تاریخ انتشار : ۱۱:۰۳ ۱۴۰۱/۱۰/۰۷

  دسته : آموزش

دانستن این که چرا اهمیت می دهید، به خصوص در ارتباطات محل کار، کلیدی است.

در سخنرانی‌های باشگاه تست مسترز، ما تمایل داریم موضوعاتی را انتخاب کنیم که به آن علاقه داریم - مانند سرگرمی‌هایمان یا خانواده‌مان – یا موضوعاتی که به یادگیری آنها علاقه داریم. با این حال، بسیاری از ما برای حفظ همان انرژی و اشتیاق، زمانی که به دفتر بازمی‌گردیم و مجبور می‌شویم یک سخنرانی جذاب در مورد چیزی مرتبط با شرکت یا امور اداری ارائه کنیم مشکل داریم.  

زمانی که من و تیمم آموزش‌های سخنرانی عمومی را هدایت می‌کنیم، قبل از اینکه سخنرانان ارائه‌ی خود را آماده کنند، یک سوال خاص می‌پرسیم تا به آنها کمک کنیم هدف خود را پیدا کنند. چه آموزش در محل خود را در آسیا، آفریقا، اروپا، خاورمیانه یا آمریکای شمالی و جنوبی ارائه دهیم، همیشه می‌پرسیم: "چرا تو؟"

"چرا تو؟" یکی از مهم‌ترین و کم استفاده ترین سوالات در سخنرانی عمومی در سراسر جهان است. این سوال صدای واقعی شما را رها می‌کند، اعتماد به نفس شما را برای صحبت افزایش می‌دهد و مخاطبان شما را، به خصوص در یک حوزه‌ی حرفه‌ای، ترغیب به مشارکت می‌کند.  

مفهوم این سوال این نیست که "چرا واجد شرایط هستید؟" یا "عنوان شما چیست؟" اینها اعتباردهنده‌های خارجی هستند. بلکه مفهوم سوال این است: «چرا به موضوع سخنرانی‌تان، کاری که انجام می‌دهید یا تأثیری که بر دیگران می‌گذارید اهمیت می‌دهید؟»

پاسخ "چرا تو؟"ی شما احتمالاً "تا بتوانم پول بیشتری به دست بیاورم" یا "تا بتوانم جلوی رئیسم خوب به نظر برسم" نیست. عمیق‌تر از آن است این از یک حس هدف در مورد اینکه چرا کاری را انجام می‌دهید نشات می گیرد. این چیزی است که در ابتدا شما را به سمت صنعت مورد علاقه‌تان جذب کرده است، یا چیزی است که شما را 20 سال بعد در آنجا نگه می‌دارد. این به احساس غرور در کار شما گره خورده است.

یافتن پاسخ برای "چرا تو؟"

گاهی اوقات پاسخ "چرا تو؟" می‌تواند به سختی پیدا شود تجربه‌ای را به یاد می‌آورم که سال‌ها پیش مربی دوستم پاتریک بودم، او را در حین رقصیدن تانگو در واشنگتن دی سی ملاقات کردم. پاتریک مردی اهل معاشرت با شوخ طبعی و انرژی بی‌پایان بود.

پاتریک در حوزه‌ی توسعه املاک و مستغلات مشغول به کار بود. یک روز، او از من خواست که او را در آماده‌سازی یک سخنرانی آینده در برابر هیئت مدیره انجمن راهنمایی کنم. در طول جلسه‌مان، من عقب نشستم و منتظر ماندم تا «پاتریک تانگوکار» با ارائه‌اش همان‌طور که در پیست رقص انجام داده بود، مرا خوشحال کند. اما وقتی پاتریک ایستاد، کاملاً تغییر کرد. شانه هایش افتاد، لبخندش بر لبانش ماسید، و در حالی که به یک طرف لگنش تکیه داده بود و با دست به اسلایدهای پشت سرش اشاره می‌کرد آه بلندی کشید. او می‌ترسید که سخنران خسته کننده‌ای باشد.

وقتی در مورد "چرا تو؟" صحبت کردیم. پاتریک به درک شگفت‌انگیزی رسید. از او پرسیدم که چرا به کارش اهمیت می دهد؟ معلوم شد که اینطور نیست. او از شغلش متنفر بود. او به رئیس خود بی اعتماد بود. او این صنعت را دوست نداشت.

او سخنران خسته کننده ای نبود. او فقط از کارش کسل بود.

اگر از موضوع خود خسته شده اید یا از شغل خود ناراضی هستید، ارائه‌ی یک سخنرانی قدرتمند دشوار خواهد بود. در این موارد، شما چند گزینه دارید. شما می توانید شغل خود را تغییر دهید، کاری که پاتریک انجام داد: او شغل خود را رها کرد و به رویای خود برای احیای یک ساختمان متروکه در شهر خود جامه عمل پوشاند. اما شاید شما سه فرزند برای حمایت و وام مسکن برای پرداخت داشته باشید. به جای جست‌وجوی چیزی که به آن علاقه دارید، به این فکر کنید که در کارتان چه چیزی را دوست دارید. چیزی را بیابید که به شما احساس غرور یا هدف بدهد: شاید دوست دارید برای مشتریان معما حل کنید، یا شاید علاقه‌مند به راهنمایی دیگران هستید. اگر نیاز به ارائه‌ی یک تحلیل مالی دارید، به جای اینکه فقط در مورد اعداد صحبت کنید، در مورد معنای آن اعداد برای مخاطبان خود صحبت کنید.

