تاریخ انتشار : ۱۰:۴۳ ۱۴۰۱/۱۰/۰۸
دسته : آموزش
چه به صورت مجازی ارائه میکنید و چه به صورت حضوری، مطمئن شوید که شوخ طبعی شما جهانی است.
یک ضرب المثل انگلیسی میگوید: «وقتی در رم هستید، مثل رمیها رفتار کنید.»، بنابراین اگر در ارائهی خود از طنز استفاده کنید (و چه کسی این کار را نمی کند؟)، این بدان معناست که آنچه در ایتالیا خنده دار است لزوما مردم را در لس آنجلس به خنده وا نمیدارد.
هرکسی که در کشور دیگری سخنرانی داشته باشد این را خیلی سریع یاد میگیرد. همانطور که همهی سخنرانان خوب میدانند، طنز جهانی است، اما شوخی ممکن است اینطور نباشد. بنابراین در حالی که استفاده از طنز همیشه یک استراتژی خوب است، شوخیها میتوانند تاکتیک ضعیفی باشند، زیرا آنچه یک شوخی را خندهدار میکند اغلب به جنبهای از آداب و رسوم محلی مرتبط است. اگر مخاطب این آداب و رسوم را نداند، شوخی با شکست مواجه میشود.
به عنوان مثال، من یک بار برای مخاطبان در هنگ کنگ یک ارائه آماده کردم. درست قبل از اینکه ادامه دهم، یکی از همکاران به من یادآوری کرد که در آسیا، یک راه عالی برای شروع یک سخنرانی، بیان فروتنی بر اساس ارزش چینی افراد فروتن است. او به من پیشنهاد داد در صورتی که سخنرانی من انتظارات مخاطبان را برآورده نکند، پیشاپیش عذرخواهی کنم.
من به عنوان یک آمریکایی، این استراتژی را به عنوان بوسهی مرگ برای ارائهی خود میدیدم، در عوض میخواستم با حکایتی طنزآمیز درباره تفاوت های فرهنگی شروع کنم: موضوع صحبتم. بنابراین به این معضل فرهنگی فکر کردم. وقتی روی صحنه رفتم، اعلام کردم که میدانم در اینجا در هنگ کنگ، اگر سخنرانیام را با یک عذرخواهی شروع کنم، مورد احترام قرار خواهم گرفت. من هم گفتم در کشور من آمریکا ترجیح می دهیم سخنرانی را با شوخی شروع کنیم. برای تطبیق هر دو فرهنگ، از اینکه هیچ جوکی برای گفتن نداشتم عذرخواهی کردم. حضار متوجه نکتهی شوخی من شدند - و از آن استقبال کردند، و این یک راه عالی برای معرفی موضوع سخنرانی من بود: ارائهی یک سخنرانی در میان فرهنگها.
چالشهای فناوری
در حالی که قانون آزمایش شده و واقعی "وقتی در رم ..." هنوز نقطهی شروع خوبی برای ارائهی طنز در فرهنگهاست، دیگر کافی نیست. ارائه دهندگان اکنون در حال مدیریت فناوریهای مجازی جدید در ارائههای خود هستند و فناوری نیز مانند فرهنگ، چالشهای جدیدی را برای استفاده از طنز در ارائه در برابر ما قرار میدهد. در دنیای امروز، ما نه تنها به صورت حضوری ارتباط برقرار میکنیم و ارائه میدهیم، بلکه به طور فزایندهای این کار را به صورت مجازی انجام میدهیم. ما از فناوریهایی مانند WebEx وSkype استفاده میکنیم و سخنرانیها و سخنرانیهای اصلی خود را برای گروههای بزرگ و کوچک در سراسر جهان، اغلب برای مخاطبانی که گروههای فرهنگی مختلف را تشکیل میدهند، ارائه میکنیم. و در حالی که استفاده از طنز چهره به چهره در موقعیتهای بین فرهنگی به اندازه کافی سخت است، انجام این کار به صورت مجازی میتواند حتی پیچیدهتر باشد. برای برقراری ارتباط موفقیت آمیز از طریق فناوری جدید، قوانین اضافی باید درک شوند.
با این حال، فناوری برای اکثر ارائهدهندگان واقعاً جدید نیست. به هر حال، سخنرانها برای مدت طولانی است که از میکروفون، اسلاید پاورپوینت، چراغها و دوربین استفاده میکنند. ما میدانیم که راحت بودن با تجهیزات برای انتقال موفقیت آمیز پیام ضروری است. ما باید یاد میگرفتیم که چگونه از دوربین و میکروفون استفاده کنیم و باید همین کار را با اسکایپ و پهنای باند انجام دهیم.
با این حال، در حالی که دوربینها در موقعیتهای ارائهی چهره به چهره رایج هستند، اغلب اوقات مخاطب هنوز آنجاست و بازخورد فوری ارائه میکند. در اکثر موقعیتهای ارائه مجازی، دوربینها به ما اجازه نمیدهند که مخاطب خود را ببینیم و بازخوردی که دریافت میکنیم به شدت محدود است. ما باید مطمئن باشیم که حکایات طنزآمیز ما به خوبی دریافت و درک میشوند. بنابراین، ضروری است که قبل از استفاده از طنز در یک محیط مجازی، چه در حال عبور از خطوط فرهنگی باشیم یا نه، آن را در یک محیط زنده آزمایش کنیم.
