Loading...
  1. خانه
  2. مطالب و اطلاعیه ها
  3. آموزش
  4. رابطه والدین و فرزندان: چرا مهم است و چگونه آن را بسازیم

  تاریخ انتشار : ۱۳:۰۰ ۱۴۰۳/۱۰/۲۷

  دسته : آموزش

رابطه والدین و فرزندان: چرا مهم است و چگونه آن را بسازیم


والدین، خانواده‌ها و مراقبان اطمینان حاصل می‌کنند که کودکان سالم و ایمن هستند، آنها را با مهارت‌ها و منابع لازم برای موفقیت مجهز می‌کنند و ارزش‌های اساسی فرهنگی را منتقل می‌کنند.
نوشته: ام. کالپانا 

منبع: https://www.momjunction.com

یک رابطه قوی بین والدین و فرزندان نیازمند تلاش و درک است. رابطه‌ای که از همان دوران نوزادی با فرزندانتان ایجاد می‌کنید، اساس رشد اجتماعی و عاطفی و شادی کلی آنها را تشکیل می‌دهد. این رابطه ثبات عاطفی را تقویت می‌کند و توانایی کودک را برای ایجاد روابط سالم در آینده افزایش می‌دهد. با این حال، ایجاد این پیوند همیشه آسان نیست. با افزایش سن، تغییر خلق و خو و چالش‌های مختلف، ممکن است برقراری ارتباط با آنها دشوار باشد. در چنین شرایطی، عوامل متعددی باید در نظر گرفته شوند. به عنوان مثال، شما باید آنها را درک کنید و به آنها کمک کنید تا با مشکلاتشان به طور موثر کنار بیایند بدون اینکه سلطه‌گر باشید. این مقاله اصول رابطه بین والدین و فرزندان را به شما ارائه می‌دهد و شامل تمام راه‌ها و فعالیت‌های مختلف برای کمک به ایجاد پیوند با آنهاست.

درک رابطه والدین و فرزندان

رابطه والدین و فرزندان (PCR) رابطه‌ای است که رشد جسمی، عاطفی و اجتماعی کودک را پرورش می‌دهد. این یک پیوند منحصر به فرد است که هر کودک و والدین تجربه می‌کنند، از آن لذت می‌برند و آن را پرورش می‌دهند.

این رابطه پایه و اساس شخصیت، انتخاب‌ها و رفتار کلی کودک را می‌سازد. مطالعات نشان می‌دهد که یک رابطه سالم بین والدین و فرزندان منجر به نتایج مثبت برای کودکان و خانواده می‌شود.

چرا یک رابطه مثبت بین والدین و فرزندان مهم است؟

والدین دوست‌داشتنی، فرزندان دوست‌داشتنی پرورش می‌دهند. رابطه شما با فرزندانتان و میزان دلبستگی شما به آنها نشان می‌دهد که کودک در آینده چگونه خواهد بود.

در اینجا چند نتیجه مثبت از یک PCR سالم آورده شده است:

  • کودکان خردسالی که با دلبستگی ایمن و سالم به والدین خود رشد می‌کنند، شانس بیشتری برای ایجاد روابط شاد و رضایت‌بخش با دیگران در زندگی خود دارند.
  • کودکی که رابطه امنی با والدین دارد، می‌آموزد که احساسات خود را در شرایط استرس‌زا و موقعیت‌های دشوار تنظیم کند.
  • رشد ذهنی، زبانی و عاطفی کودک را ترویج می‌دهد.
  • به کودک کمک می‌کند تا رفتارهای اجتماعی خوش‌بینانه و با اعتماد به نفس نشان دهد.
  • مشارکت و مداخله سالم والدین در زندگی روزمره کودک، پایه و اساس مهارت‌های اجتماعی و تحصیلی بهتر را بنا می‌نهد.
  • دلبستگی ایمن منجر به رشد سالم اجتماعی، عاطفی، شناختی و انگیزشی می‌شود. کودکان همچنین زمانی که رابطه مثبتی با والدین خود دارند، مهارت‌های حل مسئله قوی‌تری کسب می‌کنند.
  • کودکانی که روابط قوی والدین و فرزندی دارند، احتمال بیشتری دارد که از نظر تحصیلی عملکرد بهتری داشته باشند زیرا حمایت و تشویق لازم برای موفقیت در مدرسه را دریافت می‌کنند.

رابطه بین والدین و فرزندان نه تنها باید قوی باشد بلکه باید انعطاف‌پذیر نیز باشد، زیرا نمی‌توانید با یک کودک ده ساله همانطور رفتار کنید که با یک کودک سه ساله رفتار می‌کنید.

