تاریخ انتشار : ۰۹:۲۹ ۱۴۰۳/۱۲/۲۷
دسته : آموزش
در یکی از محبوبترین سخنرانیهای TED، روانشناس هارواردی، ایمی کادی، تحقیقات خود را در مورد قدرت ژست گرفتن (Power Posing) به اشتراک گذاشت. به عبارت دیگر، ایستادن یا نشستن با بدن تا حد ممکن باز (مثل ژست سوپرومن) باعث کاهش هورمونهای استرس، افزایش سطح تستوسترون (هورمون قدرت) و باعث میشود ظاهر و احساس اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید.
مطالعه او به سرعت معروف شد و ژست قدرت گرفتن به یک کار رایج قبل از جلسات مهم، مصاحبهها و ارائهها تبدیل شد تا موفقیت افراد را تضمین کند.
علم: در سال ۲۰۱۵، گروهی از پژوهشگران مطالعه ایمی کادی را با پنج برابر شرکتکننده بیشتر تکرار کردند و نتوانستند هیچ نشانهای از اعتبار نتایج او پیدا کنند. مشکوک است که کادی و همکارانش یا در مطالعه خود اشتباه کردهاند یا دادهها را دستکاری کردهاند تا به نتیجه آماری معناداری برسند.
پس از شنیدن درباره مطالعه کادی، بسیاری از افراد گزارش دادند که ژست قدرت گرفتن به آنها کمک کرده احساس اعتماد به نفس بیشتری داشته باشند. این احساسات ممکن است نتیجه اثر دارونما (Placebo Effect) باشد، زیرا آنها از زبان یک فرد تحصیلکرده شنیدهاند که ژست قدرت گرفتن موثر است. با این حال، تحقیقات اخیر نشان میدهد که اجتناب از ژستهای بدنی بسته (مثل قوز کردن یا جمع کردن دستها) میتواند به بهبود خلق و خو کمک کند. ژست قدرت گرفتن ممکن است تفاوت بزرگی ایجاد نکند، اما شاید بد نباشد آن را امتحان کنید و ببینید چه احساسی دارید!
یک باور رایج در حلقههای خودیاری و انگیزشی این است که باورهای ناخودآگاه شما تعیینکننده نتایج زندگیتان هستند. این مفهوم رفتار انسانی میگوید اگر باورهای منفی در عمق وجودتان داشته باشید، آنها در زندگی روزمره به شکل شکستها یا موانع ظاهر میشوند. در مقابل، باورهای مثبت منجر به موفقیت و خوشبختی خواهند شد.
این ایده میگوید که با تغییر این باورهای ریشهدار، میتوانید مسیر زندگی خود را به طور اساسی تغییر دهید.
علم: درست است که باورهای ما میتوانند بر اقدامات و درک ما تأثیر بگذارند، اما این تصور که آنها به طور کامل زندگی ما را کنترل میکنند، گمراهکننده است. در واقع، رفتار و موفقیت ما تحت تأثیر عوامل زیادی از جمله محیط، ژنتیک، فرصتها و تصمیمگیریهای آگاهانه قرار دارد. مفهوم یک باور ناخودآگاه واحد که سرنوشت ما را شکل میدهد، عوامل خارجی که نقش مهمی در زندگی ما دارند را نادیده میگیرد.
پروفسور بن نیوول میگوید: «شواهدی که نشان دهد تصمیمگیریهای ما به شدت تحت تأثیر اطلاعاتی است که کاملاً خارج از آگاهیمان قرار دارد، توسط علم تأیید نشده است.»
این یک افسانه است که در روابط عاطفی، شما به افرادی جذب میشوید که بسیار متفاوت از شما هستند. یک دلیل اصلی محبوبیت این افسانه این است که مردم به این منطق نادرست باور دارند که ما به شرکای بالقوهای جذب میشویم که ویژگیهای متضاد ما را دارند، زیرا آنها جذابتر هستند و یک رابطه متعادل ایجاد میکنند.
علم: تحقیقات فراوان نشان میدهد که برعکس این موضوع درست است؛ ما به شرکای بالقوهای جذب میشویم که شبیه به خودمان هستند. نه تنها این، بلکه شباهت نشاندهنده موفقیت بلندمدت در رابطه نیز هست، زیرا افراد مشابه معمولاً در مورد مسائل بیشتری توافق و ترجیحات ارتباطی یکسانی دارند.
دنیای کسبوکار امروز بیش از هر زمان دیگری مشتاق ترویج همکاری است، بر اساس این باور رایج که چندین فکر بهتر از یک فکر عمل میکنند. درست است که ما از دریافت بازخورد و یادگیری از یکدیگر سود میبریم، اما این افسانه وجود دارد که گروهها میتوانند ایدههای بیشتر و بهتری نسبت به افراد تنها خلق کنند.
علم: بر اساس گزارشهای انستیتوی گرافیک آمریکا (و بسیاری از مؤسسات تحقیقاتی دیگر)، جلسات طوفان فکری گروهی سه ویژگی دارند که خلاقیت را محدود میکنند:
۱. لنگر انداختن (Anchoring): این سوگیری شناختی باعث میشود که پس از «لنگر انداختن» روی یک ایده خاص، به سختی بتوانیم گزینههای دیگر را در نظر بگیریم. گروهها اغلب در ابتدای جلسه به یک ایده خوب میرسند و پس از آن نمیتوانند ایدههای بیشتر و بالقوه بهتری ارائه دهند.
۲. تفکر گروهی (Groupthink): لنگر انداختن توسط تفکر گروهی تقویت میشود. تفکر گروهی زمانی اتفاق میافتد که فشار همسالان (چه عمدی باشد یا نه) باعث میشود اعضای گروه به یک شکل فکر کنند، که این امر مانع از بیان یا حتی شنیده شدن ایدههای منحصر به فرد میشود.
۳.فشار: نیاز به ارائه ایدههای خوب در لحظه، در حالی که توسط همکارانی احاطه شدهاند که ممکن است بخواهند آنها را تحت تأثیر قرار دهند، میتواند فشار زیادی به برخی افراد وارد کند و توانایی آنها برای تفکر خلاقانه را محدود کند.
به جای طوفان فکری گروهی، به افراد فرصت دهید به صورت فردی یا در گروههای کوچک تا حد امکان ایدههای خلاقانه ارائه دهند، سپس ایدههای خود را با تیم به اشتراک بگذارند تا بازخورد بگیرند.