استفاده از اسلایدها
ارائه با تصاویر و کلمات نوشته شده (مثلاً پاورپوینت) باید از نظر فرهنگی برای همه مناسب باشد. ایجاد محتوای عاری از ارجاعات توهین آمیز فرهنگی به ویژه زمانی میتواند دشوار باشد که نیازمند حفظ طعم و رنگ محلی که ممکن است برای درک اطلاعات ارسال شده (یا شوخی مطرح شده) ضروری باشد هستیم. به عنوان مثال، من یک بار در هلند سخنرانی داشتم و نکته ای را در مورد استفاده از انگلیسی به عنوان زبان ارتباطات تجاری جهانی بیان کردم. حکایت «طنز آمیز» من مربوط به یک همکار هلندی شاغل در بریتانیا بود که کاملاً مشروع از تیم خود در مورد آنچه به عنوان بینظمی در شرکت میدید شکایت کرده بود. مدیریت اینگونه استنباط کرده بود که او از شرکت شکایت میکند و نه از فقدان نظمی که شاهد آن بود، زیرا لهجهی هلندیاش باعث میشد نظر او مبنی بر اینکه «I hate disorganization»، شبیه «I hate this organization» شنیده شود. در حالی که این جوک در بریتانیا و ایالات متحده کار میکرد، اما در آمستردام به خوبی پیش نمیرفت، زیرا به نظر می رسید که لهجه هلندی را مسخره میکنم.
حتماً تمام تصاویر و متنها را از نظر تناسب فرهنگی بررسی کنید. و اگر هر یک از عناصر با یک حکایت یا شوخی طنز آمیز همراه باشد، نباید حواس را از قسمت خندهدار جوک منحرف کند. علیرغم نیت درست شما، هر تصویر یا متنی که از نظر فرهنگی نامناسب است، فوراً توجه مخاطب را از شما منحرف و کیفیت طنز شما را تضعیف میکند. به عنوان مثال، در حالی که یک تصویر گرافیکی از یک زن جذاب از لحاظ ظاهری با لباس شیک ممکن است در یک ارائه در ایتالیا کار کند، در عربستان سعودی اگر کفرآمیز نباشد، توهینآمیز خواهد بود.
در حالی که املای مختلف ("humor" در ایالات متحده در مقابل "humour" در بریتانیا) اغلب توجه زیادی را از ارائه منحرف نمیکند، مشکل بزرگتر زمانی رخ میدهد که کلمات در فرهنگ های مختلف معانی متفاوتی داشته باشند (به عنوان مثال، "fanny" در ایالات متحده به ماتحت فرد اشاره میکند، اما در بریتانیا این کلمه به قسمتهای خصوصی زنانه اشاره دارد، در حالی که ماتحت انسان "bum" نامیده می شود). مشکل دیگر میتواند هنگام استفاده از اصطلاحات بدون معنی معادل در فرهنگهای دیگر مطرح شود. کلیشههای ورزشی آمریکایی مانند «ballpark figure» (یک اصطلاح مورد استفاده در بیسبال که در محاوره به معنی برآورد تقریبی است)، «left field» )(یک اصطلاح مورد استفاده در بیسبال که در محاوره به معنی موقعیت نامتعارف است) و نیز عبارت «step up to the plate» (یک اصطلاح در بیسبال که در محاوره به معنی وارد گود انجام کار دشواری شدن) و همچنین عباراتی در انگلیسی هندی مانند «do the needful» (به معنای انجام کاری که باید انجام شود برای پیشبرد یا حل مشکل) نمونههایی از این مشکل هستند. همچنین باید هنگام استفاده از کلمات اختصاری و اختصارات مختص یک فرهنگ یا صنعت دقت شود (به عنوان مثال، "ASAP" یا "ETA" ممکن است در ایالات متحده منطقی باشد، اما ممکن است توسط فرهنگ های مختلف قابل درک نباشد، حتی اگر با زبان انگلیسی آشنا باشند).
تصاویر گرافیکی خود را از هر تصویر فرهنگی نامناسب پاک کنید. تصاویر مذهبی یا سیاسی نقطهی آشکاری برای شروع هستند، اما به عنوان مثال، استفاده از رنگ را نیز در نظر بگیرید، زیرا رنگها از نظر فرهنگی معانی متفاوتی دارند (مثلاً قرمز در آسیا خوب است، سبز در فرهنگهای مسلمان خوب است، اما سبز و زرد همیشه برای استفاده در تایلند یا فیلیپین مناسب نیست). حتی میزان استفاده از متن و گرافیک نیز از نظر فرهنگی متفاوت است. به عنوان مثال، در آسیا، استفاده از نمادها، اعداد، نمودارها و تصاویر بسیار موثرتر از متن یا کلمات روی صفحه است. با این حال، در اروپای قارهای، استفاده از متنهای متصل به گلوله و منطقی که ایدههای ملموسی را نشان میدهد که منجر به نتیجهگیری نهایی میشود، بسیار مؤثر است.