نکته سریع

طبق گفته شورای ملی علمی در مورد کودک در حال رشد، کودکانی که در محیطی گرم، حساس و پاسخگو رشد می‌کنند، رشد مغزی سالمی دارند که آنها را در مدرسه موفق‌تر می‌کند.

رابطه والدین و فرزند در مراحل مختلف

فرزندپروری یک شغل تمام وقت با مزایا و چالش‌هایی است که با رشد کودک افزایش می‌یابد. در اینجا نگاهی به PCR در مراحل مختلف می‌اندازیم:

نوزادی - ایجاد گرما و امنیت

در شش ماه اول، نوزادان بیشتر گریه می‌کنند، می‌خورند، می‌خوابند، ادرار می‌کنند و مدفوع می‌کنند. و در پاسخ، والدین نوزاد را بغل می‌کنند، تغذیه می‌کنند، آروغ می‌گیرند، تعویض می‌کنند و می‌شویند. به این ترتیب والدین در حین مراقبت از نوزاد، نزدیک او می‌مانند.

وقتی نوزاد گرسنه است، بدخلق می‌شود. وقتی والدین او را تغذیه می‌کنند، نیازهای نوزاد برآورده می‌شود و او خوشحال است. والدین نیز از اینکه توانسته‌اند نیازهای نوزاد را برآورده کنند، احساس خوشحالی می‌کنند.

وقتی والدین وظیفه اصلی خود را که پرورش، عشق ورزیدن و مراقبت از کودک است انجام می‌دهند، یک رابطه کاملاً تعریف شده و منحصر به فرد بین والدین و فرزند ایجاد می‌شود.

تا اولین سالگرد تولدشان، نوزادان احتمالاً دلبستگی ایمنی با والدین، مراقب اصلی یا سرپرست خود ایجاد می‌کنند.

نوپایی - ورود به جامعه

وقتی کودک نوپا می‌شود، تمرکز بر شکل دادن رفتار کودک از طریق آموزش، راهنمایی و پرورش او است. والدین فرآیند اجتماعی شدن را در دو سال اول به طور ظریف تسهیل می‌کنند و کودک را برای قرار گرفتن در یک گروه اجتماعی یا جامعه به طور کلی آماده می‌کنند.

پیش دبستانی - توسعه سبک فرزندپروری

سبک‌های مختلف فرزندپروری ظاهر می‌شوند، با یک سبک که به عنوان سبک غالب در سن پیش دبستانی کودک مشخص می‌شود. با این حال، شما نمی‌توانید یک سبک خاص را به طور مداوم در تمام موقعیت‌ها استفاده کنید؛ شما باید از ترکیبی از استراتژی‌ها برای تربیت فرزندان استفاده کنید. و رابطه والدین و فرزند را می‌توان به بهترین وجه با سبک فرزندپروری فعلی که توسط والدین اتخاذ شده است، توصیف کرد.

تحقیقات نشان می‌دهد که کودکان:

  • والدین مقتدر، با اعتماد به نفس، شاد و متمرکز هستند.
  • والدین مستبد، ناراحت، کم اعتماد به نفس و ترسو هستند.
  • والدین سهل‌گیر، فاقد مهارت‌های اجتماعی، بی‌مسئولیت و دارای تنظیم عاطفی ضعیف هستند.
  • والدین غافل، مشکلات رفتاری و روانشناختی بیشتری نسبت به سایر جوانان دارند.

شما می‌توانید روشی را که با آن بزرگ شده‌اید تشخیص دهید و همان روش یا روش‌های جدید را در سبک فرزندپروری خود به کار بگیرید. کالین آدریان، مادر و مربی والدین، در وبلاگ خود می‌گوید: «من با استفاده از رویکرد مستبدانه بزرگ شده بودم و خاطرات دردناکی از احساس تنهایی و «درک نشدن» در برخی مواقع، به ویژه در دوران نوجوانی داشتم.»

با این حال، او تلاش کرد تا در سبک فرزندپروری خود تغییر ایجاد کند. او می‌افزاید: «من قطعاً می‌دانستم که می‌خواهم روش‌های فرزندپروری سختگیرانه یا خشن را کنار بگذارم، بنابراین وقتی کتاب‌های فرزندپروری درباره فرزندپروری دلبستگی را پیدا کردم، با هیجان فکر کردم، «این همان چیزی است که می‌خواهم!»»

سن مدرسه - شناخت دنیایی فراتر از خانه

وقتی کودک وارد مدرسه ابتدایی می‌شود، تمرکز او از والدین به همسالان تغییر می‌کند، اما این پویایی PCR را تغییر نمی‌دهد. با افزایش مهارت‌های شناختی و اجتماعی کودک، او فراتر از محیط خانه می‌رود.