بیایید داستان پاتریک را با داستان مشتری دیگری به نام استیسی مقایسه کنیم. من به استیسی کمک می‌کردم تا برای تماس‌های فروش بعدی آماده شود که از او پرسیدم: "چرا تو؟"

او پاسخ داد: "خب، من دوست دارم به دیگران خدمت کنم."

"چرا؟"

"چون من به خدمات اعتقاد دارم."

"چرا؟"

زیرا این چیزی است که والدینم به من یاد دادند.

"بیشتر بگو."

وقتی بزرگ شدم، پدر و مادرم کسب و کار خودشان را اداره می‌کردند. هر روز می‌دیدم که آنها زود بیدار می‌شوند تا به مشتریانشان خدمت کنند و نیازهای دیگران را بر نیازهای خودشان ترجیح می‌دهند. من هر روز وقتی از خواب بیدار می‌شوم به آن تجربه فکر می‌کنم و می‌خواهم آن را به فرزندانم نیز آموزش دهم. به همین دلیل من کاری را که به آن معتقدم انجام می‌دهم.»

آیا می‌بینید که چگونه مجبور شدیم چند لایه را رد کنیم؟ ما مجبور شدیم از پاسخ‌های کلی او عبور کنیم تا به محرک‌های عمیق‌تر رفتار او برسیم.

متوجه خواهید شد "چرا تو؟" اغلب به خانواده یا دوران کودکی بازمی گردد، و ممکن است در مورد به اشتراک گذاشتن یک داستان شخصی در یک محیط تجاری احساس عجیبی داشته باشید. اما ما روبات نیستیم. ما انسان‌هایی هستیم که با انسان های دیگر تجارت می‌کنیم. ما توسط انگیزه های شخصی هدایت می‌شویم و ارزش‌هایی داریم که اعمال ما را هدایت می‌کند. وقتی این انگیزه‌ها را با دیگران به اشتراک می‌گذارید، حتی در یک محیط حرفه‌ای، در سطح شخصی ارتباط برقرار و اعتماد ایجاد می‌کنید. و اعتماد پایه و اساس هر رابطه حرفه‌ای یا شخصی است.

تعریف "چرا شما؟"

یکی از بهترین مکان ها برای گنجانیدن "چرا شما؟" در ابتدای سخنرانی یا ارائه‌ی شما است. استیسی از داستان بزرگ شدن در یک تجارت خانوادگی در ابتدای سخنرانی فروش خود برای یک کسب و کار کوچک استفاده کرد. این مساله اعتماد به نفس او را تقویت کرد زیرا به او یادآوری می‌کرد که چرا به کارش اهمیت می‌دهد. با شنیدن این داستان، احتمال بیشتری وجود دارد که چشم‌انداز او فکر کند: «بله، او می‌داند که من از کجا آمده‌ام. من می توانم به او اعتماد کنم.»

"چرا شما؟" را در محل کار، زمانی که خود را به گروه جدیدی از همکاران معرفی می کنید یا هنگام معرفی خود به رهبرگروه در نظر بگیرید. اگر شما تیمی را رهبری می کنید، از همه بخواهید که به این سوال که مربوط به کارشان است، پاسخ دهند. به اشتراک گذاشتن پاسخ‌های آنها با یکدیگر به آنها کمک می‌کند تا به عنوان یک گروه با هم پیوند برقرار کنند.

اگر در پاسخ به مشکل خورده‌اید، در اینجا سه ​​سوال وجود دارد که باید از خود بپرسید:

چرا به مخاطبان خود یا رویدادی که در آن صحبت می کنید اهمیت می‌دهید؟

چرا به موضوع یا سازمان خود اهمیت می‌دهید؟

در کار خود به چه چیزی بیشتر افتخار می کنید؟

تعریف "چرا تو؟" کلید یافتن حس هدفمندی در تمام ارتباطات شما است.

این به شما کمک می‌کند تا به جای اینکه به اصطلاحات یا شعارهای شرکتی بازگردید، زبانی را انتخاب کنید که گویای صدای درون شما باشد.

"چرا تو؟" به صدا و بدن شما روح می‌بخشد. وقتی واقعاً به پیام خود ایمان داشته باشید، این حس هدفمندی می تواند در سراسر وجود شما رخنه کند.

این حس اعتماد به نفس شما را افزایش می‌دهد. متخصصان جوان و مدیران باتجربه به طور یکسان به کمبود اعتماد به نفس هنگام صحبت اذعان دارند، نگران هستند، چه می‌شود اگر دیگران در اتاق بیشتر از من بدانند؟ یا اگر مخاطب تعجب کند که چرا من صلاحیت صحبت کردن را دارم چه؟ برقراری ارتباط از طریق "چرا تو؟" اعتبار شما را تقویت می‌کند.

قبل از سخنرانی یا ارائه‌ی بعدی در محل کار، پاسخ خود را به آن سوال یادداشت کنید و قبل از اینکه وارد اتاق شوید آن را تکرار کنید. این به شما کمک می کند تا اعصاب خود را آرام کنید، اعتماد به نفس خود را تقویت کنید، با مخاطبان خود ارتباط برقرار کنید و همانقدر که در باشگاه تست مسترز خود هدفمند هستید با هدف صحبت کنید.