آیا شما به زبان من صحبت میکنید؟
و سپس زبان، عنصر اساسی هر فرهنگ. مهم است که به یاد داشته باشید که افراد در فرهنگ های دیگر ممکن است به نوعی "انگلیسی جهانی" صحبت کنند و زبان اول یا حتی دوم آنها ممکن است انگلیسی نباشد. بنابراین، سخنرانان انگلیسی زبان باید مسئولیت درک شدن را بر عهده بگیرند. بهترین راه برای انجام این کار این است که آنقدر آهسته صحبت کنید تا تأییدیه مخاطبان دریافت کنید که آنها در واقع حرف شما را می فهمند.
این بازخورد مخاطب میتواند به شکل اطلاعات مستقیم باشد. اعضای برخی از فرهنگها به خوبی میتوانند دقیقاً آنچه را که فکر و احساس میکنند به شما بگویند، از جمله فرهنگهای فرانسه، نیجریه، آفریقای جنوبی و سایرین. اما در مورد سایر مخاطبان، ممکن است مجبور شوید به معنای سکوت آنها و اینکه آیا آنها میفهمند (از جمله کسانی که در ژاپن، فیلیپین، مکزیک و دیگر کشورها هستند) توجه کنید. ارائهدهندگان خوب زمانی که مخاطبان حضور فیزیکی دارند این موارد را در نظر میگیرند. با این حال، هنگام صحبت کردن به صورت مجازی، دریافت بازخورد ممکن است دشوار باشد. باز هم، ابتدا محتوای خود را در یک موقعیت رو در رو آزمایش کنید. یکی از دوستان داستان شوخی کردن در طول یک سخنرانی در ژاپن را برای من تعریف کرد، که با توجه به بازخورد تماشاگران که دریافت میکرد، احساس میکرد که به خوبی پیش رفته است: همانطور که او به زبان انگلیسی صحبت می کرد، یک مترجم در تمام مدت به ترجمه مشغول بود. آنگونه که از یکی از همکارانش پس از ارائهی خود شنید، مترجم به حضار میگفت: "حالا سخنران جوک میگوید ... حالا او به خطی میرسد که شوخی در آن است ... بسیار خوب، همه، حالا بخندید."
راه حل: همیشه آهسته صحبت کنید و به شنوندگان فرصت دهید تا در حین صحبت کردن، انگلیسی شما را ترجمه کنند. وقتی حق انتخاب دارید، کلماتی را با هجاهای کمتر انتخاب کنید و همیشه از کلمات اختصاری و اصطلاحات محلی که به خوبی ترجمه نمیشوند اجتناب کنید. کلمات خود را در این فرآیند "خنثی کنندهی فرهنگی" قرار دهید، به خصوص وقتی که داستانی طنز آمیز تعریف میکنید. هیچ چیز سریعتر از زمانی که شنوندگان شما را درک نمیکنند، یک شوخی را از بین نمیبرد.
سبک شما چیست؟
سبک نیز در معرض تفاوت است. بیشتر طنز بریتانیایی مبتنی بر توانایی استفاده از معنای یک کلمه یا عبارت در جهت مخالف آن است. این اصل اساسی کنایه است، شکلی از طنز که در فرهنگهایی که مستقیماً صحبت میکنند مانند سوئیس، آلمان یا هلند چندان رایج نیست، و بنابراین به خوبی درک نمیشود. طعنه را می توان در مکان هایی مانند آمریکای لاتین آسیب زا دانست، اما در هند خنده دار تلقی میشود، دقیقاً به دلیل ماهیت آزردگی آور، صریح و افراطی آن. طنز مبتنی بر تحقیر خود (خود را هدف شوخی قرار دادن) در غرب مورد قدردانی قرار میگیرد، اما در آسیا، به جای ایجاد خنده، تحقیر خود به احتمال زیاد باعث ایجاد همدلی و اندوه نسبت به موقعیت ناخوشایندی میشود که تجربه می کنید.
تفاوت در ترجیحات فرهنگی حتی میتواند در مواردی که از نظر دیداری خندهدار است ایجاد شود. شوخ طبعی و طنز در برخی فرهنگها خوب کار میکند، اما در برخی دیگر خوب نیست (در فرانسه و ایتالیا بله، در مالزی خیر).
خندهدار است که چگونه فرهنگ نقش مهمی در تعیین اینکه چه چیزی خندهدار است و چه چیزی خندهدار نیست بازی میکند. به عنوان سخنران، میتوانیم یاد بگیریم که در گفتن یک جوک یا داستان خندهدار در کشور خود مؤثر باشیم، اما هیچ مهارتی موفقیت یک شوخی نامناسب فرهنگی یا حکایت طنزآمیز ارائه شده به مخاطبان در کشور دیگری را تضمین نمیکند. این امر به ویژه زمانی صادق است که ارائه ها - و طنزی که باید بخشی جدایی ناپذیر از آنها باشد - به فناوری وابسته است. برای کسانی از ما که امروز از ارائه امرار معاش میکنیم، این موضوع خنده دار نیست.