این زمانی است که ارتباط دو طرفه می‌شود. کودک در موقعیتی قرار دارد که می‌تواند به والدین بگوید چه می‌خواهد و علایق و تنفرهای خود را بیان کند. سبک فرزندپروری شما تعیین می‌کند که آیا ارتباط دو طرفه خواهد بود یا یک طرفه.

سبک‌های فرزندپروری همانطور که کودک رشد می‌کند ثابت می‌مانند و سبکی که در سن پیش دبستانی استفاده می‌شود حتی در سن میانی کودکی نیز تأثیر می‌گذارد. مطالعات تحقیقاتی نشان می‌دهد که در مورد:

  • فرزندپروری مقتدرانه، کودکان از نظر اجتماعی توانمند می‌شوند و عزت نفس بالایی دارند.
  • فرزندپروری مستبدانه، کودکان عزت نفس پایین، مهارت‌های اجتماعی پایین و پرخاشگری بالایی دارند.
  • فرزندپروری سهل‌گیرانه، کودکان تکانشی، پرخاشگر و بی‌مسئولیت می‌شوند.

نوجوانی - دادن فضای شخصی به کودک

نوجوانی دوره‌ای پرتلاطم و آسیب‌پذیر است که تغییرات فیزیکی و روانشناختی در کودک ایجاد می‌کند. والدین باید نیازهای نوجوان خود را تشخیص دهند و درک کنند، از آنها حمایت کنند، مربی یا الگوی آنها باشند و آزادی مورد نیاز را به آنها بدهند بدون اینکه بیش از حد کنترل‌گر باشند.

فرزندپروری با عشق و پذیرش با اتخاذ رویکردی مثبت حتی در زمان‌های چالش‌برانگیز می‌تواند روشی موثر برای هدایت نوجوانان باشد.

بزرگسالی - صحبت در شرایط برابر

بزرگسالی زمانی است که ثبات شروع به ایجاد شدن می‌کند. والدین و فرزند بزرگسال اکنون قادر به ارتباط با یکدیگر هستند. فرزندان بزرگسال گاهی اوقات بین زندگی شخصی و والدین مسن خود گرفتار می‌شوند. ایجاد تعادل بین این دو می‌تواند بسیار استرس‌زا باشد. با این حال، اکثر بزرگسالان رابطه سالمی با والدین خود حفظ می‌کنند.

نیازها و اولویت‌های یک خانواده با خانواده دیگر متفاوت است. به عنوان مثال، پیوندی که شما با پسر یا دختر خود دارید ممکن است با پیوندی که دوست شما با فرزندش دارد یکسان نباشد. این بدان معناست که نوع پیوند والدین و فرزند شما با دوست شما متفاوت است.

پس نوع پیوند شما چیست؟

یافته‌های تحقیقاتی

نوجوانان زمانی که والدینشان دلایل منطقی برای انتظارات بالای خود از آنها دارند، واکنش مثبتی نشان می‌دهند.

انواع روابط والدین و فرزند

نوع رابطه ممکن است به سبک فرزندپروری یا تربیت شما بستگی داشته باشد. یک PCR را می‌توان به طور کلی به دسته‌های زیر تقسیم کرد:

  1. رابطه ایمن

کودکان در کنار والدین/مراقبان/سرپرستان خود احساس امنیت می‌کنند و باور دارند که از آنها مراقبت خواهد شد. یک رابطه ایمن زمانی شکل می‌گیرد که والدین به طور مداوم به نیازهای فرزندان خود پاسخگو باشند.

کودکانی که از رابطه ایمن با والدین خود لذت می‌برند، احتمال بیشتری دارد که در آینده مستقل و با اعتماد به نفس باشند. آنها از نظر اجتماعی خوب تعامل می‌کنند و بهتر قادر به تنظیم احساسات خود هستند.

  1. رابطه اجتنابی

کودکان احساس ناامنی می‌کنند زیرا والدین به نیازهای آنها پاسخگو نیستند. آنها مجبور می‌شوند مستقل شوند و از خودشان مراقبت کنند.

یک دلبستگی ناایمن بین والدین و فرزند منجر به مشکلات رشدی و سازگاری و همچنین مشکلات رفتاری مانند گاز گرفتن، هل دادن و زدن می‌شود.

کودکانی که این رابطه را تجربه می‌کنند، احتمال بیشتری دارد که مهارت‌های اجتماعی ضعیفی داشته باشند (مانند کناره‌گیری یا پرخاشگری) و تمایل دارند نافرمان و تکانشی باشند.

با این حال، این به این معنی نیست که آنها محکوم به شکست در زندگی هستند. با رشد کودک، تغییر قطعاً می‌تواند رخ دهد.

  1. رابطه دوسوگرا

نیازهای کودک گاهی برآورده می‌شود و گاهی نه. والدین پاسخ می‌دهند اما نه به طور مداوم.

