تاریخ انتشار : ۱۳:۰۰ ۱۴۰۳/۱۰/۲۷
دسته : آموزش
والدین، خانوادهها و مراقبان اطمینان حاصل میکنند که کودکان سالم و ایمن هستند، آنها را با مهارتها و منابع لازم برای موفقیت مجهز میکنند و ارزشهای اساسی فرهنگی را منتقل میکنند.
نوشته: ام. کالپانا
منبع: https://www.momjunction.com
یک رابطه قوی بین والدین و فرزندان نیازمند تلاش و درک است. رابطهای که از همان دوران نوزادی با فرزندانتان ایجاد میکنید، اساس رشد اجتماعی و عاطفی و شادی کلی آنها را تشکیل میدهد. این رابطه ثبات عاطفی را تقویت میکند و توانایی کودک را برای ایجاد روابط سالم در آینده افزایش میدهد. با این حال، ایجاد این پیوند همیشه آسان نیست. با افزایش سن، تغییر خلق و خو و چالشهای مختلف، ممکن است برقراری ارتباط با آنها دشوار باشد. در چنین شرایطی، عوامل متعددی باید در نظر گرفته شوند. به عنوان مثال، شما باید آنها را درک کنید و به آنها کمک کنید تا با مشکلاتشان به طور موثر کنار بیایند بدون اینکه سلطهگر باشید. این مقاله اصول رابطه بین والدین و فرزندان را به شما ارائه میدهد و شامل تمام راهها و فعالیتهای مختلف برای کمک به ایجاد پیوند با آنهاست.
درک رابطه والدین و فرزندان
رابطه والدین و فرزندان (PCR) رابطهای است که رشد جسمی، عاطفی و اجتماعی کودک را پرورش میدهد. این یک پیوند منحصر به فرد است که هر کودک و والدین تجربه میکنند، از آن لذت میبرند و آن را پرورش میدهند.
این رابطه پایه و اساس شخصیت، انتخابها و رفتار کلی کودک را میسازد. مطالعات نشان میدهد که یک رابطه سالم بین والدین و فرزندان منجر به نتایج مثبت برای کودکان و خانواده میشود.
چرا یک رابطه مثبت بین والدین و فرزندان مهم است؟
والدین دوستداشتنی، فرزندان دوستداشتنی پرورش میدهند. رابطه شما با فرزندانتان و میزان دلبستگی شما به آنها نشان میدهد که کودک در آینده چگونه خواهد بود.
در اینجا چند نتیجه مثبت از یک PCR سالم آورده شده است:
رابطه بین والدین و فرزندان نه تنها باید قوی باشد بلکه باید انعطافپذیر نیز باشد، زیرا نمیتوانید با یک کودک ده ساله همانطور رفتار کنید که با یک کودک سه ساله رفتار میکنید.
نکته سریع
طبق گفته شورای ملی علمی در مورد کودک در حال رشد، کودکانی که در محیطی گرم، حساس و پاسخگو رشد میکنند، رشد مغزی سالمی دارند که آنها را در مدرسه موفقتر میکند.
رابطه والدین و فرزند در مراحل مختلف
فرزندپروری یک شغل تمام وقت با مزایا و چالشهایی است که با رشد کودک افزایش مییابد. در اینجا نگاهی به PCR در مراحل مختلف میاندازیم:
نوزادی - ایجاد گرما و امنیت
در شش ماه اول، نوزادان بیشتر گریه میکنند، میخورند، میخوابند، ادرار میکنند و مدفوع میکنند. و در پاسخ، والدین نوزاد را بغل میکنند، تغذیه میکنند، آروغ میگیرند، تعویض میکنند و میشویند. به این ترتیب والدین در حین مراقبت از نوزاد، نزدیک او میمانند.
وقتی نوزاد گرسنه است، بدخلق میشود. وقتی والدین او را تغذیه میکنند، نیازهای نوزاد برآورده میشود و او خوشحال است. والدین نیز از اینکه توانستهاند نیازهای نوزاد را برآورده کنند، احساس خوشحالی میکنند.
وقتی والدین وظیفه اصلی خود را که پرورش، عشق ورزیدن و مراقبت از کودک است انجام میدهند، یک رابطه کاملاً تعریف شده و منحصر به فرد بین والدین و فرزند ایجاد میشود.
تا اولین سالگرد تولدشان، نوزادان احتمالاً دلبستگی ایمنی با والدین، مراقب اصلی یا سرپرست خود ایجاد میکنند.
