Loading...
  1. خانه
  2. مطالب و اطلاعیه ها
  3. آموزش
  4. آیا با یک فرد خودشیفته آشنا هستید؟

  تاریخ انتشار : ۱۰:۱۳ ۱۴۰۳/۰۹/۲۴

  دسته : آموزش

آیا با یک فرد خودشیفته آشنا هستید؟


یادگیری چگونگی دفاع از خود و تعیین حد و مرز برای سلامت روان شما بسیار مهم است.

نوشته‌ی کریستن هملینگ، دکترای روانشناسی

تلاش برای ارتباط با کسی که شما را سرزنش می‌کند، آزار می‌دهد، واقعیت را تحریف می‌کند، بر شما تسلط دارد یا شما را برای منافع خود تحقیر می‌کند، می‌تواند حس گیجی، درک نشدگی، و بی‌اعتباری به شما دهد. متأسفانه، افراد با شخصیت‌های پیچیده همه جا هستند - در خانه، محل کار و حتی در باشگاه‌های سخنرانی. شاید همکاری دارید که مدام شما یا ایده‌هایتان را تحقیر می‌کند، یا شریکی که اصرار دارد شما خیال می‌کنید که مشکلی وجود دارد. بنا بر گفته‌ی مجله‌ی روانپزشکی بریتانیا، میزان افرادی که در حال حاضر با اختلال شخصیت زندگی می‌کنند، در سراسر جهان حدود 7.8٪ تخمین زده می‌شود.

من بیش از 20 سال است که روانشناس هستم و دکترای روانشناسی دارم، با این حال دو سال طول کشید تا در جلسات درمانی متوجه شوم که در یک رابطه‌ی ناسالم قرار دارم. تلاش مداوم برای نجات یک رابطه با عذرخواهی و کنار گذاشتن نیازهای خود برای مراقبت از طرف مقابل می‌تواند شما را خسته کند - به خصوص اگر آن فرد دارای شخصیت پیچیده‌ای مانند خودشیفتگی باشد. پیوند عاطفی ناسالم یا چرخه‌ی سوءاستفاده خودشیفته که همراه با خودشیفتگی است، اغلب منجر به علائم استرس پس از سانحه، اضطراب و افسردگی می‌شود.

گاهی اوقات مجبور خواهید شد از رابطه با فرد خودشیفته دور شوید، زیرا درد کوتاه مدت پایان دادن به رابطه منجر به سود بلندمدت برای سلامتی و رفاه شما خواهد شد.

خودشیفتگی یک مشکل اجتماعی قابل توجه است و مبارزه با آن با آموزش آغاز می‌شود. یادگیری اینکه چرا افراد خودشیفته می‌شوند و چگونه با آنها ارتباط برقرار کنیم، اولین قدم است. با توجه به اینکه روابط اجتماعی مثبت پایه و اساس رفاه هستند، یادگیری روش ارتباط با شخصیت‌های پیچیده نه تنها از رفاه شما محافظت می‌کند، بلکه از رفاه آنها نیز محافظت خواهد کرد.

خودشیفتگی چیست؟

وقتی کسی ویژگی‌های شدید خودشیفتگی را نشان می‌دهد، مانند مورد اختلال شخصیت خودشیفته (NPD)، مشکلات می‌توانند شروع به بروز کنند. افرادی که با NPD تشخیص داده می‌شوند، خود را افرادی مطمئن به نفس، باهوش، با اعتماد به نفس و با حس قوی از درست و غلط می‌دانند. با این حال، در واقعیت، فردی که با NPD زندگی می‌کند اغلب شخصی عمیقاً ناامن است که فاقد اعتماد به نفس و عزت نفس عمیق است. این اغلب نتیجه‌ی آسیب دوران کودکی، ژنتیک و سبک دلبستگی ناامن است.

علائم

به عنوان مثال، کسی که با خلق و خوی مضطرب متولد شده و والدین خودمحور و از نظر عاطفی غیرقابل دسترس دارد، به شدت مستقل بزرگ می‌شود و باور دارد که باید از خودش مراقبت کند و به دنیا ثابت کند که ارزشمند و خاص است. NPD یک وضعیت سلامت روان جدی با علائم پیچیده مانند ناتوانی در همدلی، خودآگاهی و بینش کاهش یافته، و نیاز بیش از حد به تحسین و تمجید است. اگرچه انواع مختلفی از خودشیفتگی وجود دارد (مانند پنهان/آسیب‌پذیر یا بزرگ‌منشانه) اما علت اصلی مشکل اغلب یکسان است.

