تاریخ انتشار : ۱۰:۱۰ ۱۴۰۴/۰۵/۱۸
دسته : آموزش
با آغاز سال تحصیلی جدید، زمینههای بالقوه بسیاری برای تعارض بین والدین و فرزندان نوجوان یا جوان وجود دارد. همانطور که نوجوانان و جوانان میتوانند والدین خود را به تمرین ارتباط آگاهانه دعوت کنند، والدین و مراقبان نیز میتوانند فرزندان خود را به انجام همین کار دعوت کنند.
والدین، توصیه میشود که با گوش دادن شروع کنید.
بهعنوان یک نوجوان، بخش زیادی از گفتوگوهای دشوار شما ممکن است با والدینتان باشد.
بهعنوان یک والد، برخی از دشوارترین گفتوگوهای من با فرزندان نوجوانم است. معمولاً این دشواریها از اینجا ناشی میشود که در زیر هر آشفتگی واقعی که اتفاق میافتد، ما واقعاً یکدیگر را دوست داریم. این عزیزان هستند که بیشترین احتمال را دارند که روی اعصابمان بروند، دکمههایمان را فشار دهند و عصبانیمان کنند.
نوجوانان، اگر موضوع دشواری وجود دارد که میخواهید با والدینتان در میان بگذارید — یک نمره ضعیف؛ شکستن یک قانون خانواده، مدرسه یا حتی قانون رسمی؛ فعالیت جنسی؛ مصرف مواد مخدر؛ تمایل به کمی استقلال و فرصت انجام دادن کارها به شیوه خودتان؛ نیاز به اینکه والدینتان بیشتر حمایت کنند؛ انتخاب مسیری متفاوت از آنچه برایتان تعیین کردهاند — این تمرین میتواند کمککننده باشد.
همانند سایر تمرینها، ممکن است در ابتدا این کار کمی عجیب یا بیش از حد ساختاریافته به نظر برسد. و بهخصوص اگر شما و والدینتان بارها بر سر یک موضوع خاص درگیر شده باشید، بحث کردن درباره آن با استفاده از یک ساختار جدید و هدفمند میتواند بسیار مفید باشد.
در این لحظه ممکن است شما و والدینتان در حال جر و بحث باشید یا اوضاع خوب، یا حتی عالی باشد. فرقی نمیکند؛ من شما را تشویق میکنم که متن نامه زیر را همین حالا با والدینتان به اشتراک بگذارید. به این ترتیب، دفعه بعد که موضوع دشواری برای بحث وجود دارد، همه آماده خواهند بود که این شیوه جدید ارتباط را تمرین کنند، اصول اولیه را درک کرده و موافقت کرده باشند که از این ساختار استفاده کنند.
نوجوانان، برای معرفی این شیوه جدید ارتباط به والدین، میتوانید جاهای خالی نامه زیر را پر کنید و یک نسخه واقعی به آنها بدهید، نامه را با صدای بلند برایشان بخوانید یا صرفاً این فرآیند را با کلمات خودتان به اشتراک بگذارید. اگر آخرین گزینه را انتخاب میکنید، مطمئن شوید که همه مراحل را ذکر کردهاید.
والدین عزیز،
میخواهم درباره ___________ با شما صحبت کنم. از آنجا که این موضوع سنگینی است، از شما میخواهم که کاری جدید امتحان کنیم و موافقت کنیم که از این قالب استفاده کنیم، که به طور خاص برای تقویت شنیدن و درک طراحی شده است. برای شروع، من _____ دقیقه (زمان مورد توافق) خواهم داشت تا صرفاً دیدگاه، احساسات، تجربه و درخواستهایم را بیان کنم. از جملات «من» استفاده میکنم، نه اتهامات. شما خواهید شنید و تا جایی که میتوانید، حرفم را قطع نکنید، مخالفت نکنید، نگرانیهایتان را بیان نکنید، یا حرف خودتان را چه با صدای بلند و چه در ذهن مطرح نکنید. باز هم، تا حد امکان، با قلب خود به آنچه میگویم گوش دهید.
سپس ما یک دوره آرام شدن به مدت ______ دقیقه/روز (زمان مورد توافق) خواهیم داشت.
قبل از اینکه پاسخ خود را بیان کنید، خلاصهای از آنچه شنیدید میگویید و به من اجازه میدهید هر چیزی را که اشتباه برداشت کردهاید، شفاف کنم.
سپس شما _____ دقیقه خواهید داشت تا صرفاً دیدگاه، احساسات، تجربه و درخواستهایتان را بیان کنید. من گوش خواهم داد و تا جای ممکن حرفتان را قطع نکنم، مخالفت نکنم، نگرانیهایم را بیان نکنم یا در ذهن خودم جواب ندهم. باز هم، تا حد امکان، با قلبم به آنچه میگویید گوش خواهم داد.
