تاریخ انتشار : ۱۰:۳۵ ۱۴۰۳/۱۱/۲۸
دسته : آموزش
کلید سخنرانی موفق دانستن شیوه شروع یک سخنرانی است. در اینجا نحوه نوشتن یک مقدمه قدرتمند را بررسی میکنیم.
وقتی که شما سخنرانی یا ارائهای دارید لحظهای از هیجان و انرژی بالا وجود دارد—و این لحظه قبل از این است که شما حتی یک کلمه بگویید. این چند ثانیه اول است که «پرده» بالا میرود.
به عبارت دیگر، همه چیز به انتظارات مربوط میشود. در آن لحظه، مخاطبان شما بیشترین توجه را دارند . . . آنها آمادهاند تا هر آنچه را که قرار است تجربه کنند، بشنوند. غالباً، این اعضای مخاطب هیچ ایدهای از توانایی سخنرانی شما ندارند. اوه، شاید بدانند که به موضوع علاقهمند هستند. اما به احتمال زیاد، پر از امید هستند که نیم ساعت یا یک ساعت آینده جالب و هیجانانگیز خواهد بود.
سخنرانان بزرگ میدانند که چگونه در چنین لحظاتی مخاطبان را درگیر و تحت تأثیر قرار دهند. شما نیز باید اینگونه باشید!
آنچه در ۶۰ ثانیه آینده اتفاق میافتد، به تعیین موفقیت سخنرانی شما کمک خواهد کرد. بنابراین چهار عنصر کلیدی وجود دارد که باید همیشه در مقدمه سخنرانی خود بگنجانید. اگر میخواهید شنوندگان توجه کنند، کنجکاو شوند و به خود بگویند که در جمع خوبی هستند، این چهار کار را به ترتیب زیر انجام دهید:
۱. از همان ابتدای صحبت مخاطبان را جذب کنید
به این فکر کنید که بیشتر ارائهدهندگان چگونه شروع میکنند. تقریباً همیشه اینگونه است: «عصر بخیر. خیلی خوشحالم که همه شما را میبینم. امروز در مورد . . . صحبت میکنم.» و سپس اسلایدی با کلمه «برنامه» و ۵ نکته کلیدی. اگر ما نتوانیم صدای مخاطبان را در حال فریاد زدن بشنویم، احتمالاً فقط به این دلیل است که آنها مؤدبتر از آن هستند که این کار را در انظار عمومی انجام دهند.
این چند ثانیه اول، فضای بسیار ارزشمندی است و شگفتآور است که سخنرانان زمان زیادی را صرف کار بر روی یک آغاز جذاب نمیکنند. در واقع، نمیتوان گفت که اگر میخواهید به عنوان یک سخنران موفق باشید، باید بدانید که چگونه یک سخنرانی را شروع کنید. ابزارهای بلاغی برای شما آمادهاند تا به شکلی بسیار جالبتر آغاز کنید.
این خوب نیست که سه یا چهار دقیقه برای جا افتادن وقت بگذارید. آن لحظه پر از تعلیق ابتدایی و اینکه چگونه همه در انتظار شنیدن آنچه که قرار است بگویید هستند را به یاد بیاورید. شما باید از همان ابتدا با قدرت حرکت کنید، نه اینکه بیهدف و در خاک شنی بچرخید. حفظ توجه مخاطبان در صورتی که از ابتدا آنها را درگیر کنید، بسیار آسانتر است.
این زمان نشان دادن استعداد طبیعی شماست! برای ساخت اعتبار و کسب اعتماد.
2. موضوع خود را فاش کنید (و آن را به گونهای جذاب بیان کنید)
در این مرحله، قبل از اینکه سخنرانی خود را ادامه دهید، موضوع خود را معرفی کنید.
شاید فکر کنید، «خب، بله، البته!» اما آیا هرگز در سخنرانیهایی نشستهاید که پنج دقیقه بعد از شروع، به خود گفته باشید: «کسی میتواند به من بگوید که موضوع اینس سخنرانی چیست؟» این یکی از مواردی است که ما به عنوان سخنرانان ممکن است بیهی فرض کنیم با این باور که موضوع به وضوح کاملاً مشخص است. (عبارت «کاملاً مشخص» نباید بخشی از فرآیند تفکر شما در سخنرانی عمومی باشد!)