خودشیفتگی به افراد اجازه نمی‌دهد که احساسات خود را به طور کامل درک یا تنظیم کنند. ممکن است افرادی را بشناسید که باید محیط خود را کنترل کنند یا از احساساتی مانند شرم یا طرد شدن اجتناب کنند.

در اینجا چند مثال از سناریوهای محل کار که ممکن است هنگام برخورد با یک فرد خودشیفته با آن روبرو شوید، آورده شده است:

 

خودشیفته‌ی آسیب‌پذیر/پنهان ممکن است با تبدیل شدن به یک قربانی کنار بیاید:

سالی: «شما گزارش‌هایتان را به موقع تحویل نداده‌اید، همانطور که بحث کردیم؛ لطفاً این هفته گزارش را به موقع تحویل دهید.»

بروس: «به نظر می‌رسد نمی‌توانم هیچ کاری را درست انجام دهم. خیلی تلاش می‌کنم و باز هم مورد انتقاد قرار می‌گیرم. من یک کارمند بد هستم.»

خودشیفته‌ی بزرگ‌منش ممکن است با سرزنش کردن شخص دیگر کنار بیاید:

سلیا: «خب اگر شما این همه کار به من نمی‌دادید و مدام مرا کنترل نمی‌کردید، شاید می‌توانستم گزارش‌ها را به موقع تحویل دهم.»

 

بدتر از همه خودشیفته‌ای است که واقعیت را برای شما تحریف می‌کند:

هلن: «یادتان هست که گفتید گزارش تا دوشنبه مهلت دارد. شما اخیراً خیلی استرس دارید، احتمالاً مرا با تیم جورج اشتباه گرفته‌اید.»

 

خودشیفته‌ها کمتر به هماهنگی و موفقیت تیم علاقه‌مند هستند و بیشتر به استفاده از دیگران برای پیگیری دستور کار خود علاقه دارند. بسیاری از خودشیفته‌ها مسئولیت دستاوردهای دیگران را بر عهده می‌گیرند. آنها استانداردهای کمال‌گرایانه تعیین می‌کنند و اغلب معتاد به کار هستند. آنها حتی ممکن است از روش‌های قلدرمابانه برای رسیدن به اهداف خود استفاده کنند. برای نمونه، خودداری از ارائه‌ی اطلاعات برای خراب کردن عملکرد همکاران، انتقاد مداوم و پخش شایعات. خودشیفته‌ی پنهان و آسیب‌پذیر بیشتر احتمال دارد انتقام‌جویانه عمل کند - مطمئن شوید که سوابق مکالمات را نگه می‌دارید و اطلاعات ارائه شده به آنها را محدود می‌کنید.

 

خودشیفتگی می‌تواند منجر به مشکلات جدی سلامت روان مانند فرسودگی شغلی، خستگی از همدلی، افسردگی و اضطراب شود. یک رئیس خودشیفته می‌تواند اعتماد به نفس شما را از بین ببرد، باعث شود احساس بی‌کفایتی کنید و اعتماد شما به خود و دیگران را از بین ببرد. اگر مراقب نباشید، خودشیفتگی می‌تواند به حرفه‌ی شما نیز آسیب برساند.

 

خودشیفته‌ها فقط محدود به محل کار نیستند - اغلب، افرادی که بیشتر دوستشان داریم، تمایل به خودشیفتگی نشان می‌دهند. در مثال زیر، بری، که یک شوهر بسیار توجه‌کننده است، وقتی سعی می‌کند برنامه‌ها را تغییر دهد با خشم ناشی از خودشیفتگی همسرش روبرو می‌شود.

 

بری: «می‌دانم که امشب برای شام برنامه‌ریزی کرده بودیم، اما یک دوست قدیمی در شهر است و دوست دارم با او برای شام بیرون بروم - می‌توانیم برای فردا شب برنامه‌ریزی کنیم؟»

 

فیونا: «تو همیشه این کار را می‌کنی؛ هرگز مرا در زندگی‌ات در اولویت قرار نمی‌دهی. تو خیلی خودخواه و بی‌ملاحظه هستی. می‌دانستی که من مشتاقانه منتظر امشب بودم. چرا در شب قرار ما تصمیم گرفتی با زن دیگری بیرون بروی؟»

بری: «اما من به ندرت برنامه‌ها را لغو می‌کنم. البته که دوستت دارم...»