نوپایی - ورود به جامعه
وقتی کودک نوپا میشود، تمرکز بر شکل دادن رفتار کودک از طریق آموزش، راهنمایی و پرورش او است. والدین فرآیند اجتماعی شدن را در دو سال اول به طور ظریف تسهیل میکنند و کودک را برای قرار گرفتن در یک گروه اجتماعی یا جامعه به طور کلی آماده میکنند.
پیش دبستانی - توسعه سبک فرزندپروری
سبکهای مختلف فرزندپروری ظاهر میشوند، با یک سبک که به عنوان سبک غالب در سن پیش دبستانی کودک مشخص میشود. با این حال، شما نمیتوانید یک سبک خاص را به طور مداوم در تمام موقعیتها استفاده کنید؛ شما باید از ترکیبی از استراتژیها برای تربیت فرزندان استفاده کنید. و رابطه والدین و فرزند را میتوان به بهترین وجه با سبک فرزندپروری فعلی که توسط والدین اتخاذ شده است، توصیف کرد.
تحقیقات نشان میدهد که کودکان:
شما میتوانید روشی را که با آن بزرگ شدهاید تشخیص دهید و همان روش یا روشهای جدید را در سبک فرزندپروری خود به کار بگیرید. کالین آدریان، مادر و مربی والدین، در وبلاگ خود میگوید: «من با استفاده از رویکرد مستبدانه بزرگ شده بودم و خاطرات دردناکی از احساس تنهایی و «درک نشدن» در برخی مواقع، به ویژه در دوران نوجوانی داشتم.»
با این حال، او تلاش کرد تا در سبک فرزندپروری خود تغییر ایجاد کند. او میافزاید: «من قطعاً میدانستم که میخواهم روشهای فرزندپروری سختگیرانه یا خشن را کنار بگذارم، بنابراین وقتی کتابهای فرزندپروری درباره فرزندپروری دلبستگی را پیدا کردم، با هیجان فکر کردم، «این همان چیزی است که میخواهم!»»
سن مدرسه - شناخت دنیایی فراتر از خانه
وقتی کودک وارد مدرسه ابتدایی میشود، تمرکز او از والدین به همسالان تغییر میکند، اما این پویایی PCR را تغییر نمیدهد. با افزایش مهارتهای شناختی و اجتماعی کودک، او فراتر از محیط خانه میرود.
این زمانی است که ارتباط دو طرفه میشود. کودک در موقعیتی قرار دارد که میتواند به والدین بگوید چه میخواهد و علایق و تنفرهای خود را بیان کند. سبک فرزندپروری شما تعیین میکند که آیا ارتباط دو طرفه خواهد بود یا یک طرفه.
سبکهای فرزندپروری همانطور که کودک رشد میکند ثابت میمانند و سبکی که در سن پیش دبستانی استفاده میشود حتی در سن میانی کودکی نیز تأثیر میگذارد. مطالعات تحقیقاتی نشان میدهد که در مورد:
نوجوانی - دادن فضای شخصی به کودک
نوجوانی دورهای پرتلاطم و آسیبپذیر است که تغییرات فیزیکی و روانشناختی در کودک ایجاد میکند. والدین باید نیازهای نوجوان خود را تشخیص دهند و درک کنند، از آنها حمایت کنند، مربی یا الگوی آنها باشند و آزادی مورد نیاز را به آنها بدهند بدون اینکه بیش از حد کنترلگر باشند.
فرزندپروری با عشق و پذیرش با اتخاذ رویکردی مثبت حتی در زمانهای چالشبرانگیز میتواند روشی موثر برای هدایت نوجوانان باشد.
بزرگسالی - صحبت در شرایط برابر
بزرگسالی زمانی است که ثبات شروع به ایجاد شدن میکند. والدین و فرزند بزرگسال اکنون قادر به ارتباط با یکدیگر هستند. فرزندان بزرگسال گاهی اوقات بین زندگی شخصی و والدین مسن خود گرفتار میشوند. ایجاد تعادل بین این دو میتواند بسیار استرسزا باشد. با این حال، اکثر بزرگسالان رابطه سالمی با والدین خود حفظ میکنند.
نیازها و اولویتهای یک خانواده با خانواده دیگر متفاوت است. به عنوان مثال، پیوندی که شما با پسر یا دختر خود دارید ممکن است با پیوندی که دوست شما با فرزندش دارد یکسان نباشد. این بدان معناست که نوع پیوند والدین و فرزند شما با دوست شما متفاوت است.
پس نوع پیوند شما چیست؟
یافتههای تحقیقاتی
نوجوانان زمانی که والدینشان دلایل منطقی برای انتظارات بالای خود از آنها دارند، واکنش مثبتی نشان میدهند.
