Loading...
  1. خانه
  2. مطالب و اطلاعیه ها
  3. آموزش
  4. روزی روزگاری در یک اتاق کنفرانس

  تاریخ انتشار : ۱۲:۲۹ ۱۴۰۱/۰۹/۰۹

  دسته : آموزش

روزی روزگاری در یک اتاق کنفرانس


روزی روزگاری در یک اتاق کنفرانس

ارزش داستان سرایی در ارتباطات حرفه ای

ساعت 8:30 شب است شما به لپ‌تاپ خود خیره شده‌اید و با مورد سوم در اسلاید ششم گزارش فصلی خود که قرار است در صبح روز بعد ارائه کنید سر و کله می‌زنید، که احساس می‌کنید کسی تی‌شرت شما را می‌کشد.

«مامان، می‌توانی برایم داستان بگی؟»

به دخترتان نگاه می‌کنید و لبخند می‌زنید. کامپیوتر خود را می بندید و به دنبال او به اتاقش می‌روید، جایی که داستان مورد علاقه او درباره اژدها، دزدان دریایی، شاهزاده خانم ها و پیروزی را برایش می‌خوانید. بعد از اتمام داستان چراغ را خاموش می‌کنید و در نیمه راه، می‌شنوید که او داستان را برای خرس عروسکی‌اش بازگو می‌کند.

شما در حالیکه لپ تاپتان را دوباره باز می‌کنید به خود می‌گویید که او واقعاً عاشق این داستان است. سپس آهی می‌کشید و به گزارش فصلی خود چشم می‌دوزید.

داستان ها فقط برای بچه ها نیستند. برای هزاران سال، داستان ها ابزار اصلی انتقال اطلاعات بودند و مغز ما برای پاسخ به آنها تکامل یافته است. به نظر می‌رسد مغز انسان‌ها - پیر و جوان - برای درک داستان‌ها و لذت بردن از آنها برنامه‌ریزی شده است. این امر داستان‌ها را به وسیله‌ای ایده‌آل برای ارتباطات حرفه‌ای تبدیل می‌کند. چه در حال ارائه‌ی یک سخنرانی، شرکت در یک جلسه‌ی مصاحبه‌ی شغلی، و یا تلاش برای ایجاد انگیزه در کارکنان خود باشید، در اینجا چند راه وجود دارد که می توانید داستان های کسب و کار خود را بهبود بخشید.

با هدف خود شروع کنید

داستان های سنتی ممکن است پیام اخلاقی داشته باشند. داستان های تجاری باید دارای یک هدف باشند.

نیل بیردن، مدیر عامل Plot Wolf، داستان سرایی را با علوم رفتاری ترکیب می‌کند تا به شرکت‌ها و افراد کمک کند تا پیام‌های خود را هدفمند بسازند. وقتی داستانی را در یک محیط حرفه ای تعریف می کنید، فقط برای سرگرم کردن آنجا نیستید، بلکه سعی می کنید به یک نتیجه خاص برسید. بیردن این داستان‌ها را داستان‌های ابزاری می‌نامد، زیرا این داستان‌ها برای رسیدن به یک هدف گفته می‌شوند. واضح بودن در مورد هدف خود - کاری که می خواهید مخاطبان انجام دهند - به شما کمک می کند تصمیم بگیرید که چگونه پیام خود را به بهترین شکل طراحی کنید.

داستان سرایی موثر است زیرا جزئیات را در بر می‌گیرد. شخصیت ها و کنش و درگیری و احساس وجود دارد. اما افراط در آن آسان است. بیردن می گوید: «بدون داشتن هدف شما نمی دانید چگونه مطالب را اولویت بندی کنید. چه چیزی را در داستان قرار دهم؟ چه چیزی را کنار بگذارم؟ چگونه تصمیم بگیرم؟» شروع با هدف این تصمیمات را آسان تر می کند.

هدف بیشتر داستان‌های تجاری، ترغیب مخاطب به اقدام است و آنها به ندرت به تنهایی عمل می‌کنند. شما می خواهید که مخاطب داستان را به خاطر بسپارد و معمولاً به شخص دیگری مثل رئیس خود، مدیر استخدامی یا تصمیم گیرنده اصلی بگوید. با در نظر داشتن هدف از ابتدا، می توانید داستانی واضح و مختصر بسازید - داستانی که بازگویی آن آسان است.

جزئیات متمایز را اضافه کنید

وقتی داستان شما مختصر و هدفمند باشد، چگونه می توانید مطمئن شوید که مردم آن را به خاطر می‌سپارند؟ با دادن چیزی که برجسته است. بیردن می‌گوید: «یکی از ساده‌ترین کارهایی که مردم می‌توانند انجام دهند، قرار دادن چیزی در داستان است که متمایز است. او به اثر فون رستورف اشاره می‌کند که می‌گوید موارد متمایز - چیزهایی که برجسته هستند - بیشتر به خاطر سپرده می‌شوند. او مثالی می‌زند: «تخت، استراحت، بیدار، اسب آبی، خواب، چرت، خواب سبک، رویا، خواب قیقوله، آرامش، خمیازه، خواب‌آلود».

اکنون فهرست را با دست بپوشانید و سعی کنید آنچه را که در آن بود به خاطر بسپارید. بیردن حداقل یک مورد را می داند که شما آن را به خاطر خواهید آورد: «هرکسی که حداقل 10٪ توجه داشته باشد، "اسب آبی" را به یاد خواهد داشت، زیرا این یک مورد متمایز است.»

