تاریخ انتشار : ۱۲:۳۲ ۱۴۰۴/۰۱/۰۹
دسته : آموزش
اکثر مردم فکر میکنند که یک شریک عاطفی «خوب» میخواهند. یک فرد خوب فردی است که با ملاحظه و سازگار است؛ پس چه چیزی وجود دارد که قابل قبول نباشد؟ و در واقع، خوب بودن در یک شریک در ابتدا میتواند جذاب باشد، زیرا اصطکاکها را محدود میکند و آنها را به راحتی قابل تحمل میسازد. اما برخی از این رفتارهای مثبت ممکن است به قیمت ویژگیهای مطلوبتری مانند مهربانی واقعی یا اصالت تمام شوند، که هر دو ممکن است گاهی اوقات در فردی که همیشه در حال «خوب بودن» است، به صورت توامان سخت با هم وجود داشته باشند. نسبت به وجود این رفتارها در یک شریک فعلی یا احتمالی خود محتاط باشید:
یکی از جنبههای خوب بودن این است که فردی به رفاه شما اهمیت بدهد و از سوی دیگر، اینکه فردی دائماً حال شما را زیر نظر داشته باشد، موضوع دیگری است. احساس اینکه یک شریک همیشه در حال نظارت بر روحیه شما است میتواند خستهکننده و خفقانآور باشد و این احساس را به وجود بیاورد که آنها با احساسات شما مانند غم، خشم، گناه، یا ناامیدی راحت نیستند. ناراحتی آنها میتواند به یک درخواست نانوشته تبدیل شود که شما باید شاد شوید تا آنها احساس راحتی کنند.
اختلاف نظرها و مشاجرات دشوار هستند، بنابراین ممکن است ابتدا از اینکه شریک شما از درگیری با شما اجتناب میکند، قدردانی کنید. به نظر میرسد که آنها کاملاً کمتوقع هستند اگر از مطرح کردن موضوعات دشواری که ممکن است تنش ایجاد کند، خودداری کنند. با این حال، همانطور که مزارع به هر دو نور خورشید و باران نیاز دارند، درگیریهای سازنده برای یک رابطه سالم ضروری است. در غیر این صورت، اختلافها و سوءتفاهمها سرطانی میشوند و احساس بیگانگی و کینه را ایجاد میکنند.
شریکی که خیلی خوب است، زمانی که نوبت به تصمیمگیری درباره رستوران، برنامهریزی تعطیلات آخر هفته یا انتخاب چیزی برای تماشا میرسد، از شما میپرسد که چه چیزی میخواهید انجام دهید. اما در حالی که خوب است که آنها اطمینان حاصل کنند که صدای شما شنیده میشود، آیا آنها ترجیحات خود را ندارند؟ حقیقت این است که همکاری از تسلیم شدن درستتر است. به جای شریکی که فقط تصمیمات شما را تأیید میکند، شما به کسی نیاز دارید که ابتکار عمل را به دست بگیرد، زمانی که شما از هدایت خسته هستید، بتواند رهبری را بر عهده بگیرد و بار تصمیمگیری را تقسیم کند.
زمانی که کسی نقطهنظر شما را تأیید میکند، احساس خوبی به شما دست میدهد—برای مثال، وقتی بهطور خودکار در یک درگیری به نفع شما برمیخیزند، یا زمانی که یک پیراهن جدید خریدید و واقعاً میخواهید آنها از آن خوششان بیاید، سریعاً حمایت میکنند.
اما حتی اگر بخواهید شریکتان همیشه با شما موافق باشد، گاهی اوقات آنچه نیاز دارید، کسی است که حقیقت دردناک را به شما بگوید. اگر در یک مشاجره با خواهر خود ناعادلانه رفتار میکنید، شنیدن این نکته از طرف شریکتان، حتی اگر در ابتدا شما را عصبانی کند، مفید خواهد بود. و اگر پیراهنی که خریدید، از نظر اندازه یا رنگ مناسب نیست، در واقع، خوب است که یک شریک به شما بگوید.
در نهایت متوجه خواهید شد که همیشه گفتن آنچه شما میخواهید بشنوید، به نوعی کاهلانه است و شریکی که این کار را میکند، بیشتر شبیه یک آشنا است که نمیخواهد با شما صادق باشد و خطر بر هم زدن وضعیت را بپذیرد.
بهترین شراکتها به پیشرفت متقابل منجر میشوند و این تنها زمانی ممکن است که یک شریک مایل باشد نظرات خود را ابراز کند و کار سخت بیان واقعیتها را انجام دهد.
چه چیزی بهتر از بودن با کسی که دنیای او به دور شما میچرخد؟ هرچند این موضوع به نظر خوب میرسد، اما وقتی که شما مهمترین بخش زندگی یک شریک هستید چالشهای جدی وجود دارد.
اولاً، فشار زیادی در بودن به عنوان شماره یک شخص دیگری وجود دارد. ثانیاً، اگر شریک شما این نقش را به عهده بگیرد و در نتیجه خود را نسبت به شما «کوچک و ناچیز» ببیند برای او خوب نیست. ثالثاً، شما باید (و احتمالاً میخواهید) که شریکتان به همان اندازه که شما به رابطهتان اضافه میکنید، چیزهای زیادی به آن بیفزاید. اگر شما محور تمام فعالیتهای آنها باشید، چگونه میتوانند به شما کمک کنند تا دنیای خود را گسترش دهید؟
شما از رابطه با یک انسان کامل که علایقش متمرکز بر شما نیست، بیشتر بهرهمند خواهید شد. آنها میتوانند با شدت شما را دوست داشته باشند و همچنین در چیزهایی که هیچ ارتباطی به شما ندارند، معنا و عمق پیدا کنند.
با یک شریک که بیش از حد مهربان است، مهربانی به قیمت صداقت تمام میشود—و یک شریک صادق شرط بهتری برای رابطهای پایدار در طولانیمدت است. آنها حقیقت را به گونهای بیان نمیکنند که امروز را آسان کند اما به قیمت فردا باشد. آنها مایلند بهطور کامل خودشان باشند—و میخواهند شما نیز تماماً همانی باشید که هستید.
اگر این رفتارها را در شریک خود مشاهده میکنید، ممکن است زمان آن رسیده باشد که یک گفتوگوی صادقانه داشته باشید. در سوی دیگر مهربانی میتواند یک رابطه غنیتر و با بافت بیشتری وجود داشته باشد—رابطهای که برای ماندگاری ساخته شده است.
منبع: psychologytoday.com