انواع روابط والدین و فرزند
نوع رابطه ممکن است به سبک فرزندپروری یا تربیت شما بستگی داشته باشد. یک PCR را میتوان به طور کلی به دستههای زیر تقسیم کرد:
کودکان در کنار والدین/مراقبان/سرپرستان خود احساس امنیت میکنند و باور دارند که از آنها مراقبت خواهد شد. یک رابطه ایمن زمانی شکل میگیرد که والدین به طور مداوم به نیازهای فرزندان خود پاسخگو باشند.
کودکانی که از رابطه ایمن با والدین خود لذت میبرند، احتمال بیشتری دارد که در آینده مستقل و با اعتماد به نفس باشند. آنها از نظر اجتماعی خوب تعامل میکنند و بهتر قادر به تنظیم احساسات خود هستند.
کودکان احساس ناامنی میکنند زیرا والدین به نیازهای آنها پاسخگو نیستند. آنها مجبور میشوند مستقل شوند و از خودشان مراقبت کنند.
یک دلبستگی ناایمن بین والدین و فرزند منجر به مشکلات رشدی و سازگاری و همچنین مشکلات رفتاری مانند گاز گرفتن، هل دادن و زدن میشود.
کودکانی که این رابطه را تجربه میکنند، احتمال بیشتری دارد که مهارتهای اجتماعی ضعیفی داشته باشند (مانند کنارهگیری یا پرخاشگری) و تمایل دارند نافرمان و تکانشی باشند.
با این حال، این به این معنی نیست که آنها محکوم به شکست در زندگی هستند. با رشد کودک، تغییر قطعاً میتواند رخ دهد.
نیازهای کودک گاهی برآورده میشود و گاهی نه. والدین پاسخ میدهند اما نه به طور مداوم.
به عنوان مثال، ممکن است والدین یا مراقب بلافاصله به کودکی که گرسنه یا گریان است پاسخ ندهند زیرا مشغول کار هستند. اما ممکن است پس از مدتی پاسخ دهند. این کودکان بزرگ میشوند و تمایل دارند وابسته و بیش از حد احساساتی شوند.
در این رابطه، والدین نیازهای فرزندان را نادیده میگیرند و کودکان یاد میگیرند که از والدین خود انتظاری نداشته باشند. در چنین مواردی، احتمال دارد که یک یا هر دو والدین از شرایط روانی رنج ببرند.
این کودکان ممکن است در فعالیتهای بیمعنی درگیر شوند و رفتار غیرعادی نشان دهند. برخی از آنها تمایل دارند سریع صحبت کنند و درک گفتار یا رفتارشان را برای فرد دیگر دشوار میکنند.
پس، آیا با یکی از این انواع ارتباط برقرار کردهاید؟ و احتمالاً متوجه شدهاید که کدام نوع از بقیه بهتر است؟
برای ایجاد پیوند بهتر، باید اصول اساسی فرزندپروری را رعایت کنید که در ادامه به آن میپردازیم.
نکته سریع
تعاملات و رفتار والدین نسبت به فرزندانشان به تاریخچه شخصی، اهداف، باورها، موقعیتهای زندگی، خلق و خو و جنسیت آنها بستگی دارد.
اصول رابطه والدین و فرزند
وقتی صحبت از تربیت فرزند میشود، یک راه حل واحد برای همه وجود ندارد. با این حال، اصول زیر پایه و اساس فرزندپروری مثبت را تشکیل میدهند:
آدریان در ادامه میگوید: «میدانستم که تعیین محدودیتها و آموزش رفتار مناسب به پسرم مهم است تا بتوانیم در خانهمان آرامش و همکاری داشته باشیم. اما وقتی شروع به یادگیری مهارتهای بیشتری برای ارتباط کردم، نتیجه حتی بهتر از آنچه انتظار داشتم شد. رابطه ما احساس پیوندی واقعیتر دارد، به این معنی که جایی برای همه احساسات وجود دارد، نه فقط احساسات خوشایند.»
این اصول میتوانند والدین را در سطح کلان راهنمایی کنند. در مورد تعاملات روزمره چطور؟ چگونه میتوانید پیوند خود را با فرزندتان از طریق روالهای روزمره تقویت کنید؟
نکته سریع
برای جلوگیری از اشتباهات یا حل مشکلات فرزندانتان عجله نکنید. دخالت بیش از حد ممکن است به آنها این پیام را بدهد که به آنها اعتماد ندارید.