در این مورد، با اینکه بری دوست دارد دوستش را که از شهر دیگری آمده ببیند، تصمیم می‌گیرد برای آرام کردن همسرش با او بیرون برود. با این حال، با گذشت زمان، این باعث می‌شود او خودش را از دست بدهد. حلقه‌ی خودشیفتگی سوء‌استفاده، سرزنش، تحریف واقعیت و غیره می‌تواند گفتگوهای سازنده را منحرف کند و از نظر ذهنی خسته‌کننده باشد.

 

هیچ مشکلی در شما نیست

صادقانه بگویم، داشتن رابطه با یک فرد خودشیفته می‌تواند باعث شود احساس کنید مشکل جدی در مورد شما وجود دارد. اما شما آن هیولایی نیستید که آنها شما را نشان می‌دهند. الینور گرینبرگ، درمانگر و نویسنده‌ی کتاب «سازگاری‌های مرزی، خودشیفته و اسکیزوئید: جستجوی عشق، تحسین و امنیت»، توضیح می‌دهد که وقتی خودشیفته‌ها درباره‌ی شما احساس خوبی دارند (یا دقیق‌تر بگوییم، وقتی شما باعث می‌شوید آنها درباره خودشان احساس خوبی داشته باشند)، شما را خاص می‌بینند. سپس شما کاری «اشتباه» انجام می‌دهید (مثلاً به یکی از درخواست‌های آنها «نه» می‌گویید)، و ناگهان شما بد و بی‌ارزش می‌شوید.

 

بنابراین، افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته (NPD) مردم (از جمله خودشان) را فقط به یکی از دو روش می‌بینند: یا آنها خاص، منحصر به فرد، کامل و شایسته هستند (وضعیت بالا)؛ یا معیوب، بی‌ارزش و زباله هستند (وضعیت پایین). اگر می‌خواهید در یک رابطه با یک فرد خودشیفته به حقیقت خود متصل بمانید مرزها بهترین دوست شما هستند.

مرزها، مرزها، مرزها

حفظ مرزها هنگام ارتباط با یک فرد خودشیفته می‌تواند به ویژه چالش‌برانگیز باشد. خودشیفته‌ها در مخدوش کردن مرزها استاد هستند. پل میسون و رندی کرگر، نویسندگان کتاب پرفروش «روی تخم مرغ راه نروید»، آنچه را که روش «صفحه‌ی خراب» می‌نامند، برای کمک به افراد در حفظ مرزها هنگام ارتباط با شخصیت‌های دشوار توسعه دادند.

روش صفحه‌ی خراب به شما کمک می‌کند تا از نویز سفید (تحریف واقعیت) تولید شده توسط فرد خودشیفته با تمرکز بر موضوع مورد نظر اجتناب کنید. با بازگشت به مثال بری و فیونا، می‌توانید ببینید که چگونه بری می‌توانست از روش صفحه‌ی خراب برای اعمال مرزهای خود استفاده کند.

فیونا: «تو همیشه این کار را می‌کنی؛ هرگز مرا در زندگی‌ات در اولویت قرار نمی‌دهی. تو خیلی خودخواه هستی. می‌دانستی که من مشتاقانه منتظر امشب بودم. چرا در شب قرار ما تصمیم می‌گیری با زن دیگری بیرون بروی؟»

بری: «می‌دانم که ناامید شده‌ای و می‌دانم که می‌خواهی با هم وقت بگذرانیم. ما فردا شب قرار شام خواهیم داشت، اما الان برایم مهم است که دوستم را ببینم.»

فیونا: «اما تو تصمیم گرفته‌ای که در شب قرار ما با زن دیگری بیرون بروی. آیا با او رابطه داری؟»

بری: «نگران کننده است که چنین فکری می‌کنی، و ما قطعاً می‌توانیم بعداً اگر بخواهی درباره این مسائل صحبت کنیم. اما همانطور که گفتم، الان برایم مهم است که دوستم را ببینم.»

فیونا: «تو گوش نمی‌دهی، من نمی‌خواهم با او بیرون بروی.»

بری: «می‌دانم که ناامید شده‌ای، اما همانطور که گفتم، واقعاً برایم مهم است که دوستم را ببینم و ما فردا شب قرار شاممان را خواهیم داشت.»

 

مهم نیست فیونا چه چیزی به سمت بری پرتاب می‌کند، او همان چیز را تکرار خواهد کرد، درست مثل یک صفحه‌ی خراب. بری درگیر نویز سفید نمی‌شود و به یاد می‌آورد که «فقط به این دلیل که آنها می‌گویند، به این معنی نیست که درست است.» فیونا تحریک شده و استرس دارد، و در تلاش است تا احساسات خود را مدیریت کند. با حفظ آرامش، احترام و قاطعیت، بری شانس بیشتری برای برآورده کردن نیازهای خود دارد.

