تاریخ انتشار : ۰۹:۱۲ ۱۴۰۳/۱۲/۱۸

  دسته : آموزش

آزمون‌های شخصیت، یک صنعت چند میلیارد دلاری، در همه جا وجود دارند—از فرآیندهای استخدامی تا تمرینات تیم‌سازی و حتی در پلتفرم‌های اجتماعی مانند اینستاگرام و تیک‌تاک. در حالی که روانشناسان به دقت و اعتبار این آزمون‌ها شک دارند، اما این آزمون‌ها می‌توانند درک ما از خود، همدلی و ارتباطات را بهبود بخشند، به شرطی که به نتایج آن‌ها با احتیاط نگاه کنیم.

در نهایت، چنین ارزیابی‌هایی می‌توانند به ما کمک کنند تا نحوه کار و تعامل با دیگران را بهبود دهیم.

در حالی که بسیاری از آزمون‌های شخصیت ادعا می‌کنند که از تحقیقات پشتیبانی می‌شوند، تنها یک آزمون است که به طور منظم توسط روانشناسان استفاده می‌شود: پنج عامل بزرگ، که به عنوان مدل پنج عاملی یا OCEAN نیز شناخته می‌شود.

پنج عامل بزرگ

آزمون پنج عامل بزرگ شخصیت را بر اساس پنج ویژگی ارزیابی می‌کند: گشودگی به تجربه، وظیفه شناسی، برون‌گرایی، توافق‌پذیری و روان‌رنجوری.  برخلاف آزمون‌های مبتنی بر نوع—که افراد را بر اساس ویژگی خاصی دسته‌بندی می‌کنند—پنج عامل بزرگ یک طیف از تمایلات رفتاری و عاطفی را توصیف می‌کند و بینش‌هایی را بدون قرار دادن شما در یک دسته خاص ارائه می‌دهد. این رویکرد به درک تمایلات شما نسبت به تغییر، تعامل و مدیریت استرس کمک می‌کند و درک عمیق‌تری از نحوه ارتباط ما با خود و دیگران فراهم می‌کند.

مارتا منارد، دانشمند رفتاری در بلیهام، واشنگتن، می‌گوید: «من قدرت آزمون‌های [پنج عامل بزرگ] را در درک بیشتر درباره ترجیحات یا قوت‌های ذاتی خود در محیط کار می‌بینم.» درک سطح برون‌گرایی یا توافق‌پذیری شما به شما در تصمیم‌گیری‌های پایدارتر در مورد نحوه کار کمک می‌کند. و دانستن ترجیحات دیگران به شما این امکان را می‌دهد که با سهولت بیشتری همکاری کنید. «اما مهم است که به یاد داشته باشید که این ویژگی‌ها همه در یک طیف قرار دارند و نه در دو دسته، سیاه یا سفید.» او می‌افزاید: «زمینه نیز نقش مهمی دارد.»

اما ممکن است شما با سیستم‌های نوع شخصیت آشنا باشید که افراد را بر اساس نحوه تفکر و عمل کردن‌شان دسته‌بندی می‌کنند.

 MBTI (مایرز-بریگز)

MBTI  توسط یک تیم مادر و دختری، که هیچ‌کدام روانشناس نبودند، بین دهه‌های 1920 و 1980 توسعه یافته است. سیستم مایرز-بریگز چهار جفت ویژگی را بررسی می‌کند: برون‌گرایی/درون‌گرایی (E/I)، شهود/حس (N/S)، تفکر/احساس (T/F) و ادراک/قضاوت (P/J) . نتایج آزمون شما به شما می‌گوید که کدام‌یک از 16 ترکیب نوع مایرز-بریگز شماست . به عنوان مثال، من یک INTP هستم و همسرم یک ENFJ است.

روانشناسان شخصیت، دن مک‌آدامز و ویلیام دانلوپ، اشاره می‌کنند که نه تنها ویژگی‌های آزمون MBTI از نظر روانشناختی مشکوک است، بلکه ایده نوع شخصیت نیز کاهش‌دهنده و غیرمعتبر است.

با وجود عدم پشتیبانی علمی از اعتبار MBTI، کارفرمایان به طور مکرر از آن برای استخدام، مشاوره و مدیریت کارکنان استفاده می‌کنند. و بسیاری از افراد یافتن نوع خود و انواع دیگران را بسیار ارزشمند می‌دانند. سیستم MBTI واژه‌نامه‌ای برای تیم‌ها فراهم می‌کند تا نیازهای خود را با کمترین انگ همراه بحث کنند.