فعالیتهایی که به پیوند والدین و فرزند کمک میکنند
ایجاد ارتباط با فرزندتان اساس یک PCR سالم است. و وقتی ارتباط برقرار شود، فرزندان شما تمایل دارند داوطلبانه از قوانین پیروی کنند. یکی از راههای تقویت پیوند با فرزندانتان، آموزش تعاملات مثبت در روال روزانه شماست. در اینجا نحوه انجام این کار آمده است:
فرزندان خود را وقتی صبح از خواب بیدار میشوند و قبل از خواب شب، و هر چند بار که میتوانید در طول روز در آغوش بگیرید. شانههای آنها را ماساژ دهید، تماس چشمی برقرار کنید و به پشت آنها ضربه بزنید تا نشان دهید که به آنها اهمیت میدهید.
کودکان بزرگتر ممکن است از تماس فیزیکی خوششان نیاید یا وقتی جلوی همسالانشان آنها را در آغوش میگیرید، احساس خجالت کنند. این کار را به آنها تحمیل نکنید. ظریف عمل کنید و به آنها بفهمانید که در آغوش گرفتن برای نشان دادن محبت و عشق چیز بدی نیست.
وقتی این فعالیتها را در روال روزانه خود معرفی میکنید، قطعاً پایه و اساس یک رابطه سالم را میگذارید. پس از ایجاد یک پایه قوی، میتوانید روی تقویت پیوند کار کنید.
چگونه رابطه والدین و فرزند را تقویت کنیم؟
طبق گفته انجمن روانشناسی آمریکا، یک رابطه با کیفیت بالا بین والدین و فرزند برای رشد سالم مهم است. برای داشتن یک PCR سالم، والدین باید پاسخگو، قابل اعتماد و دوستداشتنی باشند. در اینجا چند نکته برای تقویت رابطه آمده است:
عشق و توجهی که به فرزندتان ارائه میدهید، یک رابطه سالم و مثبت ایجاد میکند. اما برخی مشکلات رفتاری میتواند منجر به یک PCR ضعیف شود.
پنج مشکلی که میتواند رابطه والدین و فرزند را خراب کند
رابطهای که در سالهای اولیه با فرزندانتان شکل میدهید، پایه و اساس سالهای بعدی آنها را تشکیل میدهد. اگر رابطه اولیه والدین و فرزند به دلیل مشکلات مختلف تحت فشار قرار گیرد، شخصیت فرزندتان تحت تأثیر قرار خواهد گرفت. در اینجا چند مشکل رایج در رابطه والدین و فرزند آمده است که باید از آنها اجتناب کنید:
تأثیر والدین بر کودکان عمیق است و سوء استفاده در دوران کودکی میتواند کودکان را به بزرگسالانی آزاردهنده تبدیل کند که ممکن است با والدین و فرزندان خود بدرفتاری کنند و یک چرخه معیوب ایجاد کنند.
همچنین، شما باید در نحوه صحبت و رفتار با آنها به کودک احترام لازم را بگذارید.
سؤالات متداول
تعارضات میتوانند به دلایل مختلفی بین والدین و فرزندان ایجاد شوند. برخی از تعارضات رایج عبارتند از:
رابطه کودک با والدینش میتواند تأثیر قابل توجهی بر رشد شخصیت او داشته باشد. روابط مثبت با والدین میتواند به کودک کمک کند احساس دوست داشته شدن، حمایت و ارزشمند بودن داشته باشد که به عزت نفس و اعتماد به نفس او کمک میکند. از طرف دیگر، روابط منفی با والدین میتواند منجر به ناامنی و احساس بیکفایتی شود که میتواند به شخصیت و روابط کودک آسیب برساند.
مرزها در روابط والدین/فرزند برای رشد سالم ضروری هستند و هم برای والدین و هم برای کودک لازم هستند. برخی از نمونههای مرزهای طبیعی در روابط والدین/فرزند عبارتند از:
یک رابطه ناسالم والدین/فرزند میتواند اشکال مختلفی داشته باشد و با فقدان اعتماد، احترام و محبت مشخص میشود.
فرزندپروری گاهی اوقات میتواند چالشبرانگیز باشد. با این حال، مراقبت از فرزند کوچک خود و تماشای رشد او میتواند پاداشدهنده و رضایتبخش باشد. یک رابطه سالم والدین و فرزند زندگی را برای شما و فرزندتان آسان و پربار خواهد کرد. بنابراین تلاش کنید و وقت زیادی را با فرزند خود بگذرانید تا پیوندی سالم و قوی ایجاد کنید. سعی کنید فعالانه به نگرانیهای آنها گوش دهید و احساساتشان را تأیید کنید. علاوه بر این، از سرزنش خودداری کنید و سؤالات باز بپرسید تا فضایی امن برای بیان خود کودکان ایجاد کنید. با این حال، اگر با مشکلات جدی با فرزند خود روبرو هستید و نمیدانید چگونه با آنها برخورد کنید، برای کمک گرفتن از یک روانشناس کودک تردید نکنید.