۰ ۱۴۰۳/۱۲/۱۱
دسته : آموزش
۳ راه برای هدایت و الهام بخشیدن به تیمها
بخش زیادی از آموزشهای رهبری در توستمسترز به رهبری یک تیم مربوط میشود. این مهارتها بهویژه در محیطهای شرکتی قابلاجرا هستند. اما اگر شما بهطور خاص تمایلی به رهبری تیم نداشته باشید چه؟ اگر در موقعیتی نباشید که بتوانید رهبر باشید؟ آیا ممکن است بدون اینکه رهبر باشید، رهبری کنید؟
بله، و اجازه دهید حداقل سه راه را به شما پیشنهاد دهم که این امر حقیقت دارد.
۱. رهبری فکری
من یک رهبر فکری را بهعنوان شخصی میدانم که دانش موجود در یک حوزه خاص را به سطح بعدی میبرد. آنها ممکن است این دانش جدید بر اساس دانش موجود بنا کنند یا از چارچوبهای رایج خارج شوند. این نوع رهبری حتی ممکن است شامل انتخاب یک موضوع پیچیده و بازتعریف آن به شکلی باشد که فهم آن سادهتر شود. اساساً، رهبران فکری کسانی هستند که به طور مستقل فکر میکنند و تفکر را به سمت مثبت پیش میبرند.
من در طول زندگیام به بسیاری از جلسات آموزشی رفتهام. گاهی اوقات چیزی جدید میشنوم، اما اغلب اوقات، مدرس فقط آنچه را که قبلاً گفته شده تکرار میکند. این بهویژه در حوزه کسبوکار خانگی رایج است. اشکالی ندارد. مخاطب نیاز دارد آن اطلاعات را بشنود. و خوب است که مدرس آن را به آنها آموزش میدهد. اما این به این معنا نیست که این فرد یک رهبر فکری است.
یک رهبر فکری فقط آنچه را که مربیاش به او آموخته تکرار نمیکند—بلکه یک گام جلوتر میرود.
بهعنوان یک مدرس مهارتهای سخنرانی، من بهویژه در نوشتن سخنرانی نوآور نیستم. اما در زمینه ارائه، معمولاً مرزها را جابهجا میکنم. آیا این من را یک رهبر فکری میکند؟ شاید، شاید نه. امیدوارم که اینطور باشد.
۲. رهبری الهامبخش
این نوع رهبری شخصی است که با عملکرد، رفتار یا سطح دستاورد خود، دیگران را به دنبال کردن خود الهام میبخشد.
ما این موضوع را در عرصه ورزش زیاد میبینیم. در فصل اخیر بسکتبال کالج زنان در ایالات متحده، کایتلین کلارک، بازیکن ستاره دانشگاه آیووا هاوکیز، سال فوقالعادهای داشت. او رکوردهای امتیاز را شکست و تیمش را به یکی از بهترینهای کشور تبدیل کرد. و در این فرآیند، بسیاری از دختران جوان را به ورزش و کار سخت برای دستیابی به سطح بالای موفقیت الهام بخشید.
او دیده است که یک رهبر الهامبخش است و این نقش را پذیرفته است. شما نیز میتوانید بدون اینکه بدانید، دیگران را الهام بخشید. شما چه کسی را الهام میبخشید؟
۳. رهبری ذهنی
این رهبر بر ذهنیت، چارچوب ذهنی و نگرشهای دیگران تأثیر میگذارد، چه مثبت و چه منفی. آنها فرهنگ تیم را اصلاح، هدایت و راهنمایی میکنند. آیا تا به حال شنیدهاید که کسی بگوید: «این روشی نیست که ما در اینجا کار میکنیم»؟ این نوع رهبری ذهنی است.
سالها پیش، یک بازیکن بیسبال به تیم حرفهای که من دنبال میکردم پیوست. این تیم مدتی بود که موفق نبود، اما این بازیکن از یک تیم قهرمان به اینجا آمده بود. در کمپ تمرینی تیم جدیدش، پیش از شروع فصل، یکی دیگر از بازیکنان با او یک شوخی کرد که او آن را نپسندید. این به این معنا نبود که او نمیتواند شوخی را تحمل کند. او برای موفقیت جدی بود و واضح بود که بازیکن دیگر فقط برای تفریح آمده است. او بهطور جدی بر روی تیم فشار آورد و ذهنیت را تغییر داد. آنها به سمت موفقیت گرایش پیدا کردند و در نهایت قهرمان لیگ جهانی شدند. این بازیکن نحوه تفکر تیم را تغییر داد و یک رهبر ذهنی واقعی بود.
چه بخواهید و چه نخواهید، شما نیز ممکن است یک رهبر ذهنی باشید. شما حتی نیازی به داشتن موقعیت رهبری ندارید تا یکی باشید. آیا شما مثبت هستید و از اهداف تیم حمایت میکنید؟ یا منفی هستید و همیشه شکایت میکنید؟ به هر حال، شما میتوانید یک رهبر ذهنی باشید. واضح است که یکی از انواع رهبری به تیم کمک میکند و دیگری نه.
رهبر فکری باید در یک حوزه تخصص داشته باشد. رهبران الهامبخش و ذهنی اینطور نیستند. آنها میتوانند با نگرش و تلاش خود بر یک فرد یا سازمان تأثیر بگذارند.
در واقع، ممکن است حتی از تأثیری که دارند آگاه نباشند.
به همین دلیل است که باید مراقب آنچه میگوییم و انجام میدهیم باشیم. نگرش، نظرات و حتی وضعیت و رفتار ما میتواند تأثیر بسیار زیادی بر موفقیت یا شکست یک تیم داشته باشد.
چه تأثیری بر دیگران دارید؟ به هر حال، شما یک رهبر هستید.
منبع: Toastmasters.org