حتی اگر موضوع سخنرانیتان روی پوسترها و بروشورها قبل از آن نوشته شده باشد، با یادآوری آن برای مخاطبان چیزی از دست نمیدهید. علاوه بر این، این فرصتی است برای جالبتر کردن آن. شما میتوانید بگویید: «موضوع من امروز پرندگان مهاجر شمال شرقی است.» یا میتوانید اینگونه بگویید: «امروز، شما با برخی از عجیبترین شخصیتهایی که میتوانید به آنها برخورد کنید آشنا میشوید . . . که همین حالا در بیرون پنجره شما نشستهاند.»
کدام سخنرانی جالبتر به نظر میرسد؟
فقط مطمئن شوید که از زبانی استفاده میکنید که به جای آسیب، به نفع شماست.
3. به آنها بگویید که چرا باید گوش دهند
این بخش از مقدمه سخنرانی، عضوی از خانواده است که به شدت نادیده گرفته شده است—خویشاوندی که خیلی از سخنرانان آن را در زیرزمین پنهان کردهاند و هرگز به در پرتو نور قرار نمیدهند. این لحظهای است که به همه میگویید چرا موضوع شما چیزی است که واقعاً باید به آن توجه کنند.
این بخشی بزرگ از جلب توجه مخاطبان و برانگیختن علاقه آنهاست. و همانطور که من میگویم، بسیاری از ارائهدهندگان هرگز به این فکر نمیکنند. اما به این فکر کنید: هر عضو از مخاطبان در هنگام شنیدن سخنرانی از خود میپرسد «چه چیزی برای من وجود دارد؟» آنها در حال این پرسش مداوم هستند که آیا این سخنرانی ارزش حضورشان و تلاشی که برای رسیدن به آنجا کردهاند، و همچنین زمانی که از کارشان دور میشوند، را دارد یا خیر.
اگر شما این سؤالات را به گونهای پاسخ دهید که به زندگی آنها مربوط میشود و نفع آنها را برایشان مشخص میکنید، آنها به صحبت شما توجه خواهند کرد. «من میخواهم امروز در این مورد با شما صحبت کنم، زیرا این موضوع کار شما را بسیار آسانتر میکند» یک راه عالی برای صحبت در مورد یک رویه جدید است که در غیر این صورت همه در بخش اداره شما میتوانند از آن خسته شوند. بنابراین به آنها بهطور خاص بگویید که چه چیزی برای آنها در پیش است. باور کنید، این کار گوشهایشان را تیز خواهد کرد.
4. به آنها نقشه راهی از سفر مشترکتان بدهید
پس بیایید مرور کنیم. شما توجه شنوندگان را جلب کردهاید، موضوع خود را جذاب کردهاید و به آنها گفتهاید که چگونه این موضوع زندگی آنها را بهبود میبخشد. شما آمادهاید برای بخش نهایی مقدمهتان: دادن نقشه راهی از جایی که با هم خواهید رفت.
این را میتوانید نقشهراه بنامید اگر این استعاره را دوست دارید. (من اصطلاح نقشهراه را ترجیح میدهم زیرا با این فرض شروع میکند که شما نشانههایی در طول مسیر ارائه خواهید داد.) بخشی از این کار، راهی برای قابل مدیریت کردن موضوع شماست. آن موضوع هرچه که باشد، برای صحبت کردن در مورد تمام آن بیش از حد بزرگ است. بنابراین باید شنوندگان را در مورد زیرموضوعاتی که در این سخنرانی به آنها اشاره خواهید کرد، آگاه کنید. این میتواند شبیه به این باشد:
«من در مورد سه عنصر خاص [رسیدن به این هدف، کسب این مهارت، درک چیزی که در حال دیدن آن هستید و غیره] صحبت خواهم کرد. اول، ما [نقطه اصلی اول شما] را بررسی خواهیم کرد. هنگامی که این اطلاعات را داشته باشیم، میتوانیم [درباره مورد دوم شما صحبت کنیم]. در نهایت، ما سومین عنصر را اضافه خواهیم کرد که [مدل عملکردی را فراهم میکند، شکاف را ترمیم میکند، مشکل را در آینده پیشگیری میکند و . . . هر چه جزئیات دیگری در صحبت شما باشد].» به نظر من، این به وضوح جالبتر از: «اینها پنج قسمت برنامه امروز برای این سخنرانی هستند» است.
همانطور که فروشنده بزرگ، دیل کارنگی، توصیه کرده است: «به مخاطب بگویید چه میخواهید بگویید، آن را بگویید؛ سپس به آنها بگویید چه گفتهاید.» به زبان امروزی در سخنرانی عمومی: آنها را با سفری که با هم خواهید داشت، وسوسه کنید، آنها را به آنجا ببرید؛ سپس به آنها یادآوری کنید که این یک سفر روشنگر بوده است.
منبع: https://www.genardmethod.com/