به عنوان مثال، ممکن است والدین یا مراقب بلافاصله به کودکی که گرسنه یا گریان است پاسخ ندهند زیرا مشغول کار هستند. اما ممکن است پس از مدتی پاسخ دهند. این کودکان بزرگ می‌شوند و تمایل دارند وابسته و بیش از حد احساساتی شوند.

  1. رابطه سازمان نیافته

در این رابطه، والدین نیازهای فرزندان را نادیده می‌گیرند و کودکان یاد می‌گیرند که از والدین خود انتظاری نداشته باشند. در چنین مواردی، احتمال دارد که یک یا هر دو والدین از شرایط روانی رنج ببرند.

این کودکان ممکن است در فعالیت‌های بی‌معنی درگیر شوند و رفتار غیرعادی نشان دهند. برخی از آنها تمایل دارند سریع صحبت کنند و درک گفتار یا رفتارشان را برای فرد دیگر دشوار می‌کنند.

پس، آیا با یکی از این انواع ارتباط برقرار کرده‌اید؟ و احتمالاً متوجه شده‌اید که کدام نوع از بقیه بهتر است؟

برای ایجاد پیوند بهتر، باید اصول اساسی فرزندپروری را رعایت کنید که در ادامه به آن می‌پردازیم.

نکته سریع

تعاملات و رفتار والدین نسبت به فرزندانشان به تاریخچه شخصی، اهداف، باورها، موقعیت‌های زندگی، خلق و خو و جنسیت آنها بستگی دارد.

اصول رابطه والدین و فرزند

وقتی صحبت از تربیت فرزند می‌شود، یک راه حل واحد برای همه وجود ندارد. با این حال، اصول زیر پایه و اساس فرزندپروری مثبت را تشکیل می‌دهند:

  1. تعیین برخی اهداف فرزندپروری: چه می‌خواهید یک کودک سالم و منضبط پرورش دهید یا یک رابطه سالم بین والدین و فرزند داشته باشید، اهداف خود را شناسایی کنید و بفهمید که برای رسیدن به آنها چه کاری باید انجام دهید.
  2. ایجاد گرما و ساختار در تعاملات خود: هر تعامل را به عنوان فرصتی برای ارتباط با فرزندتان در نظر بگیرید. یک والد گرم و پذیرا و یک مربی باشید که تعامل را تشویق می‌کند. با داشتن قوانین، مرزها و پیامدها، تعامل خود را ساختاربندی کنید و اطمینان حاصل کنید که فرزندانتان آنها را درک می‌کنند.
  3. قوانین اساسی ضروری هستند: قوانین اساسی به فرزندان شما می‌گویند که چگونه باید رفتار کنند و چگونه نباید رفتار کنند. قوانین باید با بحث با کودک و رسیدن به نقطه میانی بین نیازهای والدین و کودک تعیین شود. شما می‌توانید چنین قوانینی را که برای هر دو راحت و معنادار است، به طور قاطع اجرا کنید. اما داشتن قوانین بیش از حد ایده خوبی نیست.
  4. تصدیق و همدلی با فرزند خود: چه در موقعیت خوشحال و چه در موقعیت دشوار، احساسات فرزندتان را تصدیق کنید، آنها را درک کنید و به آنها اطمینان دهید که می‌توانند برای حل تمام مشکلاتشان به شما تکیه کنند.
  5. رویکرد حل مسئله برای تعارضات: وقتی فرزندتان مشکلی دارد، به جای تنبیه کردن او، سعی کنید به دنبال راه حل باشید. تنبیه‌ها روحیه فرزندتان را تضعیف می‌کنند و آنها اعتماد خود را به شما از دست می‌دهند. اما وقتی با آنها برای یافتن راه حل همکاری می‌کنید، آنها نیز یاد می‌گیرند.

آدریان در ادامه می‌گوید: «می‌دانستم که تعیین محدودیت‌ها و آموزش رفتار مناسب به پسرم مهم است تا بتوانیم در خانه‌مان آرامش و همکاری داشته باشیم. اما وقتی شروع به یادگیری مهارت‌های بیشتری برای ارتباط کردم، نتیجه حتی بهتر از آنچه انتظار داشتم شد. رابطه ما احساس پیوندی واقعی‌تر دارد، به این معنی که جایی برای همه احساسات وجود دارد، نه فقط احساسات خوشایند.»

این اصول می‌توانند والدین را در سطح کلان راهنمایی کنند. در مورد تعاملات روزمره چطور؟ چگونه می‌توانید پیوند خود را با فرزندتان از طریق روال‌های روزمره تقویت کنید؟

نکته سریع

برای جلوگیری از اشتباهات یا حل مشکلات فرزندانتان عجله نکنید. دخالت بیش از حد ممکن است به آنها این پیام را بدهد که به آنها اعتماد ندارید.