بعد، پس از یک دوره خنککردن دیگر به مدت _____ دقیقه/روز، و قبل از اینکه پاسخ خود را بیان کنم، خلاصهای از آنچه شنیدم میگویم و به شما اجازه میدهم هر چیزی را که اشتباه برداشت کردهام شفاف کنید. سپس، مکالمهای آرام و آگاهانه دوطرفه خواهیم داشت. هرگاه کسی حس کرد که اوضاع داغ شده، میتواند علامت «تایماوت» نشان دهد و همه متوقف میشویم و پنج نفس کامل، آرام و عمیق میکشیم.
قبل از شروع تمرین این شیوه جدید ارتباط، میپذیریم که ممکن است به الگوهای قدیمی برگردیم، که ایجاد عادات جدید زمان میبرد و اینکه ممکن است همچنان به توافق نرسیم یا راهحل مورد توافقی پیدا نکنیم. هدف این تمرین این است که در سختترین لحظاتمان، به شنیدن و درک واقعی یکدیگر کمک کنیم.
عناصر اساسی این فرآیند این است که گوینده (کسی که گفتوگو را شروع میکند) موافقت میکند که دیدگاه، احساسات، تجربه و درخواستهای خود را با استفاده از جملات «وقتی تو… من احساس…» بیان کند، نه اتهامات.
(نوجوان: «وقتی میگویی بیشتر تلاش کن، در حالی که من واقعاً تلاش میکنم، احساس ناامیدی و تنهایی میکنم.»
والد: «وقتی به پیامکهای من پاسخ نمیدهی، نگران و ناامید میشوم.»)
توجه: احساسات شکلهای مختلفی از خشم، غم، شادی، ترس، آسیب، تنهایی هستند…
همچنین توجه داشته باشید که «احساس میکنم که تو…» و «احساس میکنم مثل اینکه تو…» اتهام هستند، نه احساس.
شنونده موافقت میکند که با قلب گوش دهد، بدون قطع کردن، مخالفت کردن یا ابراز نگرانی، بدون ساختن پاسخ یا استدلال مقابلهای چه با صدا و چه در ذهن؛ و پس از یک مکث توافقشده که حداقل ۴۵ دقیقه باشد، خلاصهای از آنچه شنیده و درک کرده بیان کند و درخواست شفافسازی کند.
همه موافقت میکنند که نفس بکشند و به افکار، احساسات، حسهای فیزیکی و فرضیات خود توجه کنند… وقتی ظاهر میشوند… و زمانی که اوضاع داغ شد، مکث کنند، نفس بکشند، از نو آغاز کنند، حس شوخطبعی داشته باشند و تعهد خود را برای شنیدن واقعی یکدیگر و پیدا کردن راهحلهای خلاقانه تازه کنند.
اگر نتوانیم مکالمه را به تنهایی مدیریت کنیم، از یک دوست خردمند یا یک متخصص آموزشدیده کمک خواهیم گرفت.
با عشق،
فرزندتان
والدین عزیز،
فرزندتان خردمندانه انتخاب کرده است که تمرین آگاهی را آغاز کند و با شجاعت از شما دعوت کرده است که روشهای جدید و مؤثرتری برای ارتباط ایجاد کنید. من شما را تشویق میکنم که همینجا مکث کنید و کاملاً متعهد شوید که دفعه بعد که موضوع دشواری را با فرزندتان مطرح میکنید، این تمرین را با تمام وجود انجام دهید.
من میدانم که خودم بیشتر زمانی احتمال دارد حرف فرزندانم را نشنوم و دیدگاهم را تحمیل کنم که، ورای هر استدلال منطقی که مطرح میکنم، نگران یا ترسان از سلامت فرزندانم و تأثیرات منفی آینده انتخابهایشان هستم.
وقتی آگاه هستم، میتوانم از نگرانیها، ترسها و میل به کنترل خود آگاه شوم، سپس نفس بکشم، و گوش بدهم، گوش بدهم، گوش بدهم، بدون اینکه پاسخهای مقابلهای آماده کنم. سپس، وقتی واقعاً حرف فرزندم را شنیدم، میتوانم شروع کنم به بررسی راهحلهای بالقوه… و گاهی پاسخ من همچنان یک «نه» ساده والدین است. این فرآیند امکان اینکه صرفاً دیکته کنم چگونه پیش خواهد رفت را به حداقل میرساند، بدون اینکه ابتدا واقعاً حرف و درک فرزندم را داشته باشم.
هرچند نقشههای بالا برای نوجوانان و والدین تهیه شده است، این اصول در هر مکالمه بالقوه دشواری کاربرد دارد — نوجوان/والد، همسر/همسر، عروس/مادرشوهر، ورزشکار/مربی، کارمند/مدیر.
✍️ امی سالتزمن
🌐 Psychologytoday.com