ایمنی و مراقبت از خود

وقتی مرزهای شما مانع از برآورده شدن نیازهای فرد خودشیفته می‌شود، می‌تواند منجر به سطح بالایی از استرس و آسیب برای آنها شود. مراقبت از خود هنگام برخورد با فرد خودشیفته بسیار مهم است زیرا همانطور که می‌گویند، افراد آسیب دیده به دیگران آسیب می‌رسانند. اگر فرد خودشیفته کسی در خانواده یا حلقه نزدیک شماست، حتماً با افراد دیگر وقت بگذرانید، به یوگا بروید، به درمان بروید، خوب غذا بخورید و به یاد داشته باشید که شما مسئول احساسات آنها نیستید. گاهی اوقات مجبور خواهید شد از رابطه با فرد خودشیفته دور شوید زیرا درد کوتاه مدت پایان دادن به رابطه منجر به سود بلندمدت برای سلامتی و رفاه شما خواهد شد.

 

جولی هال، نویسنده‌ی کتاب «خودشیفته در زندگی شما»، استدلال می‌کند که ذهنیت خودشیفته‌ی برتری و استحقاق منجر به قربانی کردن افرادی می‌شود که متفاوت هستند. قربانی کردن باعث افزایش تعارض و تفکر قبیله‌ای می‌شود و تنوع، همکاری و همیاری را کاهش می‌دهد. خودشیفتگی زیربنای مشکلات اجتماعی قابل توجهی مانند تبعیض جنسیتی، نژادپرستی و همجنس‌هراسی است و، به طور غیر منتظره‌ای، در روحیه محل کار و عملکرد تیمی اختلال ایجاد می‌کند.

هنگام ارتباط با همکار یا مدیر خودشیفته در محل کار، داشتن عملکرد راهبردی مفید است. عینی بمانید، با احساسات شدید به فرد خودشیفته نزدیک نشوید و نبردهای خود را انتخاب کنید. به عنوان مثال، بدانید چه زمانی بازی کنید و چه زمانی در برابر فرد خودشیفته بایستید. ممکن است اگر فرد خودشیفته سعی کند شما را تضعیف کند یا ایده‌هایتان را بدزدد از همسو شدن با افرادی که به آنها اعتماد دارید و از شما حمایت می‌کنند سود ببرید.

شناخت خودشیفتگی در محل کار نه تنها از سلامت روانی شما محافظت می‌کند، بلکه می‌تواند به محافظت از حرفه‌ی شما نیز کمک کند.

صرف نظر از اینکه چقدر به یکدیگر آسیب می‌زنیم، باید به همدلی بازگردیم، اما با حفظ مرزها. خودشیفتگی در واقع نقابی برای افراد عمیقاً آسیب‌پذیر و ناامن است. مرزها و مراقبت از خود هنگام برخورد با خودشیفتگی بسیار مهم هستند، اما خشم و رفتارهای تلافی‌جویانه در درازمدت به نفع هیچ کس نیست. امکان داشتن رابطه‌ای سالم با افرادی که شخصیت‌های پیچیده دارند و حفظ همدلی نسبت به درد آنها وجود دارد، اما آگاهی و حفظ مرزها توصیه می‌شود.

مطالب تصادفی

چگونه در فرهنگ‌های مختلف بامزه به نظر برسیم

چگونه در فرهنگ‌های مختلف بامزه به نظر برسیم

چه به صورت مجازی ارائه می‌کنید و چه به صورت حضوری، مطمئن شوید که شوخ طبعی شما جهانی است. یک ...

خلق روایت‌های جذاب: کلید ارتباط موثر

خلق روایت‌های جذاب: کلید ارتباط موثر

هنر روایت‌پردازی یکی از قدرتمندترین ابزارها در جعبه‌ابزار هر سخنران یا رهبر است. روایت‌های جذاب می‌توانند پیام‌های پیچیده را ساده‌تر ...

یادگیری یک مهارت جدید

یادگیری یک مهارت جدید

فواید شروع تسلط بر یک مهارت جدید می‌تواند رضایت شخصی و حرفه‌ای را تقویت کند. نویسنده: سارا مایر، توست مستر برجسته و ...

سخنرانی با آمادگی

سخنرانی با آمادگی

10 نکته برای تمرین گفتاری سازنده‌تر. موضوعی را انتخاب کرده‌اید. اجزای سخنرانی را در کنار یکدیگر قرار داده‌اید. چند یادداشت تهیه ...