فعالیت‌هایی که به پیوند والدین و فرزند کمک می‌کنند

ایجاد ارتباط با فرزندتان اساس یک PCR سالم است. و وقتی ارتباط برقرار شود، فرزندان شما تمایل دارند داوطلبانه از قوانین پیروی کنند. یکی از راه‌های تقویت پیوند با فرزندانتان، آموزش تعاملات مثبت در روال روزانه شماست. در اینجا نحوه انجام این کار آمده است:

  1. هر روز فرزندان خود را به طور مثبت تقویت کنید: این می‌تواند با کلماتی مانند «آفرین» یا یک حرکت فیزیکی مانند ضربه زدن به پشت یا در آغوش گرفتن باشد. ببینید چه چیزی برای کودک مؤثر است. تجربه لمس بین فردی اولیه با عزت نفس، رضایت از زندگی و شایستگی اجتماعی در سال‌های بعدی کودک مرتبط است. همچنین بر رشد جسمی و روانی کودک تأثیر مثبت می‌گذارد.

فرزندان خود را وقتی صبح از خواب بیدار می‌شوند و قبل از خواب شب، و هر چند بار که می‌توانید در طول روز در آغوش بگیرید. شانه‌های آنها را ماساژ دهید، تماس چشمی برقرار کنید و به پشت آنها ضربه بزنید تا نشان دهید که به آنها اهمیت می‌دهید.

کودکان بزرگتر ممکن است از تماس فیزیکی خوششان نیاید یا وقتی جلوی همسالانشان آنها را در آغوش می‌گیرید، احساس خجالت کنند. این کار را به آنها تحمیل نکنید. ظریف عمل کنید و به آنها بفهمانید که در آغوش گرفتن برای نشان دادن محبت و عشق چیز بدی نیست.

  1. با آنها بازی کنید: وقتی با فرزندانتان بازی می‌کنید، خودتان هم کودک شوید. این به آنها اجازه می‌دهد با شما همکاری کنند. در فعالیت‌هایی مانند ساختن مجموعه‌های لگو یا بازی‌های تخیلی با کوچکترها شرکت کنید، یا برای بازی‌های ویدیویی یا یک بازی بسکتبال/کریکت با هم همراه شوید.
  2. با هم بخندید: فرزندپروری همیشه نباید جدی باشد. به اشتراک گذاشتن چند لحظه شادتر به ساختن خاطرات خوب کمک می‌کند.
  3. تعامل یک به یک داشته باشید: از برنامه روزانه خود وقت بگذارید تا درباره نیازهایشان و اینکه چگونه قصد دارند آنها را برآورده کنند، با آنها صحبت کنید. هر روز زمانی را برای والد-فرزند اختصاص دهید تا عشق خود را به آنها ابراز کنید، با آنها بازی کنید و کاری را با هم انجام دهید.
  4. در لحظه زندگی کنید: از لحظه‌ای که فرزندانتان از خواب بیدار می‌شوند تا زمانی که آنها را به رختخواب می‌برید، چقدر در لحظه زندگی می‌کنید؟ برنامه روزانه خود را طوری تنظیم نکنید که انگار مجموعه‌ای از کارهایی هستند که «مجبور» به انجام آنها هستید. حضور داشته باشید، لذت ببرید و در لحظه زندگی کنید. هیچ چیز نمی‌تواند رضایت‌بخش‌تر از این باشد.
  5. پیوند را تقویت کنید: بله، حرکات کوچکی مانند شانه کردن موهای فرزندتان به تقویت پیوند کمک می‌کند. معمولاً وقتی سعی می‌کنید این کار را انجام دهید نوجوانان یا کودکان خوششان نمی‌آید، اما اگر بتوانید این کار را با کودکان کوچکتر انجام دهید، ممکن است آزرده نشوند و حتی با آن مشکلی نداشته باشند.
  6. ابزارهای دیجیتال خود را کنار بگذارید: وقتی با فرزندانتان در تعامل هستید، اطمینان حاصل کنید که تلفن همراه شما خاموش یا در حالت سکوت است، تلویزیون خاموش است و سایر ابزارهای دیجیتال از دید خارج هستند. این حرکت کوچک نشان می‌دهد که شما برای آنها ارزش بیشتری نسبت به دیگران قائل هستید و می‌تواند به تقویت پیوند کمک کند.
  7. در زمان خواب صحبت کنید و در آغوش بگیرید: زمان خواب باید آرام و نباید اجباری باشد. این زمان باید زمانی امن باشد که فرزندانتان احتمالاً درباره ترس‌ها و نگرانی‌هایشان صحبت می‌کنند. به آنها گوش دهید و احساساتشان را تصدیق کنید تا به آنها اطمینان دهید که برای حل مشکلاتشان در کنارشان هستید.