به عنوان مثال، همسر من (که همچنین شریک تجاری من است) و من از این سیستم برای مدیریت رویکردهای مختلف خود در مدیریت پروژه و روابط با مشتریان بهره می‌بریم. در مدیریت پروژه، تمایلات قضاوتی او (J) از فرآیند محور بودن ما حمایت می‌کند و تمایلات ادراکی من (P) به ما یادآوری می‌کند که باید انعطاف‌پذیر باشیم. در روابط با مشتریان، تمایلات تفکری من (T) به من فاصله و عینیت می‌دهد، در حالی که تمایلات احساسی او (F) روابط گرمی با مشتریان‌مان ایجاد می‌کند.

انیاگرام

یک ارزیابی شخصیت معروف دیگر که به آن انیاگرام گفته می‌شود، توسط فیلسوف بولیویایی، اسکار ایچازو در نیمه قرن بیستم توسعه یافته است و نگاهی منحصر به فرد به موضوع شخصیت ارائه می‌دهد.

روانشناسان شخصیت را در سه بعد تعریف می‌کنند: چگونه با دیگران و جهان تعامل می‌کنید (اجتماعی)، چه باورها و اهدافی شما را هدایت می‌کند (محرکی) و داستان شما درباره خودتان (روایتی). سیستم ایچازو فرض می‌کند که انگیزه‌های ما بر روی هدف خاصی (به عنوان مثال، شناخت، نفوذ، منحصر به فرد بودن و غیره) متمرکز می‌شود که نحوه دیدن ما از جهان، نحوه تکامل روایت درونی ما و نحوه رفتار ما را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

مانند MBTI، روانشناسان انیاگرام را به عنوان یک ارزیابی شخصیت معتبر نمی‌شناسند، اما هنوز هم طرفداران زیادی دارد.

کیت تایسون، که صاحب یک آژانس حسابداری است، از انیاگرام با اعضای تیم خود برای کمک به توسعه «راهنمای عملیاتی شخصی» استفاده می‌کند. تایسون می‌گوید او یک «فکر کننده و ارتباط‌ گیرنده انتزاعی» است، در حالی که اعضای تیم او عمدتاً «فکر کنندگان و ارتباط‌ گیرندگان عینی» هستند. انیاگرام «هشدار مفیدی برای درک تفاوت‌های ارتباطی» فراهم می‌کند.

کیت هالیس، نویسنده، بیان می‌کند که او از این سیستم به عنوان «یک چارچوب برای رشد و نه یک حقیقت ثابت درباره خودمان» قدردانی می‌کند. هالیس می‌گوید انیاگرام ابزارهایی را برای کاربرد مستقیم در نویسندگی به او می‌دهد. «دانستن نوع یک مشتری به من کمک می‌کند سریعاً به آنچه که آن‌ها به طور طبیعی در آن خوب هستند، نزدیک شوم و پیام‌هایی را شناسایی کنم که انواع دیگر با آن‌ها هماهنگ خواهند بود.»

سیستم‌های نوع شخصیت، مانند MBTI و انیاگرام، شخصیت‌های متنوع انسانی را به دسته‌های منظم کاهش می‌دهند. این سیستم‌ها همچنین به نظر می‌رسد که در ارائه نتایج پیش‌بینی‌شده برای افراد سفیدپوست، حرفه‌ای و نوروتیپیک، موفق‌تر عمل می‌کنند—بنابراین ارزش نسبی این سیستم‌ها احتمالاً برای افراد از گروه‌های مختلف کمتر است.

نوع شخصیت‌ها و رسانه‌های اجتماعی

هر دو سیستم MBTI و انیاگرام در رسانه‌های اجتماعی بسیار محبوب هستند. وقتی با استف هال، بنیان‌گذار Nine Types Co.، یک کسب‌وکار کالیفرنیایی متمرکز بر افزایش دانش انیاگرام و چگونگی کاربرد آن در افراد و سازمان‌ها، در مورد این پدیده صحبت کردم، او توضیح داد که محتوای مبتنی بر شخصیت «با الگوریتم‌ها بسیار سازگار» است. هال به من می‌گوید: «به اشتراک‌گذاری یک گرافیک در داستان‌های شما به مردم می‌گوید که - اینجا یک نقشه برای صحبت با من است—مردم این را دوست دارند.»

وقتی ما میم‌هایی درباره ویژگی‌های خاص افراد نوع شخصیت، مثل اینکه افراد نوع سه انیاگرام چقدر به موفقیت اهمیت می‌دهند یا افراد ENFJ چقدر اجتماعی هستند، به اشتراک می‌گذاریم، در واقع همان نوع دسته‌بندی اجتماعی را تکرار می‌کنیم که پلتفرم‌هایی مانند اینستاگرام و تیک‌تاک استفاده می‌کنند.