یکی از راه های استفاده از این تاثیر اضافه کردن جزئیات رنگارنگ و بصری است. تصور کنید در مورد استادی که زمانی داشته اید داستانی تعریف می کنید. می‌توانید او را عجیب‌وغریب، شاید حتی احمق توصیف کنید، که ممکن است برای چند نفر از مخاطبان دارای اهمیت باشد – اما به‌محض اینکه می‌گویید استاد همیشه جوراب زرد می‌پوشید، همه آن را به یاد خواهند آورد.

جوراب های زرد مانند اسب آبی هستند. «آنها متمایز هستند. آنها به چشم می‌آیند. شما مردان زیادی را نمی‌بینید که با جوراب‌های زرد روشن راه می‌روند.»

مرتبط کردن پیام خود با جزئیات مشخص کمک می‌کند که پیام شما به یاد ماندنی شود. بیردن خاطرنشان می‌کند: «هرچه که سخنران درباره این استاد می‌گوید، به احتمال زیاد یک ماه دیگر به خاطر آن جوراب‌های زرد روشن به یاد آورده خواهد شد.»

وقتی می نشینید تا سخنرانی، طرح فروش یا ارائه بعدی خود را بنویسید، توصیه بیردن پرسیدن این سوال است که: چه چیزی در داستان من قرار است برجسته و متمایز باشد؟ قرار دادن جزئیات واضح «فرصتی را برای مخاطبان فراهم می‌کند تا [داستان شما] را به خاطر بسپارند، که شرط لازم برای بازگویی آن است.»

یک ساختار منطقی ایجاد کنید

هنگامی که برخی از جزئیات متمایز را برای نشان دادن پیام خود جمع آوری کردید، وقت آن است که آنها را سازماندهی کنید. یک داستان به یاد ماندنی تر از مجموعه ای از استدلال است، زیرا از یک ساختار منطقی پیروی می کند: مجموعه ای از رویدادها با روابط علت و معلولی واضح.

بیردن به یک مطالعه روانشناسی شناختی کلاسیک از آدریان د گروت اشاره می کند. در این مطالعه، به استادان بزرگ شطرنج و بازیکنان مبتدی اجازه داده شد که نگاهی اجمالی به مدت پنج ثانیه به مهره های شطرنج که روی یک تخته چیده شده بود بیاندازند و سپس از آنها خواسته شد که به یاد بیاورند مهره ها کجا هستند. استاد بزرگ‌ها بهتر می‌توانستند ترتیبات را به خاطر بیاورند - اما تنها در صورتی که مهره‌ها به صورتی چیده شده بودند که در یک بازی واقعی قرار می‌گرفتند. وقتی قطعات به صورت تصادفی قرار گرفتند، استاد بزرگ ها هیچ مزیتی نداشتند. د گروت این فرضیه را مطرح کرد که در حالی که تازه کارها سعی می کردند هر موقعیت یکتایی را به خاطر بسپارند، استادان بزرگ مهره های شطرنج را بخشی از یک «ساختار» سازمان یافته می دیدند. تجربه آن‌ها به آن‌ها اجازه داد تا حرکاتی را که قبل و بعد از پیکربندی انجام می‌شد استنباط کنند، حرکاتی که برای آنها به مانند یک داستان بود،  و آن داستان به آنها کمک کرد تا صفحه شطرنج را به همان صورت اول بچینند.

بیردن می‌گوید: «در صفحه‌ی شطرنج منطقی وجود دارد» و داستان شما باید منطقی داشته باشد. «[اگر] ساختار حفظ شود، پس قابل بازگویی است.»

وقتی قدرت داستان سرایی را درک کردید، از آن استفاده کنید. با هدف خود شروع کنید، به داستان خود آب و رنگ اضافه کنید تا پیام شما برجسته شود و سپس جزئیات خود را با یک ساختار سازماندهی شده‌ی واضح به هم گره بزنید.

دوباره توجه خود را به لپ تاپتان معطوف می‌کنید و اینبار در نکات مهم خود برای ارائه‌ی گزارش سه ماهه تجدیدنظر می‌کنید. ممکن است در پاورپوینت شما اژدها، دزدان دریایی یا شاهزاده خانم وجود نداشته باشد، اما همچنان می توانید داستانی بگویید. چند دقیقه بعد، با رضایت از اینکه پیامی ایجاد کرده‌اید که مخاطبانتان آن را به خاطر می‌سپارند و بازگو می‌کنند، کامپیوتر خود را خاموش می‌کنید.

از اتاق خواب دخترتان، زمزمه ای می شنوید: «پایان».

برچسب ها :
قدرت فروش

مطالب تصادفی

صحبت با مخاطب حواس‌پرت

صحبت با مخاطب حواس‌پرت

نکات کلاسیک و ایده‌های نوآورانه برای جدا شدن از حواس‌پرتی‌های دیجیتال نویسنده: الیزابت دنزیگر _ نویسنده‌ و مدرس مهارت‌های ارتباط موثر در ...

اهمیت داشتن سواد علمی

اهمیت داشتن سواد علمی

علم هرگز خسته کننده نیست. با این حال، اغلب به این شکل ارائه می شود. در اینجا نحوه تغییر ...

راز انجام دادن همه کارها

راز انجام دادن همه کارها

یاد بگیرید چگونه سریع حرکت کنید بدون اینکه عجله کنید. نوشته الیزابت دنزیگر، نویسنده و ستون نویس Inc.com چند بار برایتان پیش ...

موضوعات سخنرانی همه جا هستند

موضوعات سخنرانی همه جا هستند

به زندگی خود توجه کنید و ایده‌ها به وجود خواهند آمد. موضوعات سخنرانی را از کجا پیدا می کنید؟ یک پاسخ ...