وقتی این فعالیت‌ها را در روال روزانه خود معرفی می‌کنید، قطعاً پایه و اساس یک رابطه سالم را می‌گذارید. پس از ایجاد یک پایه قوی، می‌توانید روی تقویت پیوند کار کنید.

چگونه رابطه والدین و فرزند را تقویت کنیم؟

طبق گفته انجمن روانشناسی آمریکا، یک رابطه با کیفیت بالا بین والدین و فرزند برای رشد سالم مهم است. برای داشتن یک PCR سالم، والدین باید پاسخگو، قابل اعتماد و دوست‌داشتنی باشند. در اینجا چند نکته برای تقویت رابطه آمده است:

  1. از ابتدا شروع کنید: مادران از همان رحم با کودک پیوند برقرار می‌کنند در حالی که پیوند پدر-فرزند از لحظه تولد نوزاد آغاز می‌شود. مطالعات نشان می‌دهد پدرانی که در روزهای اولیه با کودک درگیر بودند، در آینده پیوند بیشتری داشتند.
  2. وقت و تلاش سرمایه‌گذاری کنید: هر چه زمان و تلاش بیشتری در رابطه خود بگذارید، پیوند شما قوی‌تر خواهد شد. والدین به طور طبیعی برنامه‌ریزی شده‌اند که فرزندان خود را دوست داشته باشند، اما زمان و تلاش کیفی برای نشان دادن آن عشق ضروری است. نوجوانان به حریم خصوصی نیاز دارند، در حالی که کودکان کوچکتر به مداخله و تعامل والدین نیاز دارند.
  3. رابطه خود با فرزند را در اولویت قرار دهید: فرزندان شما اولویت شما هستند. پس این را در عمل به آنها نشان دهید: تا جایی که می‌توانید با فرزندتان وقت بگذرانید به جای اینکه فقط آنها را در برنامه خود «جا دهید».
  4. در دسترس باشید: به نیازهای جسمی و عاطفی فرزندتان پاسخگو باشید. مهم است که توجه کنید، عاشق باشید و مسائل را از دیدگاه کودک ببینید.
  5. همدلی کنید: به فرزندانتان کمک کنید احساسات خود را بیان کنند. همدل و دلسوز باشید و بگذارید احساساتشان را تخلیه کنند. این ممکن است وقتی برای اولین بار والد می‌شوید آسان نباشد، اما کمی تمرین کمک می‌کند. دیدن مسائل از دیدگاه فرزندتان به شما کمک می‌کند دلایل رفتار بدخلقانه آنها را درک کنید.
  6. ارتباط برقرار کنید: ارتباط با فرزندتان باید منصفانه، قاطع و دوستانه باشد. درباره انتظارات خود، آنچه می‌توانند از شما انتظار داشته باشند و هر گونه قوانین اساسی و پیامدهای عدم رعایت آنها شفاف باشید. با این حال، اجازه ندهید کودک شما را تحریک کند. به عنوان یک والد، باید با بلوغ و آرامش با آن برخورد کنید.
  7. به مطالعات، دوستان و فعالیت‌های آنها علاقه فعال نشان دهید: والدینی که در زندگی فرزندشان مشارکت دارند، روابط قوی والدین-فرزندی دارند. از اتفاقات زندگی‌شان مطلع شوید، وضعیت تحصیلی‌شان را درک کنید و دوستانشان را بشناسید. اگر وقت آزاد دارید، به طور منظم با معلمان فرزندتان در تماس باشید یا در مدرسه داوطلب شوید.
  8. فعالانه گوش دهید: گوش دادن منفعلانه در حین انجام کارتان و پاسخ دادن با یک «هوم» یا «باشه» گاه به گاه نشان می‌دهد که علاقه‌مند نیستید. وقتی فرزندتان با شما صحبت می‌کند، هر کاری که انجام می‌دهید را متوقف کنید و به او گوش دهید. توجه کامل خود را به آنها بدهید، سؤال بپرسید یا آنچه را که گفته‌اند تکرار کنید. به یاد داشته باشید که هنگام صحبت با آنها تماس چشمی برقرار کنید.
  9. زمان خانوادگی را مهم جلوه دهید: با هم غذا بخورید و در طول شام درباره روزتان صحبت کنید. به طور منظم به سینما، رویدادها یا گردش‌های خانوادگی بروید. گذراندن وقت با خانواده به تقویت پیوندها کمک می‌کند و خاطرات ماندگار ایجاد می‌کند.
  10. به فرزند خود اعتماد کنید و قابل اعتماد باشید: اعتماد اساس هر رابطه‌ای است. فرزند شما باید بتواند به شما تکیه کند و احساس امنیت کند. با عمل به وعده‌هایتان، دادن حریم خصوصی و حفظ اعتمادشان، اعتماد آنها را جلب کنید. با این حال، به فرزند خود کورکورانه اعتماد نکنید، بلکه بررسی‌های خود را داشته باشید.
  11. فرزند خود را تشویق کنید: کودکان برای ایجاد اعتماد به نفس و عزت نفس به تشویق و انگیزه مداوم نیاز دارند. اگر فقط آنها را نقد یا اصلاح کنید، احساس می‌کنند که اعمال یا نظراتشان ارزشی ندارد.
  12. به فرزند خود احترام بگذارید: با فرزندانتان به عنوان افراد مستقل رفتار کنید و نظرات و باورهایشان را تصدیق کنید. در حالی که شما تا حدی مسئول شکل‌گیری باورها و نظرات هستید، عوامل خارجی دیگری نیز در آن نقش دارند. به دیدگاه‌های آنها احترام بگذارید تا به شما احترام بگذارند. الگو باشید و از طریق اعمال خود رفتار مثبت نشان دهید تا به عنوان نمونه‌ای مثبت برای فرزندتان عمل کنید.

