تاریخ انتشار : ۰۹:۲۵ ۱۴۰۳/۱۲/۱۹
دسته : آموزش
ما در دنیایی زندگی میکنیم که به سمت خودخواهی و فردگرایی متمایل است. این شیوه زندگی میتواند تأثیرات منفی بر روابط انسانی و جامعه داشته باشد.
داستانی قدیمی وجود دارد که مردی سالخورده در حال کاشتن درختی میوهای است. یک جوان که از آنجا میگذشت، از او پرسید: «چی کار میکنی؟»
مرد سالخورده پاسخ داد: «دارم یک درخت میوه میکارم.»
جوان پرسید: «این درخت چقدر طول میکشد تا میوه بدهد؟»
مرد سالخورده گفت: «شاید ۴۰ سال.»
جوان متعجب شد و گفت: «اما تو دیگر زنده نخواهی ماند. تو نمیتوانی میوهاش را بخوری. چرا وقت و انرژیات را هدر میدهی؟»
مرد سالخورده با لبخند پاسخ داد: «نه، من به دنیایی میوهدار رسیدم، پس برای آیندهام میکارم. امیدوارم نسلهای بعدی از میوههای این درخت لذت ببرند.»
این داستان ساده، حکمت عمیقی درباره دلیل وجود ما دارد. این سؤال را مطرح میکند: نقش ما در زندگی چیست و چه مسئولیتی نسبت به آینده داریم؟
زندگی مدرن ما را به سمت تفکر«من» سوق میدهد. سوالاتی مانند:
این نوع تفکر میتواند همانطور که جوان در داستان نشان داد منجر به کوتاهنگری شود.
اما مرد سالخورده در دنیای «ما» زندگی میکرد. او درک میکرد که زندگی تنها دربارهی گرفتن نیست، بلکه دربارهی دادن و خدمت به دیگران است. نگرش «ما» بر پایهی ارتباط، مسئولیت و میراث است. او میدانست که هر عمل او میتواند تأثیرات مثبتی بر دیگران و آینده داشته باشد.
من سه مرحله کلیدی را در تحقق انسانی شناسایی کردهام که آن را «مسیر به زندگی بهینه» مینامم: قبول، رشد و خدمت.
قبول:
رشد:
خدمت:
بسیاری از جنبههای زندگی مدرن ما را به سمت ذهنیت «من» میکشانند—به دنبال رضایت آنی، نتایج سریع و موفقیت شخصی. اما هدف واقعی از ما میخواهد که به دورنگری فکر کنیم. این به معنای کاشتن درختانی است که ممکن است هرگز زیر سایهی آنها ننشینیم و مشارکت در ساختن دنیایی که پس از ما باقی بماند.
پاسخ به این سؤال در لذتهای زودگذر یا موفقیتهای شخصی نیست. مرد سالخورده درک کرده بود که زندگیاش بخشی از چیزی بزرگتر است و او به نسلهای بعدی متصل است.
سوال برای ما این است: چرا ما اینجا هستیم؟
من فکر میکنم تنها یک هدف وجود دارد:
برای اینکه این دنیا را بهتر از آنچه که یافتهایم، برای نسلهای آینده بسازیم. این هدف به ما انگیزه میدهد تا در زندگی به دیگران خدمت کنیم و میراثی مثبت برای آینده به جا بگذاریم.