ما در واقع ویژگی‌های منحصر به فرد خود را با برچسب‌های ساده‌ای که همه ما را شبیه به هم می‌کند، عوض می‌کنیم. به عنوان مثال، برای اینستاگرام، من یک زن میانسال هستم که صاحب خانه‌ام و از تفریحات در فضای باز لذت می‌برم. ولی به انیاگرام، من فردی بلندپرواز اما ناامن هستم که به خودپسندی و جلب توجه تمایل دارم. هیچ‌کدام از این توصیف‌ها نادرست نیستند، اما آن‌ها تمام حقیقت من نیستند.

بینش‌هایی برای ارتباط و همکاری

وقتی با احتیاط استفاده شوند، مدل پنج عامل بزرگ شخصیت و سیستم‌های نوع شخصیت محبوب می‌توانند ارتباطات را مؤثرتر و کارآمدتر کنند.

هالیس، نویسنده از مریلند، می‌گوید که او از انیاگرام برای مشاهده رفتار خود و هدایت آن به روش‌هایی که برای او بهتر است و بیشتر با مشتریانش هم‌خوانی دارد، استفاده می‌کند. وقتی احساس می‌کند که به سمت «عجیب» و «غیرعادی» متمایل شده، به خود یادآوری می‌کند که نقاط قوت واقعی‌اش «عمق» و «ریزه‌کاری» است. تایسون، که صاحب آژانس حسابداری در ورمانت است، اضافه می‌کند که او از انیاگرام برای بررسی نحوه ارائه بازخورد به اعضای تیم خود استفاده می‌کند (برای مثال، انتخاب یک محیط و لحن مناسب).

تایسون همچنین می‌گوید که برای او مهم است که آزمون‌های شخصیت را به عنوان یک فعالیت اختیاری پس از استخدام مطرح کند. وقتی تیم درباره نتایج بحث می‌کند، همیشه یک «فعالیت کم‌خطر» است. این گفتگوها «نقطه شروعی برای صحبت درباره خودمان و نحوه ارتباط‌مان با یکدیگر» هستند.

همدلی شناختی

صرف نظر از اینکه کدام سیستم شخصیت را ترجیح می‌دهید، این سیستم‌ها روشی مفید برای تمرین همدلی شناختی ارائه می‌دهند—درک بیشتر درباره اینکه دیگران چه فکر می‌کنند و چه احساسی دارند. در حالی که همدلی معمولاً به عنوان یک پدیده احساسی در فرهنگ عامه مورد بحث قرار می‌گیرد، فیلسوفان و روانشناسان اشاره می‌کنند که یک شکل حیاتی از همدلی، همدلی شناختی است. نحوه تفکر ما درباره دیدگاه یا تجربه دیگران به ما کمک می‌کند تا در کنار واکنش‌های احساسی خود بمانیم.

در حالی که ما تمایل داریم از دیگران انتظار داشته باشیم که به موقعیت‌ها به همان شیوه‌ای که ما عمل می‌کنیم، پاسخ دهند، نوع شخصیت‌ها به ما یادآوری می‌کند که راه‌های مختلفی برای تعامل با جهان وجود دارد. یادگیری درباره یک سیستم—نه تنها نوع خودتان—به شما این امکان را می‌دهد که همدلی شناختی را تمرین کنید. به عنوان مثال، هر وضعیتی که در آن قرار دارید، فرصتی است برای پرسیدن این سؤال که یک فرد با نوع شخصیت متفاوت چگونه ممکن است پاسخ دهد.

در نظر گرفتن دیدگاه‌هایی که با شما متفاوت است، با تمرین به طبیعت دوم شما تبدیل می‌شود و شما را به یک رهبر مؤثرتر و همدل‌تر تبدیل می‌کند.

از پنج عامل بزرگ تا MBTI و انیاگرام، آزمون‌های شخصیت بینش‌های جذابی درباره رفتارها و ترجیحات ما ارائه می‌دهند و به عنوان ابزارهایی برای خودشناسی و بهبود تعاملات عمل می‌کنند. حتی اگر علم پشت آن‌ها ناپایدار باشد، ارزش واقعی این سیستم‌ها در ایجاد خودآگاهی و همدلی نهفته است.

با یادگیری درباره راه‌های متنوعی که فکر می‌کنید، احساس می‌کنید و با دیگران ارتباط برقرار می‌کنید، می‌توانید در محیط کار، جلسات، روی صحنه و فراتر از آن، ارتباط‌‌ گیرنده‌ای مؤثرتر و تأثیرگذارتر باشید.

منبع: www.toastmasters.org