عشق و توجهی که به فرزندتان ارائه می‌دهید، یک رابطه سالم و مثبت ایجاد می‌کند. اما برخی مشکلات رفتاری می‌تواند منجر به یک PCR ضعیف شود.

 

پنج مشکلی که می‌تواند رابطه والدین و فرزند را خراب کند

رابطه‌ای که در سال‌های اولیه با فرزندانتان شکل می‌دهید، پایه و اساس سال‌های بعدی آنها را تشکیل می‌دهد. اگر رابطه اولیه والدین و فرزند به دلیل مشکلات مختلف تحت فشار قرار گیرد، شخصیت فرزندتان تحت تأثیر قرار خواهد گرفت. در اینجا چند مشکل رایج در رابطه والدین و فرزند آمده است که باید از آنها اجتناب کنید:

  1. سوء استفاده جسمی و روانی: برخی از والدین (معمولاً الکلی‌ها و معتادان) ممکن است از کودک سوء استفاده جسمی کنند در حالی که برخی دیگر ممکن است با انتقاد کردن، فریاد زدن یا تحقیر مکرر، از آنها سوء استفاده کلامی کنند که می‌تواند به کودک آسیب برساند.

تأثیر والدین بر کودکان عمیق است و سوء استفاده در دوران کودکی می‌تواند کودکان را به بزرگسالانی آزاردهنده تبدیل کند که ممکن است با والدین و فرزندان خود بدرفتاری کنند و یک چرخه معیوب ایجاد کنند.

  1. بی‌احترامی: احترام متقابل است و باید به دست آورده شود. به عنوان یک والد، شما باید از نظر جسمی، عاطفی، اجتماعی و معنوی از کودک مراقبت کنید. اگر هر یک از این نیازها برآورده نشود، کودکان شروع به بی‌احترامی به والدین می‌کنند. چنین کودکانی تمایل دارند از والدین نافرمانی کنند، قوانین را زیر پا بگذارند و برای نیازها و خواسته‌های خود بیشتر به دیگران تکیه کنند.

همچنین، شما باید در نحوه صحبت و رفتار با آنها به کودک احترام لازم را بگذارید.

  1. ارتباط ضعیف: ارتباط ضعیف یا عدم ارتباط بین والدین و فرزند می‌تواند ناامیدکننده باشد. این معمولاً از این باور والدین ناشی می‌شود که فرزندانشان به آنها گوش نمی‌دهند و کودکان فکر می‌کنند که والدینشان آنها را درک نمی‌کنند. این دیدگاه ارتباط بین آن دو را منجمد می‌کند و منجر به خشم، تلخی و اندوه می‌شود.
  2. وابستگی متقابل: برخی از روابط والدین و فرزند وابسته متقابل هستند؛ انتظار می‌رود کودک از والدین مراقبت کند به ویژه زمانی که والدین معلول یا بیمار لاعلاج هستند. بنابراین، کودک مسئولیت خوشحال کردن والدین، حل مشکلات خانوادگی یا حتی انجام کارهای روزمره خانه را بر عهده می‌گیرد. آنها ممکن است نیازهای والدین خود را بر نیازهای خود مقدم بدانند و بزرگ شوند و شخصیتی وابسته داشته باشند.
  3. بی‌اعتمادی: اگر کودکان مکرراً اشتباه کنند یا رفتار نامناسب نشان دهند، والدین در اعتماد به آنها مشکل دارند. اگر والدین می‌خواهند اعتماد را دوباره برقرار کنند، باید به فرزندان خود فرصت دهند تا ثابت کنند که قابل اعتماد هستند.

سؤالات متداول

  1. تعارضات رایج بین والدین و فرزندان چیست؟

تعارضات می‌توانند به دلایل مختلفی بین والدین و فرزندان ایجاد شوند. برخی از تعارضات رایج عبارتند از:

  • اختلاف نظر درباره قوانین و انتظارات خانه.
  •  کشمکش بر سر استقلال و خودمختاری.
  •  تفاوت در ارزش‌ها یا باورها (عمدتاً به دلیل شکاف نسلی ادراک شده).
  •  مشکلات ارتباطی یا سوء تفاهم‌ها.
  •  مسائل انضباطی.
  • انتظارات متفاوت درباره عملکرد تحصیلی، اهداف شغلی یا انتخاب‌های شخصی.
  •  رقابت خواهر و برادری.
  1. رابطه کودک با والدینش چگونه بر شخصیت او تأثیر می‌گذارد؟

رابطه کودک با والدینش می‌تواند تأثیر قابل توجهی بر رشد شخصیت او داشته باشد. روابط مثبت با والدین می‌تواند به کودک کمک کند احساس دوست داشته شدن، حمایت و ارزشمند بودن داشته باشد که به عزت نفس و اعتماد به نفس او کمک می‌کند. از طرف دیگر، روابط منفی با والدین می‌تواند منجر به ناامنی و احساس بی‌کفایتی شود که می‌تواند به شخصیت و روابط کودک آسیب برساند.

  1. مرزهای طبیعی والدین/فرزند چیست؟

مرزها در روابط والدین/فرزند برای رشد سالم ضروری هستند و هم برای والدین و هم برای کودک لازم هستند. برخی از نمونه‌های مرزهای طبیعی در روابط والدین/فرزند عبارتند از:

  • کودکان احساس حریم خصوصی دارند و فضای خاص خود را دارند.
  • به آنها اجازه داده می‌شود تصمیمات خود را بگیرند و مستقل باشند.
  •  والدین زمان با کیفیتی را با فرزندان خود می‌گذرانند.
  • والدین حمایت عاطفی برای فرزندان خود فراهم می‌کنند و عشق، آرامش و تشویق ارائه می‌دهند.
  1. رابطه ناسالم والدین/فرزند چیست؟

یک رابطه ناسالم والدین/فرزند می‌تواند اشکال مختلفی داشته باشد و با فقدان اعتماد، احترام و محبت مشخص می‌شود.

فرزندپروری گاهی اوقات می‌تواند چالش‌برانگیز باشد. با این حال، مراقبت از فرزند کوچک خود و تماشای رشد او می‌تواند پاداش‌دهنده و رضایت‌بخش باشد. یک رابطه سالم والدین و فرزند زندگی را برای شما و فرزندتان آسان و پربار خواهد کرد. بنابراین تلاش کنید و وقت زیادی را با فرزند خود بگذرانید تا پیوندی سالم و قوی ایجاد کنید. سعی کنید فعالانه به نگرانی‌های آنها گوش دهید و احساساتشان را تأیید کنید. علاوه بر این، از سرزنش خودداری کنید و سؤالات باز بپرسید تا فضایی امن برای بیان خود کودکان ایجاد کنید. با این حال، اگر با مشکلات جدی با فرزند خود روبرو هستید و نمی‌دانید چگونه با آنها برخورد کنید، برای کمک گرفتن از یک روانشناس کودک تردید نکنید.

 

 

مطالب تصادفی

روزی روزگاری در یک اتاق کنفرانس

روزی روزگاری در یک اتاق کنفرانس

روزی روزگاری در یک اتاق کنفرانس ارزش داستان سرایی در ارتباطات حرفه ای ساعت 8:30 شب است شما به لپ‌تاپ خود خیره ...

نحوه‌ی رساندن اخبار بد

نحوه‌ی رساندن اخبار بد

همدلی در قلب روش ارتباط شما در مواقع سخت است. نویسنده: کارن فریدمن  (نویسنده و متخصص ارتباطات تجاری)  پدرم می‌گفت مشکل ...

اهمیت خوداندیشی در رهبری و ابزارهای موجود برای آن

اهمیت خوداندیشی در رهبری و ابزارهای موجود برای آن

در دنیای پیچیده و متغیر امروز، رهبری مؤثر نیازمند مجموعه‌ای از مهارت‌ها و ویژگی‌ها است که خوداندیشی یکی از مهم‌ترین ...

یک سخنرانی قوی را آماده کنید

یک سخنرانی قوی را آماده کنید

نکات ارزشمندی را برای آماده کردن یک ارائه از ابتدا تا انتها بیاموزید. آماده‌اید؟ برای تبدیل شدن به یک سخنران ...